یادداشت اختصاصی «تیتر یک»:
«بابیه» فرقه ضاله برای انحراف از مهدویت
استعمارگرانی چون انگلیس برای ایجاد تفرقه و انحراف فکری در بین مردم خصوصاً مسلمانان دست به ایجاد فرق ضالهای چون بابیه و بهائیت زدند.
انسیه تنوره، مدرس دانشگاه در یادداشتی اختصاصی برای پایگاه خبری تحلیلی «تیتر یک» نوشت: بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) و شروع غیبت امام زمان (عج) کار و فعالیت نائبان خاص به عنوان رابط بین مردم و امام عصر(عج) شروع شد، البته با ریشهیابی این مسأله مشخص میشود که سه عامل در این امر مؤثر بوده است:
- کسب شهرت و مقام
- زمینه انحراف به خاطر ضعف ایمان
- طمعورزی به اموالی که مردم به عنوان نذورات و ادای دیون مالی به نائبان داشتند.
البته نباید فراموش کرد که استعمارگرانی چون انگلیس برای ایجاد تفرقه و انحراف فکری در بین مردم خصوصاً مسلمانان دست به ایجاد فرق ضالهای چون بابیه و بهائیت زدند که رهبرانشان علی محمد باب و حسین علی بهاء ادعای بابیت داشتند.
باب الله به چه معنا است؟
در حدیثی از امام محمد باقر(ع) است که فرمودند: نحن حجة الله و باب الله: باب به معنای در است و برای وارد شدن به خانهای باید در آن وارد شد بنابراین برای رسیدن به لقاءالله باید از طریق این خاندان قدم برداریم.
مدعیان دروغین
از دوران نائب دوم خاص امام زمان (عج)، محمدبنعثمان افراد زیادی تا به اکنون به انگیزههای مختلف خود را به دروغ نائب امام یا بابالله به مردم معرفی کردهاند از جمله این افراد میتوان به علیمحمد باب، ایجادکننده فرقه بابیه اشاره کرد.
بابیه
بنیانگذار این فرقه سیدعلیمحمد شیرازی بود که در ابتدای دعوتش خود را باب امام زمان (عج) معرفی میکرد و به این جهت پیروان او را بابیه مینامند، او در سال ۱۲۳۵ قمری در شیراز به دنیا آمد.
وی از کودکی در کتب شیخ عابد؛ خواندن و نوشتن را آموخت، شیخ عابد از شاگردان شیخ احمد احسائی (بنیانگذار شیخیه) و شاگردش سیدکاظم رشتی بود بنابراین از همان دوران، سیدعلیمحمد با فرقه شیخیه آشنا شد و در دوران نوجوانی به کربلا رفت تا در درس سیدکاظم رشتی شرکت کند، در همین ایام با مسائل عرفانی، تأویل و تفسیر آیات و احادیث به روش شیخیه آشنا شد، البته قابل ذکر است که قبل از رفتن به کربلا این فرد در بوشهر دست به ریاضتکشیزده بود و در گرمای شدید بر بام خانه رو به خورشید اوراد خاصی را میخواند.
بعد از فوت سیدکاظم رشتی شاگردانش به دنبال جانشینی برای او بودند که بتواند نقش «رکن رابع» یا «شیعه کامل» را در شیخیه ایفا کند بنابراین در این میان سیدعلیمحمد باب از این قافله عقب نماند و خود را وارد این رقابت کرد و پا را از جانشینی سید کاظم رشتی فراتر نهاد و خود را باب امام دوازدهم و مأمور ارشاد مردم از طرف امام معرفی کرد تا اینکه بعدها ادعای خود را تغییر داد و خویش را مهدی موعود معرفی و پس از آن ادعای نبوت کرد و مدعی شد که دین اسلام فسخ شده است و خداوند دین و کتاب جدید به نام «بیان» بر او نازل کرده و جالب است که در این کتاب، خود را برتر از همه پیامبران دانسته و خویش را مظهر نفس پروردگار میدانست.
با این دعاوی والی فارس در سال ۱۲۶۱ دستور دستگیری او را داد و در مناظراتی که با علمای زمان داشت، شکست خورد و اظهار ندامت کرد و در حضور مردم گفت: «لعنت خدا بر کسی که مرا وکیل امام غایب بداند و لعنت خدا بر کسی که مرا باب امام بداند» و بعدها هم او را به اصفهان و قلعه ماکو تبعید کردند.
علیمحمد باب هنوز با مریدانش در ارتباط بود و وقتی میدید آنها درصدد تبلیغ دعاوی او هستند، به شوق افتاد در همان قلعه شروع به نوشتن کتاب «بیان» نمود.
دولت محمدشاه قاجار برای اینکه ارتباط او را با مریدانش قطع کند، بارها او را به جاهای مختلف تبعید کرد و او هم دوباره توبه نامهای نوشت اما بعدها باز هم ادعای پیامبری کرد و طرفدارانش بعد مرگ محمد شاه قاجار، آشوبهایی را در کشور به وجود آوردند و سرانجام میرزاتقی خانامیرکبیر صدر اعظم ناصرالدین شاه برای خاموش کردن فتنه بابیه حکم اعدام او را در سال ۱۲۶۶صادر نمود.
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای خبر/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده