گزارش:
۴۰ درصد نوجوانان، زیستِ دائمی در فضای مجازی دارند
طبق آخرین آمارها، تقریباً ۴۰ درصد از بچههای بین ۸ تا ۱۲ سال تقریباً به صورت مداوم از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند.
گروه گوناگون «تیتر یک» به نقل از «البرز خاتون»؛ جراح عمومی آمریکا گفت: فرزندان خود را از رسانههای اجتماعی دور کنید و زمان خود را برای حضور در این شبکهها مدیریت کنید.
در یک گزارش وحشتناک، دکتر ویوک مورتی در مورد خطرات بیشماری که از طریق پیامرسانهای اجتماعی که تا حد امکان اعتیادآور طراحی شدهاند، هشدار داد و بیان کرد که ما چقدر در مورد آسیبهای احتمالی آنها میدانیم.
او گفت: «برای مدت طولانی، ما تمام بار مدیریت رسانههای اجتماعی را بر دوش والدین و بچهها گذاشتهایم، علیرغم این واقعیت که این پیامرسانها توسط برخی از بااستعدادترین مهندسان و طراحان جهان طراحی شدهاند تا زمان را به حداکثر برسانند.»
مورتی به سیانان گفت: «بچههای ما برای آنها خرج میکنند. پس این یک مبارزه عادلانه نیست. زمان آن فرا رسیده است که از والدین و بچهها حمایت کنیم.»
آمار خیرهکننده است: تا ۹۵ درصد از بچههای ۱۳تا ۱۷ سال در رسانههای اجتماعی هستند، تقریباً ۴۰ درصد از بچههای بین ۸ تا ۱۲ سال تقریباً به صورت مداوم از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند.
آنچه تاکنون میدانیم و یک مشاهده ساده نیز نشان میدهد این است که رسانههای اجتماعی به اضطراب و افسردگی دامن میزنند، خواب ما را بدتر و خشونت را تقویت میکنند و باعث میشوند دختران بهویژه نسبت به خود و بدنشان احساس بدی داشته باشند. ظالمانه بودن از پشت صفحه اغلب آسانتر است و وقتی اینستاگرام را باز میکنید و دوستانتان را بدون شما میبینید که در حال معاشرت هستند، بسیار آسان است.
پیامرسانهای اجتماعی به گونهای طراحی شدهاند که محتوا را مستقیماً متناسب با علایق شما به نمایش میگذارند و سپس به شما اجازه میدهند تا برای همیشه در آن بچرخید و یک حلقه بازخورد ایجاد میکند که برخی از محققان پیشنهاد کردهاند، واکنشی شبیه به اعتیاد ایجاد میکند.
هرکسی که در چند سال اخیر خانه را ترک کرده، بدون شک این را در عمل دیده است: زوجها نیز در قرار ملاقات، هر دو به تلفنهای خود خیره میشوند. خانوادهها ظاهراً با هم وقت میگذرانند، با این تفاوت که بچهها به تلفن همراه خیره میشوند در حالی که مادر و پدر از همدیگر دور هستند. افراد ظاهراً با هر سن و پیشینهای در شبکههای اجتماعی، بازیهای ویدیویی، گوش دادن به موسیقی، صحبت کردن با بلندگوی تلفن با صدای بلند در جمع درگیر هستند. من هم این کار را میکنم: اگر حتی برای نیم ثانیه حوصلهام سر برود، تلفنم را برمیدارم – که بالاخره یک دستگاه سرگرمی بیپایان است.
این گونه رفتارها صحیح نیست، همانطور که مورتی میگوید، این پیامرسانها و دستگاههایی که روی آنها زندگی میکنند توسط برخی از باهوشترین افراد زنده طراحی شدهاند تا ما را در حرکت نگه دارند. این به ویژه برای جوانانی که مغزشان هنوز در حال رشد است و هنوز در حال یافتن چگونگی ارتباط و معاشرت با انسانهای دیگر هستند، خطرناک است. من فکر نمیکنم این تصادفی باشد که سلامت روان نوجوانان با تکثیر تلفنهای هوشمند کاهش یافته است.
طبق توصیه جراح عمومی، «استفاده مکرر از رسانههای اجتماعی ممکن است با تغییرات مشخصی در مغز در حال رشد در آمیگدال (برای یادگیری عاطفی و رفتار مهم) و قشر جلوی مغز (برای کنترل تکانه، تنظیم هیجانی و تعدیل رفتار اجتماعی مهم است) همراه باشد. و میتواند حساسیت به پاداشها و مجازاتهای اجتماعی را افزایش دهد.
همه چیز در مورد رسانههای اجتماعی منفی نیست. این امکان ارتباط بین مکان و فرهنگ را فراهم میکند، برای مثال، بچهها یا کسانی که جنسیت یا هویت جنسی خود را زیر سؤال میبرند، ممکن است بتوانند اطلاعات و پشتیبانی را در خارج از جوامع خود پیدا کنند و هر کسی که احساس میکند یک فرد خارجی است ممکن است بتواند افراد خود را آنلاین پیدا کند.
اما یک سؤال واقعی وجود دارد که آیا فواید این مهم بیشتر از مضرات آن است و این چیزی میگوید که بسیاری از افرادی که این فناوری را طراحی میکنند، فرزندان خود را از آن دور نگه میدارند و فرزندان خود را به مدارس بدون صفحه نمایش میفرستند. یک شکاف در حال ظهور در صفحه نمایش وجود دارد، به طوری که ثروتمندان و تحصیلکردهها صفحه نمایش را از مدارس بیرون میکشند، در حالی که نوجوانان فقیرتر به طور متوسط بیش از ۸ ساعت در روز را برای سرگرمی از صفحه نمایش استفاده میکنند، به گفته این سازمان غیرانتفاعی، ۲ ساعت بیشتر از همسالان مرفهتر خود در این فضا زیست میکنند.
بچههای سیاهپوست و اسپانیاییتبار خیلی بیشتر از بچههای سفیدپوست در معرض تماشای صفحه نمایش هستند، در حالی که مدارس خصوصی گران قیمت به طور فزایندهای کمبود صفحه نمایش خود را تبلیغ میکنند، کودکان فقیر در سراسر جهان به طور فزایندهای میبینند که یادگیری خود با صفحه نمایش گره خورده است.
در یک دنیای عالی، والدین به اندازه کافی درگیر هستند تا به تلفنهای هوشمند برای فرزندان خود نه بگویند و آنها را از رسانههای اجتماعی دور نگه دارند. اما در دنیای واقعی، خانوادهها قوانین بسیار متفاوتی دارند و اگر فرزند شما تنها کسی باشد که اجازه ندارد به دوستانش پیامک ارسال کند یا از اسنپ چت استفاده کند، میتواند از نظر اجتماعی منزوی شود.
همچنین این واقعیت ساده وجود دارد که بسیاری از والدین به طور کلی درگیر زندگی فرزندان خود هستند. برخی غفلت میکنند و با اعتیاد یا مشکلات خود دست و پنجه نرم میکنند، یا صرفاً توجه خاصی ندارند یا علاقهای به بزرگ کردن و محافظت از فرزندان خود ندارند. دیگران دوست دارند بیشتر حضور داشته باشند، اما خواستههای کار، سایر فرزندان، والدین سالخورده و بقیه زندگی پیچیده مانع میشود. این امر به ویژه برای کسانی که از نظر مالی دچار مشکل هستند، صادق است و ممکن است چندین شغل را کنار هم بچینند و بیشتر نگران پرداخت اجاره بها و روشن نگه داشتن چراغها باشند تا اینکه آیا فرزندشان زمان زیادی را صرف شبکههای اجتماعی میکند.
بنابراین، در حالی که والدین باید نقش خود را برای محافظت از فرزندان انجام دهند، ما همچنین به نهادهایی خارج از خانواده برای اجرای برخی قوانین و هنجارها نیاز داریم. این باید با شرکتهای شبکههای اجتماعی شروع شود. من مطمئن نیستم که سن مناسب برای رسانههای اجتماعی چقدر است، اما مطمئن هستم که ۱۲ سال و کمتر نیست و دلیل خوبی وجود دارد که ۱۶ یا ۱۸ سالگی مناسبتر است. این شرکتها همچنین به مکانیزمهای اجرایی فراتر از خودتأثیر نیاز دارند. مدارس نیز نقش مهمی دارند. مدیران و معلمان میتوانند همه والدین را تشویق کنند تا برای دادن تلفنهای هوشمند به فرزندانشان تا یک کلاس خاص صبر کنند، یا میتوانند یک قانون رسمی در مورد اینکه بچهها چه چیزهایی هستند و چه چیزی مجاز به آوردنشان به مدرسه نیستند، وضع کنند، اما اجازه آوردن تلفنهای هوشمند را نمیدهد.
بچهها همچنین به سرگرمی دیگری نیاز دارند تا با وقت خود انجام دهند. از آنجایی که بچههای فقیرتر زمان بیشتری را در اینترنت میگذرانند، همسالان ثروتمند آنها از نظر بدنی بسیار فعالتر هستند. این باعث میشود که بچههای فقیرتر نه تنها بیشتر به صفحهنمایش و رسانههای اجتماعی گره بخورند، بلکه به طور کلی از سلامت جسمی و روحی کمتری برخور دارند.
این یک مشکل سیاستی است: از آنجایی که مدارس برنامههای ورزشی و تربیت بدنی را قطع میکنند، بچههای خانوادههای مرفهتر میتوانند هزینه باشگاهها و کلاسهای خصوصی را بپردازند در حالی که بسیاری از بچههای خانوادههای فقیرتر نمیتوانند. سرمایهگذاری در ورزش برای همه به بچهها کمک میکند تا کاری غیر از حرکت در رسانههای اجتماعی یا بازیهای ویدیویی انجام دهند و همچنین آنها را برای سلامت جسمی و روانی بهتر آماده میکند.
برای هر کسی که توجه میکند باید روشن باشد که پیامدهای استفاده گسترده از رسانههای اجتماعی پیچیده است و اینکه دنیای بهتر، همدلانهتر و مرتبطتر که به ما وعده داده شده بود، دنیایی نیست که در آن زندگی میکنیم. این ابزارها همگی بد نیستند، اما با استفاده صحیح و متناسب با سن باید مورد بهرهبرداری قرار گیرند.
وقتی یک سوم نوجوانان «تقریباً دائماً» از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، چیزی بسیار اشتباه پیش رفته است و عواقب آن طولانی خواهد بود، زیرا ما مدیون فرزندانمان هستیم که آنها را درست تربیت کنیم.
انتهای پیام/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده