فرار پزشک از اتاق عمل در ارومیـه

فرار جراح مرموز

در حالی که پزشک جراح به صورت غیرقانونی در حال بریدن روده دختر جوان بود، ناگهان خبردار شد بازرس دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان در حال سرکشی به بیمارستان است و وی از ترس، بیمار را رها کرده و جلوی چشمان حیرت‌زده خانواده پریناز و بازرس از اتاق عمل پا به فرار گذاشت تا این‌که پس از ۸ ساعت رئیس بیمارستان از راه رسید و شکم باز بیمار را بخیه زد.

تهدید پدر برای شهادت دروغ

وقتی پریناز با وضعی نامساعد در اتاق عمل به سر می‌برد و هیچ پزشکی بالای سرش نبود، متخصص بیهوشی به سراغ پدر بیمارش رفت و از وی خواست که به بازرس نام پزشک دیگری را به عنوان پزشک جراح معرفی کند و تهدید کرد چنانچه این کار را نکند جان دخترش به خطر می‌افتد و هیچ پزشکی به بالین وی نمی‌رود اما با این حال بازرس دانشگاه که خود شاهد فرار جراح از اتاق عمل بود، بدون شهادت‌های دروغین گزارش خود را تهیه کرد.

پیچ و خم‌های پر دردسر

پریناز به‌ دلیل نقص کامل عضو و مشکلات و دردسرهای فراوانی که این جراحی اشتباه برایش به ‌همراه داشت، در شعبه ۶۴ شورای حل اختلاف ارومیه دست به شکایت زد و پس از تکمیل کمیسیون پزشکی، شکایت او نتیجه‌ای جز محکومیت به پرداخت ۵ درصد از دیه کامل به شرط امکان عمل جراحی روده شد و این در حالی است که هیچ پزشکی حاضر به جراحی و درمان پریناز نیست و همه پزشکان معالج، این کار را غیرممکن دانسته‌اند.

پریناز گفت: پس از گذشت مدتی پرونده خود را به شعبه ۹ دادسرای عمومی و انقلاب بردم و با دستور بازپرس پرونده، هیات بررسی انتظامی نظام پزشکی ارومیه موظف شد که گزارش مرکز پزشکی قانونی و گزارش اداره بازپرسی را تحت بررسی قرار دهند که بر طبق نظر این هیات، هر دو پزشک مقصر شناخته شدند و قرار بر این شد که با توجه به قصور انتظامی، برای هر یک از این پزشکان پرونده‌ای جداگانه تشکیل و رأی انتظامی صادر شود اما به‌ دلایل مرموزی مجازات این دو پزشک مسکوت مانده و به بهانه‌های دروغین مثل تأخیر در تنظیم صورتجلسه، به جریان نیفتاد.

اشک‌های دختر جوان

پریناز که با یک اشتباه و سهل‌انگاری پزشکی دچار نقص عضو شده است و باید یک عمر را با عواقب این اشتباه پزشکی سپری کند، با چشمانی گریان گفت: این ۵ درصد دیه هیچ دردی از من دوا نمی‌کند، کم شدن روز به‌روز وزنم و غم و غصه به هم خوردن نامزدی‌ام را از دل من نمی‌برد و حسرت مادر شدن تا آخر عمر بر دلم می‌ماند. پزشکان به من گفته‌اند نمی‌توانم مادر شوم و حتی نباید یک کودک کم وزن را هم در آغوش بگیرم. این دردها تا آخر عمر با من هستند و مخارج تهیه ‌دارو که ماهانه به یک میلیون می‌رسد و پدری بازنشسته، کمر خانواده‌ام را خم کرده است و دائماً با تماس‌های تهدید‌آمیز از سوی این دو پزشک روبه‌رو هستیم، اما با این وجود حاضرم روی این ۵ درصد دیه، ۵درصد دیگر بگذارم و ۱۰ درصد آن را بدهم تا سلامتی‌ام را به من بازگردانند و از مسئولان تقاضا‌ دارم با رسیدگی به این پرونده و ابطال پروانه پزشکی این پزشکان متقلب و سودجو، از تکرار این اتفاق ناگوار برای افراد دیگر جلوگیری کنند. زیرا برحسب قانون باید پروانه پزشکی آن‌ها باطل شود و همین امر هم باعث شده که پرونده را در نظام پزشکی نگه ‌دارند و آن را به جریان نیندازند.

انعکاس