«تیتر یک»/
کیومرث اسماعيلی الموتی؛ شهید انقلاب ۵۷ استان البرز + مدرک شناسایی
شهید کیومرث اسماعيلی الموتی بر اثر تیراندازی عوامل رژیم پهلوی به ناحیه سر، در کرج به شهادت رسید.
به گزارش گروه استانی «تیتر یک»؛ شهید مبارز، کیومرث اسماعیلی در دهم فروردینماه سال ۱۳۳۸ در روستایی از الموت قزوین در یک خانواده نسبتاً مذهبی و کارگرنشین دیده به جهان گشود.
از همان دوران کودکی مسائل و مشکلات زندگی از یک طرف و اعتقادات مذهبی از طرف دیگر او را جدی و هدفدار بار آورده بود.
وی تحصیلات ابتدایی خود را در یکی از شهرهای مازندران و دوره راهنمایی و سال اول نظری را در شهر کرج گذراند.
بعد از واقعه ۱۷ شهریور فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خودش را بیش از پیش گسترش داد و خوب میدانست که مبارزه با غول استبداد و امپریالیسم و محو ظالمان طبقاتی از سیمای جامعه احتیاج به انسانهای مؤمن و سختکوش و آبدیده دارد تا بتوانند از کوره گدازان رنجها و استبدادها پیروز و سربلند بیرون بیایند.
به همین علت به خودش سختی میداد و از راحتی و لذتهای زودگذر متنفر بود و این ریاضت انقلابی از شهید کیومرث، انسانی صبور و خودنگهدار ساخته بود.
روزها، هفتهها و ماهها سپری میشدند و کینه و خشم او نسبت به رژیم فزونی مییافت. وقتی شاه خائن و ملعون از کشور فرار کرد به قدری خوشحال بود که در پوست خود نمیگنجید، تا اینکه خبر آمدن امام (ره) از پاریس را شنید و فوراً یک آرم پارچهای (ورودت مبارک امام خمینی) تهیه کرد و به یقه کُتش چسباند.
او همیشه به مادرش میگفت: خوش به حال این جوانها که در راه خدا و اسلام به شهادت رسیدهاند. آیا روزی فرا میرسد که من نیز مثل اینها به شهادت برسم و آرزویم برآورده شود؟
تا اینکه روز ۲۱ بهمن ماه سال ۵۷ یعنی روز موعود، فرماندار خائن نظامی تهران و حومه، حکومت نظامی را ساعت چهار و نیم بعد از ظهر اعلام کرد و امام نیز دستور داده بودند که خیابانها را خالی نکنید.
انگار به کیومرث وحی شده بود که فردا به آرزویش که شهادت در راه خدا و اسلام است خواهد رسید.
این شهید، شب ۲۲ بهمن خیلی خوشحال به نظر میرسید؛ در چهرهاش نشانی از خستگی نبود و به همه نوید پیروزی میداد و صبح زود به سوی میعادگاه (مسجد جامع کرج) حرکت کرد.
یک نفر به نمایندگی از طرف مردم وارد شهربانی شد و با آنها مذاکره کرد که خلع سلاح و تسلیم شوند. آنها گفتند که ما پشتیبانی خود را با ملت و دولت اعلام کردهایم و احتیاجی به تسلیم شدن نیست.
مردم نیز حرف مأمورین را قبول کردند و خواستند به طرف میدان کرج برگردند، اما مزدوران خائن شهربانی که از قبل سلاحهای خود را برای تیراندازی آماده کرده بودند یکمرتبه مردم بیگناه و بیدفاع را زیر رگبار مسلسلها قرار دادند، حدود ۱۴ نفر را به شهادت رساندند و ۸ نفر از جمله کیومرث اسماعیلی الموتی را زخمی کردند.
کیومرث که از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به زمین افتاد، به بیمارستان نظامی شماره ۲ جاده قدیم کرج منتقل و در آنجا بستری شد.
پس از دو روز، معالجات مختلف در او مؤثر واقع نشد و سرانجام در سحرگاه روز ۲۴ بهمنماه سال ۵۷ با قلبی آکنده از عشق به خدا و اسلام و قرآن و امام عزیزمان به آرزوی دیرینهاش که شهادت بود رسید و در امامزاده محمد ع) کرج به خاک سپرده شد.
نکات برجسته زندگی شهید
ـ فعالیتهای مهم عبادی و معنوی
ـ فعالیتهای مهم سیاسی و اجتماعی
- فعالیتهای مهم علمی، فرهنگی و هنری
شهید اسماعیلی در مجالس و سخنرانیهای اسلامی شرکت میکرد و اعلامیهها و نوارهایی که از امام خمینی (ره) منتشر میشد را بین مردم توزیع میکرد و شرکت فعالانهای در تظاهرات بر علیه رژیم شاهنشاهی داشت.
ویژگیهای بارز اخلاقی شهید
او بسیار دلسوز بود، طوری که در روزهای انقلاب وقتی مردم با کمبود نفت مواجه بودند برای آنها نفت و دیگر مایحتاج زندگی را تهیه میکرد.
فرازهایی از وصیتنامه شهید
او همیشه به برادران خود که سرباز بودند میگفت که نکند خدای ناکرده کار ناشایستی از شما سر بزند در آن صورت من هرگز شما را نمیبخشم، شما یا از سربازخانه فرار کنید یا اینکه در ارتش بر ضد رژیم عمل کنید.
خاطرات والدین شهید
به گفته والدین شهید، کیومرث شب قبل از شهادتش با وجود تمام فعالیتهایی که کرده بود و خستگی مفرطی که در او دیده میشد بسیار آرام خوابید؛ صبح زود برای نماز از خواب بیدار شد، صبحانه مختصری خورد و بسیار خوشحال بود و به همه ما گفت: ما همه باید وحدت و یگانگی را حفظ کرده و با هم باشیم تا این انقلاب به ثمر برسد.
معصومه میرحسینی - تیتر یک
انتهای پیام/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده