"تیتر۱"/
صدا/ شعرخوانی شاعر البرزی به مناسبت سردار دلها
منصوره قلندری یکی از شاعران خوش ذوق البرزی در خصوص سالروز شهادت سردار دلها شعر بسیار دلنشینی سروده است.
به گزارش گروه چندرسانه "تیتریک"؛ منصوره قلندری یکی از شاعران خوش ذوق البرزی در خصوص سالروز شهادت سردار دلها شعر بسیار دلنشینی سروده است.
در آن نیمه شب سردی که رفتی پرکشیدی تو
همان آنی که جز نور و حقیقت را ندیدی تو
هزاران قاسم دیگر ز خاک مام روییدند
و هم سوگند و هم پیمان فقط یک دست را دیدند
همان دستی که بالا رفت از خون و عقیق و خاک
همان دستی که دور افتاد از آن پیکر صد چاک
همان دستی که چون بابا به سرهامان کشیدی تو
همان دستی که از غوغاش تا جنت رسیدی تو
همان دستی که استکبار ندارد تاب یک پُستش
همان دستی که بر صورت زدی نمناک شد پُشتش
همان صورت که از دردِ یتیمی خیس و گریان بود
همان دستی که دائم در قنوتِ حّیِ سبحان بود
همان دستی که بر صحن و حرمها میکشیدی تو
همان صحنی که از کنجش به بالاها رسیدی تو
همان بالا که اوجی بود و معراج وصال تو
همان معراج خونینی که احسن شد ز حال تو
همان حالی که یک عمری شهادت آرزویت بود
همان حالی که در خدمت تمام آبرویت بود
همان خدمت که از مشهد گرفته تا دیار شام
همان شامی که زینب بود و اشک و ناله و ایتام
همان ایتام بی بابا که باباشان شما بودی
همان بابای خوبی که کنار بچه ها بودی
همان بچه که لبخندش به لب خشکید هر هفته
همان هفته که مادر گفت: [بابا قاسِمَت رفته]
همان قاسم که نیمه شب به دلها ماند، داغِ او
همان قاسم که میگیرد مدام این دل سراغ او
گذشت ایام و داغ دل به سینه داغ جاویدست
همان داغ عظیمی که به دل هرگز نخوابیدست
تو رفتی راهت اما همچنان پویا و پاینده است
عجب مکتب نویسی بودی و راهت چه سازنده است
الهه ملاحسینی _ تیتریک
انتهای پیام/ل
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده