یادداشت اختصاصی "تیتر۱":
مرجعیت سلبریتیها مطابق خط فرهنگیِ انقلاب نیستند
مرجعیت سلبریتیهای ورزشی و هنری مطابق با خط فرهنگیِ انقلاب نیستند، بنابراین باید هرم ارزشیِ جامعه تغییر کند.
به گزارش گروه فرهنگی "تیتریک"؛ مهدی جمشیدی، محقق و نویسنده در یادداشتی اختصاصی برای "تیتریک" نوشت: ضعف حجاب، یک مشکل دیرینه در جامعه ماست که پس از چهل سال، همچنان حل نشده است، بنابراین برآمده از گشت ارشاد نیست.
در همان آغاز انقلاب هم بخشی از زنان، حاضر به رعایت حجاب نبودند و در نهایت، فشار حاکمیت موجب التزام عملی این بخش از زنان شد. البته این التزام هم در دهههای بعد بهتدریج رنگ باخت و ضعف حجاب، برجستهتر و بیشتر شد. این مشکل نهفقط حل نشده، بلکه تشدید هم شده و به کشف حجاب رسیده است، ما در درونِ یک سیرِ فزاینده قرار گرفتیم.
اینکه کار فرهنگی درباره حجاب، اصالت و تقدم دارد، سخن درستی است، همچنین اینکه کار فرهنگیِ مستقیم درباره حجاب، ناچیز و کم بوده نیز سخن به جایی است.
جوهره کار فرهنگی نیز ایجاد یک فکر، هویت و معنای تازه در ذهن کسانی است که دچار ضعف در حجاب هستند. باید تعریفی همدلانه از حجاب در ذهن آنها ایجاد کرد.
محل نزاع از طرف دشمن، حجاب اختیاری تعریف شده است و گفتهاند که شما هر اندازه که میخواهید کار فرهنگی کنید، اما حاکمیت حق ندارد در حجاب مداخله کند و حجاب نباید امر قانونی باشد، اما مسئله اصلی قانونزادیی از حجاب، یعنی سکولاریسم در جمهوری اسلامی است.
مسئله اصلی به رسمیت شناختن حجاب است. اتفاق تلخی که برای امثال من رخ میدهد، این است که از یک حکم شرعی دفاع میکنیم و میگوییم علاوه بر جنبه اخلاقی باید جنبه قانونی نیز داشته باشد اما در مقابل، کسانی از جبهه انقلاب مدعی میشوند که ما اهل تحکم هستیم، ما از قانونیتِ حکم حجاب دفاع کردیم.
اگر در جامعه ما گسستگی وجود داشته باشد، ریشه در اختلاف بر سر سبک زندگی دارد. حال باید تکثر نامشروع را به رسمیت بشناسیم و احکام دین خدا و اجرای آنها را شکافزا بدانیم، از قبیل اجرای حکم شرعی حجاب در عرصه عمومی - که فارغ از نوع مواجهه، برخی از مردم از اساس و بهطور کلی مخالف آن هستند - یا باید جامعه را تربیت کنیم یعنی رهاسازی یا کافرسازی؛ راه میانه در کار نیست! همه اینها کسانی هستند که به هیچ سخن و منطقی متقاعد نمیشوند.
رهبر انقلاب در پی نگهداشتِ کمحجابها، در همین وضع کنونی و مانعشدن از عبور آنها به لایه کشف حجاب است. قدم اول، جلوگیری از انتقال پوشش از لایه کمحجابی به لایه کشف حجاب است.
نگهداشت این چند ده درصد کمحجاب، در حالی است که دشمن، قصد سوقدادن آنها به ورطه کشف حجاب را دارد. چهبسا برخی از اینها از نظر پوشش، آدمهای مرزی باشند و وسوسه شوند که کشف حجاب کنند. رهبر انقلاب میخواهد دستکم این خط قرمز، حفظ شود. حفظ این خط و مرز هم وابسته به از آنِ خود کردن این لایه است.
منطق فرهنگیِ انقلاب، پیوستاری است. در این منطق، چنانچه کمحجابها قدری ملاحظه کنند، حدنصاب پوشش را خواهند داشت. این یعنی در میان مطلوب و حداقل، یک طیف در نظر گرفته شده است. البته در مقایسه با قبل، حداقلها و حدنصابها، رقیقتر هم شدهاند. البته این وضع، حاکی از کامیابیِ جریان انقلاب در پوشش نیست، چرا که مطلوب این بود که چادر گسترش یابد، نه اینکه معیارها حداقلیتر شوند.
مرجعیت سلبریتیهای ورزشی و هنری مطابق با خط فرهنگیِ انقلاب نیستند، بنابراین باید هرم ارزشیِ جامعه تغییر کند. باید ذائقه فرهنگیِ جامعه را به سوی اهل فکر و معنا سوق دهیم. غلبه ضعفها بر انتخابهای جامعه روا نیست. مرجعیت اجتماعی، حق علما و شهداست.
باید ساختارِ ذهنیِ جامعه را از این نظر بازسازی کرد، نه اینکه به هر بهانه، شبهاستدلال روزنامههای زنجیرهایِ اصلاحطلب را با عنوان قطبیسازی جامعه تکرار کرد.
ما بهراستی با یک طبقه گردنکلفت و قلدر مواجه هستیم که حتی تن به قانون هم نمیدهند و با دشمن همصدایی کردند. وضع کنونی، حاصل عدماعمال قدرت است و رهاشدگی موجب شکلگیری لایههای قدرت شده است.
اینها آدمکهای تفریحات مردم هستند نه زندگی واقعی. مخالفت یک عده به معنی شکاف اجتماعی نیست و تعبیر دوقطبیشدن، به دستاویزی برای شکستن مرزهای حق و باطل است. از قضا باید این افراد پوشالی، بیهویت و سستعنصر را تحقیر کرد؛ حد وجودیشان همین است.
نباید توقع داشت که درباره آنها، مباحثه استدلالی کنیم. آری، اگر ذیل عالمِ تجدد، نظرورزی کنیم باید همین چهرههای بیمایه را سرآمدان جامعه و قهرمان و اسطوره بدانیم، اما در تفکر دینی، اینچنین افرادی هیچ هستند.
الهه ملاحسینی _ تیتریک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده