اختصاصی «تیتر یک»؛
فیلم/ شعرخوانی نوجوان البرزی در مدح سردار دلها
نوجوان البرزی به مناسبت سالروز شهادت سردار دلها، شعری که مادر خود سروده بود را خواند.
به گزارش خبرنگار گروه چندرسانه پایگاه خبری تحلیلی «تیتر یک»؛ امروز سردار سلیمانی به یک مکتب در کل دنیا تبدیل شده و تکثیر این مکتب باعث هراس دشمن شده است.
عشق به اخلاص و شجاعت سردار سلیمانی در تمام دنیا طنینانداز شده است و نوجوانان و جوانان از سردار دلها به عنوان یک اسطوره و قهرمان یاد میکنند.
نوجوان البرزی به مناسبت سالروز شهادت سردار دلها شعری که مادر خود (منصوره قلندری) سروده بود را خواند.
در آن نیمه شب سردی
که رفتی پرکشیدی تو
همان آنی که جز نور و
حقیقت را ندیدی تو
هزاران قاسم دیگر
ز خاک مام روییدند
و هم سوگند و هم پیمان
فقط یک دست را دیدند
همان دستی که بالا رفت
از خون و عقیق و خاک
همان دستی که دور افتاد
از آن پیکر صد چاک
همان دستی که چون بابا
به سرهامان کشیدی تو
همان دستی که از غوغاش
تا جنت رسیدی تو
همان دستی که استکبار
ندارد تاب یک پُستش
همان دستی که بر صورت زدی
نمناک شد پُشتش
همان صورت که از دردِ
یتیمی خیس و گریان بود
همان دستی که دائم
در قنوتِ حّیِ سبحان بود
همان دستی که بر صحن وحرمها
میکشیدی تو
همان صحنی که از کنجش
به بالاها رسیدی تو
همان بالا که اوجی بود
و معراج وصال تو
همان معراج خونینی
که احسن شد ز حال تو
همان حالی که یک عمری
شهادت آرزویت بود
همان حالی که در خدمت
تمام آبرویت بود
همان خدمت که از مشهد گرفته
تا دیار شام
همان شامی که زینب بود و
اشک و ناله و ایتام
همان ایتام بی بابا
که باباشان شما بودی
همان بابای خوبی که
کنار بچه ها بودی
همان بچه که لبخندش
به لب خشکید هر هفته
همان هفته که مادر گفت:
[بابا قاسِمَت رفته]
همان قاسم که نیمه شب
به دلها ماند، داغِ او
همان قاسم که میگیرد
مدام این دل سراغ او
گذشت ایام و داغ دل
به سینه داغ جاویدست
همان داغ عظیمی که
به دل هرگز نخوابیدست
تو رفتی راهت اما
همچنان پویا و پاینده است
عجب مکتب نویسی بودی و
راهت چه سازنده است
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای خبر/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده