هدف اصلی توافق ژنو دادن سرمایه سیاسی کافی به روحانی برای توافق نهایی بود!
جف دایر گزارشگر روزنامه متنفذ فایننشال تایمز روز 21 آذر در گزارشی از واشینگتن ابتدا به اختلاف نظرهای داخلی در امریکا درباره ماهست تیم روحانی پرداخته و می نویسد: «بحث در مورد نحوه برخورد آمریکا با روحانی که احتمالا یکی از بحث های تعیین کننده طی ریاست جمهوری اوباما است، به اختلاف نظر اصولی درباره ماهیت رژیم و جامعه ایران انجامیده است. کاخ سفید می گوید خط مشی های سیاسی متعددی در ایران وجود دارد، کنگره نظری متفاوت دارد. از نظر کاخ سفید یکی از مهمترین رویدادها استقبال جالب دو هفته قبل از مذاکره کنندگان ایرانی به هنگام بازگشت از ژنو بود. جوانان در فرودگان علاقه چندانی به جزئیات توافق هسته ای موقت که تازه حاصل شده بود، نداشتند و بیشتر عکس های سیاستمداران شان به هنگام دست دادن با آمریکایی ها برایشان جالب بود».
دایر ادامه می دهد: «از نظر واشنگتن انتخاب روحانی نشانه نارضایتی عمیق از انزوا و مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها در ایران بود و معتقد است شکاف روشنی بین تندروها و بخش زیادی از بقیه جامعه ایران در خصوص سیاست های این کشور وجود دارد».
در ادامه این مقاله آمده است: «هدف از توافق موقت ژنو فقط متوقف کردن برنامه هسته ای ایران نبود بلکه تقویت اعتبار روحانی و مشاوران وی بود که تحصیل کرده آمریکا هستند، به این امید که بتوانند سرمایه سیاسی برای کسب امتیازات لازم جهت حصول یک توافق نهایی را کسب کنند. دولت اوباما معتقد است، تهدید تحریم های جدید کار روحانی را در برابر تندروهای داخلی بسیار سخت تر خواهد کرد. اوباما آخر هفته گفت: گفته شده است تفاوتی بین روحانی و احمدی نژاد وجود ندارد بجز اینکه (روحانی) فریبنده تر است. به نظر من تحولی را که در این انتخابات در عرصه سیاست ایران روی داد، درک می کند ... او همچنین نماینده خواست مردم ایران برای تغییر جهت ... و تعامل با جهان است».
وی در ادامه با اشاره به نظر متفاوت کنگره و اسراییل می نویسد: «بسیاری از اعضای کنگره آمریکا به احتمال بیشتر با این نظر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل موافقند که گفت روحانی درواقع «گرگی در لباس میش» است. موضع منفی نمایندگان هر دو حزب کنگره در مورد ایران منعکس کننده گزارش های اطلاعاتی است که طی حدود یک دهه درباره ایران دریافت کرده اند مبنی بر اینکه تهران مصمم است برنامه هسته ای اش را توسعه دهد و همین هدف همه جناح های سیاسی مختلف کشور را متحد کرده است».
فایننشال تایمز ادامه می دهد: «از نظر اعضای بدبین کنگره، روحانی یک عضو رسمی تشکیلات حاکم است که این کشور را به آستانه تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای نزدیک کرده است. چهره میانه روتر وی صرفا ترفندی برای جلوگیری از اعمال تحریم های جدید و فراهم کردن مجال بیشتری برای ایران جهت ادامه روند توسعه برنامه هسته ای خود است. طرفداران تحریم های جدید می گویند، این تحریم ها موقعیت دولت اوباما را در دور بعدی مذاکرات تقویت می کند و به ایران نشان خواهد داد در صورت موافقت نکردن با یک قرارداد نهایی با چه پیامدهایی مواجه خواهد بود. رابرت منندز سناتور دموکرات که سعی در اعمال تحریم های جدید دارد، هفته گذشته گفت: «به طور پیوسته می شنویم که باید درباره تندروها در ایران نگران باشیم. به نظر می رسد ایرانیان بازی پلیس خوب، پلیس بد را بازی می کنند. روحانی پلیس خوب است، تندروها پلیس بد».
دایر در پایان نتیجه گرفته است: «در اینجا است که منطق اعمال تحریم های جدید به تدریج رنگ می بازد. فرض کنید نقطه نظر کنگره درباره روحانی درست باشد و او فقط وقت کشی می کند. اگر اینطور باشد، بهترین نتیجه برای ایران این خواهد بود که مذاکرات شکست بخورد و آمریکا و اسرائیل سرزنش شوند. هر چه باشد چین، هند و دیگران فقط به این علت به کاهش خرید نفت ایران ترغیب شدند که آمریکا بر ضرورت تحریم ها برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره اصرار داشت. اگر ایران بتواند این کشورها را متقاعد سازد که آمریکا در مذاکرات حسن نیت ندارد، ائتلاف تحریم ها ممکن است تضعیف شود. اگر روحانی واقعا «گرگ در لباس میش » است، چرا باید مستقیم وارد تله او شد»؟