به بهانه طرح برخورد با موتوسواران متخلف استان البرز؛
آیا این روش شکار موتورسواران متخلف صحیح است؟!
طرح برخورد با موتوسواران متخلف هراز چندگاهی درکلانشهر ها و به تبع آن در شهرهای استان البرز به مرحله اجرا در می آید...
گروه استانی«تیتر یک»؛ طرح برخورد با موتوسواران متخلف هراز چندگاهی درکلانشهر ها و به تبع آن در شهرهای استان البرز به مرحله اجرا در می آید.
برخورد با موتورسواران متخلف به یک خواست عمومی تبدیل گشته است چرا که کمتر بیمارستان و مرکز درمانی است که در شبانه روز با جسم بی جان و بی رمق موتورسوار زمین خورده ای و مشکلات عدیده درمانی او دست به گریبان نباشد.اما نحوه برخورد پلیس با این موتورسواران نیز جای بحث ویژه ای دارد.اجرای این طرح در حالی است که تقریباً عموم مردم از نحوه برخورد پلیس با متخلفان موتورسوار به صورت کامل آشنایی دارند، چرا که کمتر عابر یا رهگذری است که صحنه عجیب و گاهاً درد آور دستگیری یک جوان موتورسوار متخلف را از نزدیک ندیده باشد.
البته ضرورت برخورد با موتورسواران متخلف که امنیت خود و دیگر عابران را در مخاطره جدی قرار میدهند بر کسی پوشیده نیست و یقیناً موضوع ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد و گواه آن نیز آمار عجیب مرگ و میر و جراحت های این موتور سواران در بیمارستان های حوادث در پایتخت و سایر شهرستان ها می باشد.
اما نکته حائز اهمیت نحوه برخورد و چگونگی اعمال این قانون از سوی پلیس راهنمایی و رانندگی و عاملان این نهاد خدمتگزار می باشد که به حق محل بررسی بیشتر و دلسوزی عمیق تری را می طلبد.
شاید شما نیز به صورت کامل و دفعات مختلف اجرای طرح برخورد با موتورسواران در کرج را مشاهده نموده باشید. مثلاً جوان موتور سواری که به فعالیت در پیک و نان آوری مشغول است مشغول گذر از یکی از خیابان های شهر جهت رساندن بار خود به مقصد می باشد؛ اما فاقد کلاه ایمنی بوده و یا آن را به سر ندارد. سربازان گمارده شده بر این کار وی را رصد می کنند و به ستوان راهنمایی و رانندگی که اندکی جلوتر در پشت یکی از درختان پر برگ همچون کارآگاه های جنایی مخفی گشته است اعلام وضعیت قرمز و گذر سوژه در تیررس می نمایند، دقیقاً همین جاست که افسر پلیس و سرباز همراهش زمان را برای رسیدن موتورسوار متخلف خطرساز به دایره تیررس خود تلف می نمایند و در یک لحظه از فاصله چند متری به وی فرمان ایست /پلیس میدهند، تا اینجای کار همه چیز داخل در قواعد قانونی و آئین نامه ای و منشورهای خدمت به مردم نیروی محترم انتظامی خواهد بود؛ اما کافی است موتورسوار متخلف فکری جز تسلیم در سر بپروراند.
در پرده دیگری از این درام موتورسوار که با چهره خشن مرد کلاه به سر و سفید پوش عزیز راهنمایی و رانندگی مواجه میشود در چند ثانیه فکر های مختلفی همچون نشانگر علایم حیاتی قلب از ذهنش گذر خواهد نمود، مثلاً؛*در صورت توقف، موتور بدون من راهی پارکینگ خواهدشد*حداقل مبلغ خلافی آزاد سازی سیصد هزار تومان...*بار همراه نیز به میهمانی پارکینگ خواهد رفت و هزینه ضرر آن....*نداشتن گواهینامه....*مبلغ اجاره خانه+قسط بانک+هزینه پوشک بچه+بدهی به اقوام همسر......در این شرایط مرد خاطی سوار بر موتور خود را در دو راهی عجیب می بیند و چون دیگر تفاوتی نمی کند، احساس میکند باید از این مهلکه، خود اگر جان سالم به در نبرد موتورش به سلامتی گذر نماید، اینجاست که ماموران خدوم راهنمایی و رانندگی همچون عقابان تیز پرواز وی را نشانه میروند و با صدور فرمان حمله سرتیم عملیات به سوی وی حمله را آغاز می نمایند که اگر به وی برسند ضربات باتوم و دست و پا و هل به جهت اجبار وی به توقف نصیب موتو سوار خواهد شد که دست آخر، هم خودش، هم موتورش غر و متوقف می شوند و پیروزی بزرگ دیگری در مسیر اهداف بلند خدمت رسانی نیروی محترم انتظامی بر صفحه خاطرات این نیرو حک میگردد و اگر بر فرض محال موتورسوار متخلف موفق به فرار شود لااقل چند ناسزا از ورژن آب دار جهت خنک شدن دل اعضای خدوم تیم عملیاتی به وی و گاهاً خانواده اش نثار خواهد شد.و این یعنی پایان ماجرای پلیسی کارکنان خدوم راهنمایی که بیشتر به صحنه دستگیری قاتل فراری زنان و کودکان شبیه است تا تخلف بزرگ و نا بخشودنی عدم استفاده از کلاه ایمنی..
این در حالی است که پلیس راهنمایی توانسته در سالهای قبل با فرهنگ سازی، استفاده از کمربند ایمنی را برای عموم مردم به فرهنگی محترمانه تبدیل نماید؛ اما گویا تدبیر مسئولان این سازمان در برخورد با موتور سواران متخلف با مقوله فرهنگ سازی متفاوت و البته وحشتناک می باشد.
در هرحال ضمن تقدیر از زحمات پلیس محترم راهنمایی و رانندگی که انصافا نقش مهمی در نظم کشور دارند باید بیش از پیش به مقوله فرهنگ سازی در در امر موتورسواران متخلف البرز نشین توجه نمود.
منبع: کمال مهر
ارسال نظر
اخبار برگزیده