انتقاد رفسنجانی از سانسور در جلسه‌ای سانسوری+سند

علاوه بر سانسور و القاء از سوی این جریان ها فشارها و تحمیل نظر نیز در گروها و احزاب افراطی اصلاح طلب همواره برای برخی از اعضا و نزدیکان آنها نیز دردسر ساز بوده است. یکی از نزدیک ترین نمونه های آن نیز فشار ها و درد سر هایی بود که جریانات اصلاحطلب برای خانم راستگو در جریان رای ندادن به فرزند همین آقای هاشمی در جریان انتخاب شهردار تهران به وجود آوردند.

فشارهایی که از اخراج راستگو از حزب تا تهدید و ارعاب قابل ذکر و یادآوری است.

حال آقای هاشمی رفسنجانی شانه به شانه همین افراد با فراموش کردن رفتارهای دیکتاتور منشانه آنها از القائات و سانسور در صدا و سیما انتقاد می کند و مردم را مخاطبانی می خواند که تحت تأثر این روش نیستند.

گاف جالب ویلاگ یکی از کسانی که خود را از اعضای ستاد استقبال از هاشمی رفسنجانی در کرمانشاه معرفی می کرد نکات جالبی از سانسور و گزینش افراطی در همین نشست های نیم بند تدارک دیده برای حجت الاسلام هاشمی را نمایان کرد.

م.چ با درج مطلبی در وبلاگ خود لو داد که حتی متون سخنرانی میهمانان نیز در دیدار های هاشمی گزینش شده و با سانسور اعضای ستاد استقبال همراه بوده است.

به نقل از مرصاد،گرچه پیشتر نیز اعلام شده بود که گزینش و سانسور در دیدارهای هاشمی رفسنجانی  بسیار چشمگیر بوده است اما این موضوع چیزی فراتر از سانسور است که یکی از ریش سفیدان اقوام بزرگ در استان کرمانشاه باید سخنانش را با گروهی موسوم به ستاد استقبال از هاشمی هماهنگ کند و اگر خارج از چارچوب از پیش تعیین شده صحبتی داشته باشد حتی بعد از مراسم نیز با اعتراض شدید روبه رو می شود.

م.چ در وبلاگش آورده است:

" درجریان دیدار جمعی از سران عشایر و ایلات استان کرمانشاه با آیت الله هاشمی رفسنجانی در بعد از ظهر روز سه شنبه آقای عزالدین الماسی از سران ایل کلهر به دفاع از عملکرد آقای دمیاد استاندار محترم کرمانشاه پرداخت و وی را یکی از علاقمندان آیت الله هاشمی توصیف کرد.

بعد از پایان مراسم سخنان وی مورد اعتراض اعضای ستاد استقبال از آیت الله هاشمی قرار گرفت و به وی گفتند: در متن اولیه صحبتهایی که قرار بوده شما بیان کنید بحث دفاع از آقای استاندار نبوده و احتمالا بعدا به آن اضافه شده است"

در این نوشته صراحتا کنترل، گزینش و سانسور متن سخنرانی مدعوین بیان شده است

حال حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی باید توضیح بدهد که در یک محفل چند ده نفره آن هم نه از عامه مردم بلکه در جمع چند نفر از کسانی که از آنها به عنوان بزرگان درخواست و خواهش شده که در این جلسه حضور داشته باشند چگونه اطرافیان ایشان اجازه اظهار نظر نمی دهند و در صدد سانسور سخنان مدعوین بر می آیند؟

چطور ممکن است وقتی چنین اتفاقی برا حاضرین می افتد بتوانیم برای خود آنها از سانسور و القا گلایه کنیم؟

اگر همین افراد نه صدا و سیمای ملی جمهوری اسلامی ایران که یک شبکه و یا خبرگزاری محلی را در اختیار داشته باشند چه بر سر حق مخاطب خواهد آمد؟ این افراد چطور می توانند از سانسور و تحریف گلایه کنند؟

به هر حال به نظر می رسد همین تناقض ها و عدم تطابق گفتار با عمل فعلی و گذشته آقای هاشمی یکی از مهمترین دلایلی است که می توان گفت سفر آقای هاشمی را با عدم استقبال مردم و به عبارت بهتر شکست مواجه کرد.