یادداشت اختصاصی «تیتر یک»:
احیای شعری گمنام در مدح امام صادق (ع)
امیررضا احمدی، پژوهشگر البرزی به احیاء و بررسی قصیدهای گمنام از صفا تویسرکانی در مدح امام صادق (ع) پرداخت.
به گزارش گروه فرهنگی «تیتر یک»؛ امیررضا احمدی، پژوهشگر البرزی به احیاء و بررسی قصیدهای گمنام از صفا تویسرکانی در مدح امام صادق (ع) پرداخت.
در میان زیر شاخههای شعر و ادبیات آئینی شاخه استوار و پربار شعر ولایی ۱۴ موضوع ناب بکر دارد که هرکدام پنجره وحی هستند.
یکی از این زیر مجموعههای شعر ولایی میلادیه، مدایح، مناقب و مراثی رئیس مذهب تشیع حضرت امام جعفر صادق (ع) است که متأسفانه آن گونه که شاسته و بایسته وجود ذی جود ایشان میباشد، بدان پرداخته نشده است. البته این نکته حائز اهمیت خالی از لطف نیست که هر شعر عاشورایی که سروده میشود وامدار حضرت صادق (ع) است، چرا که ایشان خورشید عالم تاب تشیع احیاکننده و نگاه دارنده اشک بر سیدالشهدا و روضه شهدای کربلا بودند.
متأسفانه پیشینه مکتوب شعر و آثار در رثای حضرت امام صادق (ع) نسبتاً خالی است و تاکنون فقط ۲مجلد بسیار کم قطر مستقل ایشان در حوزه ادبیات منتشر شده است، لیک خبر خوشحالکننده آن که پژوهشگر این یادداشتها (امیررضا احمدی) اولین و جامعترین کتاب پژوهشی و تحقیقی ادبی پیرامون حضرت صادق (ع) را در دست تحقیق و پژوهش دارد که تا کنون مجلدی قطور گرد آمده است.
به مناسبت شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) که آکنده از عطر محرم است، کاروان سلسله یادداشتهای ناگفتههای شعر و ادبیات آئینی بنا دارد به احیای شعری گمنام از صفا تویسرکانی بار اقامت بیفکند.
صفا تویسرکانی شاعر آئینی عاشق و گمنام است. نامش علی سهرابی و متخلص به صفا تویسرکانی فرزند محمدربیع در سال ۱۲۹۹ هجری شمسی در تویسرکان در محله جولستان دیده به جهان گشود و تحصیلات مقدماتی را در آنجا فرا گرفت و سپس به تهران آمد و در کنار ادامه تحصیل به کار عطرفروشی مشغول شد. وی در محافل و مجالس مذهبی اشعارش را اجرا و در انجمن ادبی ایران به ریاست محمدعلی خان ناصح شرکت میکرد.
دیوان اشعار صفا تویسرکانی یک بار در سال ۱۳۶۳ منتشر شده که عنوان آن «اشک شمع» میباشد که متأسفانه امروزه نایاب و کمیاب است. این دیوان قدیمی که بنده مجلد از آن را در کتابخانه شخصی خود دارم، مملو و سرشار از مدایح و مراثی اهل بیت (ع) است.
در صفحه ۱۵۳ دیوان صفا تویسرکانی به ۲ غزل حضرت صادق (ع) بر خوردم که به احیای آن میپردازیم، امیدوارم که قدمی مؤثر و گامی استوار در احیای شعر، ادبیات آئینی، آثار گمنام و مهجور کرده باشیم.
زین ماتمی که چشم ملائک ز خونتر است
گویا عزای صادق آل پیمبر است
یا رب چه رویداده کزین سوک جانگداز
خلقی پریش خاطر و دلها پر اذر است
ملک و ملک به ناله و افغان و اشک و آه
چون داغدار حضرت موسی بن جعفر است
چون لاله داغدار شو دل سلطان اولیا
شال عزا به گردن و با غم برابر است
خون میرود ز دیده دلهای شیعیان
زیرا که قلب عالم امکان مکدر است
منصور شاد گشته ز قتل خدیو دین
اما به خُلد غمزده زهرای اطهر است
منصور کشت خسرو دین را ولی به دهر
نامش به ننگ و تا به ابد ثبت دفتر است
دلبند مرتضی و جگر گوشه رسول
زهرش با جان شررزده از پای تا سر است
تن در نداد بر ستم و این کلام نغز
بر پیروان حق و عدالت مقرر است
آزاد مرد تن به زبونی نمیدهد
مرگ از حیات در نظر مرد خوشتر است
خود کشته گشت و زنده شد آئین جعفری
مارا به دهر مذهب و آئین جعفر است
مذهب یتیم و قلب پیمبر جریحهدار
از دست ظلم دشمن دین تا به محشر است
تنها نه اشکبار صفا زین عزا بود
دلهای شیعیان همه از غممکدر است
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده