یادداشت اختصاصی «تیتر یک»/
احیای نوروزیه_رمضانیهای گمنام و مهجور از داوری شیرازی
امیررضا احمدی شاعر البرزی به احیاء و بررسی قصیدهای از «داوری شیرازی» به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان پرداخت.
به گزارش گروه فرهنگی «تیتر یک»؛ امیررضا احمدی، شاعر البرزی به احیاء و بررسی قصیدهای از «داوری شیرازی» به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان پرداخت. همزمان با مصادف شدن عید باستانی نوروز و ماه مهمانی خداوند، رمضان الکریم با تحقیقات و فیشبرداریهای فراوان از آثار قدمای ادبیات فارسی با موضوع خاص رمضانیه سرودهها، در میان آثار فاخر و گران سنگ شاعران به رمضانیهای رسیدم که سروده یکی از پسران خلف جناب وصال شیرازی شاعر شهیر دوره ناصری، به رمضانیه جناب میرزا داوری شیرازی برخوردم که بسیار برایم جالب و حیرتانگیز بود که آن را به فال نیک گرفتم.
جناب داوری شیرازی در دیوان اشعارش در بخش قصائد قصیدهای رمضانیه با موضوع مصادف شدن عید نوروز و ماه رمضان دارد که برای امسال ما ایرانیان و شیعیان سروده شده است. این شعر نشان دهنده این است که در زمان حیات جناب داوری شیرازی عید نوروز و ماه رمضان باهم مصادف گردیده که چنین شاعر مشهوری قصیدهای با این موضوع و مضمون دارد.
جناب میرزا محمدداوری شیرازی سومین فرزند شاعر شهیر وصال شیرازی در سال ۱۲۳۸ هجری قمری در شهر شیراز دیده به جهان گشود. جناب داوری از دوران کودکی در مکتب پدرش وصال به تحصیل صرف، نحو، منطق و حکمت پرداخت و مهارت عجیبی در زبان عرب داشت.
جناب داوری علاوه بر آراستگی به هنر شاعری به هنر خطاطی به طور حرفهای مشغول بود و چندین نسخه امثال دیوان غزلیات حافظ یا شاهنامه فردوسی را به خط نوشت.
جناب داوری شیرازی را میتوان به حق از شاعران آئینی توانمند حساب کرد چرا که بیشتر آثار و دیوانش مشتمل بر مدایح و مناقب حضرات معصومین (ع) است.
سرانجام جناب داوری پس از مرگ فرزندش در سن ۴۴سالگی در سال ۱۲۸۳ هجری قمری دیده از جهان فرو بست و در کنار مزار پدرش در حرم حضرت شاهچراغ احمد بن موسی (ع) به خاک سپرده شد.
دیوان اشعار جناب داوری امروز در بازار نایاب و کمیاب است که الحمدالله حقیر ۲ نسخه از آن را در کتابخانه شخصیام دارم. در ادامه به بررسی و متن کامل قصیده گمنام و مهجور نوروزیه_رمضانیه وی میپردازیم؛ این قصیده در صفحه ۳۶۹ دیوانش به چاپ رسیده است:
عید نوروز رسید، با مه روزه بهم
آن یکی ماه عرب، این یکی عید عجم
زان یکی اهل هدی، همه را رو به خدا
زین یکی شاه و گدا همه را عیش و نعم
آن همه تحفهی او، ورد و تسبیح و وضو
آن یک اورده به کو، خیری و شاسپرم
زان یکی جامه به دوش، پر خطوط است و نقوش
زین یکی زیور گوش، همه وعظست و حکم
زان یکی باطن خلق، پاک از پاکی حلق
زین یکی ظاهر دلق دلکش از نیل و بقم
روز از آن جز به قِران، نیست لوتی به میان
شب از این به سرخوان هست صد گونه نعم
عید با ماه صیام، نشود همدم و رام
شد یکی زین دو حرام، چون رسید این دو بهم
عید گل خواهد و می، کعبتین و دف و نی
نه که از کعب و ابی، قصهی پیل و حرام
باید از روی غلام بوسه با شوق تمام
نه که بر دست امام، قبله با روی دژم
باید از خم و سبو، بر دهان بست دو جو
نه که از کام و گلو آب بر چینی و نم
یا خودای خواجه ز عید بگذر از بیم و عید
باش دیندار و سعید بند کن خلق و شکم
صبح در مسجد و شام معتکف باش تمام
بخر از بعد سلام، باغ رضوان به سَلَم
نی مکن پشت بعید خاصه این عید سعید
کزخدا هستامید عفو تقصیر و کرم
روزه هست بدل گیرم ایام عمل
ثور باشد نه حمل گاو باشد نه غنم
خود مگو نیست به فال، ترک عید سرِ سال
خاصه ز ارباب کمال، پیش ارباب همم
خیز و با بختامیر، جشن عیدانه بگیر
با دو صد طبل و نفیر با دو صد کوس و علم
سالها عیش و طرب بیند از رحمت رب
در دو صد ماه عرب در دو صد ماه عجم
باشد که قدمی مؤثر و ماندگار در احیای آثار و اشعار گمنام و مهجور ادبیات آئینی گردد.
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده