یادداشت اختصاصی "تیتر1"؛
طرح صلح توسط حسن روحانی، دهن کجی به ولایت است/ خلف وعده معاویه حکومت اسلامی را به سلطنت اموی کشاند
سخن گفتن از صلح توسط رئیس جمهور ایران اسلامی با اینکه رهبری این کشور با ولی فقیه است، دهن کجی به ولایت و تحقیر جایگاه ولایت فقیه است، رئیس جمهور باید بداند که صرفا یک نوکر برای ملت و نه امیر بر آنان ایت.
به گزارش گروه استانی "تیتریک"؛ حجت الاسلام محمد علی فتحی دبیر اجرایی بنیاد بین المللی غدیر استان البرزد ر یادداشتی اختصاصی برای "تیتریک" نوشت؛ نکات مهمی در صلح تحمیلی بر امام حسن (ع) وجود دارد که در زیر به آن اشاره می کنیم:
صلح اتفاق افتاده بین امام معصوم (ع) و معاویه ای است که به ظاهر مسلمان است و دشمن داخلی محسوب می شود نه دشمن خارجی.
این صلح در حالتی پیش آمد که یاران امام حسن (ع) وی را تنها گذاشتند و معاویه با تطمیع و تهدید افراد امام دوم را از ایشان جدا کرد.
اگر جنگ بین امام حسن (ع) و معاویه ادامه می یافت نتیجه اش به خطر افتادن اهل البیت (ع)، شیعیان و مسلمانان بوده است.
ظرف زمانی این صلح در شرایط نبود یار برای دفاع از مسلمین و امت بوده است. لذا اگر یارانی رهبر امت اسلامی داشته باشد، سخن از صلح کردن بیتشر به یاوه گویی تا تدبیر شباهت دارد.
اگر مفاد عهدنامه امام حسن (ع) را دقت کنید می بینید که امام روی دو نکته اساسی یعنی حقن الدماء و صلاح امت تاکید دارد. در شرایط زمانه ما جان مسلمانان در خطر نیست و بحمد الله به لحاظ نظامی و نیروی انسانی ایران اسلامی قوی تر از گذشته است.
صلح با استکبار جهانی نتیجه مثبتی برای امت اسلامی ندارد. سابقه صلح های ملل اسلامی و غیر آنان ثابت کرد که آمریکایی ها هرگز بر عهد و پیمان نمی ایستند و زمینه سلطه جدید را فراهم می کنند.
کسانی که امام حسن (ع) را وادار به صلح کردند انسان هایی ترسو و بزدل و اهل دنیا بودند که ماندن در دنیا را بر کشته شدن در راه خدا که شهادت را نصیب انسان می کردند ترجیح دادند.
قطع فتنه یکی دیگر از دلایلی بود که امام حسن (ع) بعد از صلح و در سخنرانی بعد از آن طرح کردند. فتنه پیش روی امام دوم در صورت قبول نکردن صلح این بود که کشتار وسیعی که کشته شدگان آن بهترین های امت بودند اتفاق می افتاد و همین چهره اسلام را برای تازه مسلمان ها زشت و خشن نشان می داد و اهل البیت (ع) متهم به دنیا خواهی می شدند.
امام هرگز بعد از صلح با معاویه سازش نکرد و لذا بعد از صلح سخنرانی خود را مبنی بر اینکه ولایت معاویه جائرانه بوده و حق خلافت از آن معصوم (ع) است طرح فرمودند تا به عموم مردم اعلام کنند که ولایت انسان فاجر بر انسان، از نوع ولایت جور و ستم است.
فتنه صلحی که بر امام حسن (ع) تحمیل شد، جهت امتحان امت بود و اینکه معاویه و یاران و همفکران او پلیدی خود را بیشتر نشان دهند و همین هم اتفاق افتاد و بعد از واقعه صلح معاویه نه تنها به پیمان خود وفا نکرد، بلکه حکومت اسلامی را به سلطنت اموی کشاند و کشتارها و فساد های وسیع و بدعت ها و تحریف را در امت اسلامی ایجاد کردند.
سخن گفتن از صلح توسط رئیس جمهور ایران اسلامی با اینکه رهبری این کشور به دست ولی فقیه است، دهن کجی به ولایت و تحقیر جایگاه ولایت فقیه است. رئیس جمهور باید بداند که صرفا یک نوکر برای ملت و نه امیر بر آنان است.
تمام کسانی که پشت صلح آفرینان در زمان امام حسن (ع) قایم شدند، روی خوش ندیدند و ذلیلانه زندگی کردند این همان فتنه ای بود که امام دوم ما شیعیان از آن خبر داده بود.
زمانه ما زمانه امام حسن نیست و دشمن ما دشمن خارجی است یاران ولی فقیه نه از جنس یاران خائن امام حس (ع) هستند لذا سخن صلح در این شرایط نابخردانه است.
انتهای پیام/ م
صلح اتفاق افتاده بین امام معصوم (ع) و معاویه ای است که به ظاهر مسلمان است و دشمن داخلی محسوب می شود نه دشمن خارجی.
این صلح در حالتی پیش آمد که یاران امام حسن (ع) وی را تنها گذاشتند و معاویه با تطمیع و تهدید افراد امام دوم را از ایشان جدا کرد.
اگر جنگ بین امام حسن (ع) و معاویه ادامه می یافت نتیجه اش به خطر افتادن اهل البیت (ع)، شیعیان و مسلمانان بوده است.
ظرف زمانی این صلح در شرایط نبود یار برای دفاع از مسلمین و امت بوده است. لذا اگر یارانی رهبر امت اسلامی داشته باشد، سخن از صلح کردن بیتشر به یاوه گویی تا تدبیر شباهت دارد.
اگر مفاد عهدنامه امام حسن (ع) را دقت کنید می بینید که امام روی دو نکته اساسی یعنی حقن الدماء و صلاح امت تاکید دارد. در شرایط زمانه ما جان مسلمانان در خطر نیست و بحمد الله به لحاظ نظامی و نیروی انسانی ایران اسلامی قوی تر از گذشته است.
صلح با استکبار جهانی نتیجه مثبتی برای امت اسلامی ندارد. سابقه صلح های ملل اسلامی و غیر آنان ثابت کرد که آمریکایی ها هرگز بر عهد و پیمان نمی ایستند و زمینه سلطه جدید را فراهم می کنند.
کسانی که امام حسن (ع) را وادار به صلح کردند انسان هایی ترسو و بزدل و اهل دنیا بودند که ماندن در دنیا را بر کشته شدن در راه خدا که شهادت را نصیب انسان می کردند ترجیح دادند.
قطع فتنه یکی دیگر از دلایلی بود که امام حسن (ع) بعد از صلح و در سخنرانی بعد از آن طرح کردند. فتنه پیش روی امام دوم در صورت قبول نکردن صلح این بود که کشتار وسیعی که کشته شدگان آن بهترین های امت بودند اتفاق می افتاد و همین چهره اسلام را برای تازه مسلمان ها زشت و خشن نشان می داد و اهل البیت (ع) متهم به دنیا خواهی می شدند.
امام هرگز بعد از صلح با معاویه سازش نکرد و لذا بعد از صلح سخنرانی خود را مبنی بر اینکه ولایت معاویه جائرانه بوده و حق خلافت از آن معصوم (ع) است طرح فرمودند تا به عموم مردم اعلام کنند که ولایت انسان فاجر بر انسان، از نوع ولایت جور و ستم است.
فتنه صلحی که بر امام حسن (ع) تحمیل شد، جهت امتحان امت بود و اینکه معاویه و یاران و همفکران او پلیدی خود را بیشتر نشان دهند و همین هم اتفاق افتاد و بعد از واقعه صلح معاویه نه تنها به پیمان خود وفا نکرد، بلکه حکومت اسلامی را به سلطنت اموی کشاند و کشتارها و فساد های وسیع و بدعت ها و تحریف را در امت اسلامی ایجاد کردند.
سخن گفتن از صلح توسط رئیس جمهور ایران اسلامی با اینکه رهبری این کشور به دست ولی فقیه است، دهن کجی به ولایت و تحقیر جایگاه ولایت فقیه است. رئیس جمهور باید بداند که صرفا یک نوکر برای ملت و نه امیر بر آنان است.
تمام کسانی که پشت صلح آفرینان در زمان امام حسن (ع) قایم شدند، روی خوش ندیدند و ذلیلانه زندگی کردند این همان فتنه ای بود که امام دوم ما شیعیان از آن خبر داده بود.
زمانه ما زمانه امام حسن نیست و دشمن ما دشمن خارجی است یاران ولی فقیه نه از جنس یاران خائن امام حس (ع) هستند لذا سخن صلح در این شرایط نابخردانه است.
انتهای پیام/ م
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده