معجزه شگفت انگیز نجومی قرآن (3)
گروه دین و اندیشه «تیتریک» ؛
بخش سوم و پایانی
12) هفت آسمان
قرآن در پنج آیه با عبارت سَبْعَ سَمَاوَاتٍ (بقره/ 29؛ فصلت/12؛ ملک/ 3؛ نوح/15؛ طلاق/12) و در دو آیه به صورت السَّماوَاتُ السَّبْعُ (اسراء/44؛ مومنون/86) به صراحت از آسمانهای هفتگانه سخن گفته است. بسیاری از مفسران (طبرسی، مجمعالبیان، ج7، ص161؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج15، ص22؛ ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج5، ص409) دو عبارت سَبْعَ طَرَائِقَ (مومنون/ 17) و وَجَعَلْنَا سِرَاجاً وَهَّاجاً (نبا/ 13) را نیز اشاره به آسمانهای هفتگانه میدانند. اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ (طلاق/12)؛ «خدا کسى است که هفت آسمان را آفرید». یکی از محققان با اشاره به برخی اکتشافهای جدید درباره کهکشانها، موضوع هفت آسمان را از معجزههای علمی قرآن شمرده است (پاکنژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج1، ص 111).
بررسی
به نظر میرسد تطبیق هفت آسمان به کهکشانهای کشف شده درست نباشد؛ زیرا آن چه از ستارگان که در آسمان دیده میشوند همگی متعلق به آسمان اولاند. شاهد این ادعا، آیاتیاند که ستارگان را تزیینی برای آسمان دنیا (نزدیکتر) میدانند. ماهیت آسمانهای دیگر برای ما معلوم نیست؛ علاوه بر این که ممکن است عدد هفت در این آیهها، عددی کنایی و گویای کثرت آسمانها باشد.
مسئله هفت آسمان در دورانهای قبل از اسلام نیز مطرح بود و گواه آن، آیه 15 سوره نوح است که موضوع هفت آسمان را از زبان حضرت نوح7 نقل می کند و احتجاج آن حضرت به وسیله هفت آسمان بر مشرکان، گویای این است که آنان این موضوع را پذیرفته بودند. با توجه به آن چه گفته شد، این ادعا معیارهای اول و چهارم را ندارد و پذیرفتنی نیست.
13) سختی تنفس در طبقات بالای جو
خداوند متعال در سوره انعام، حالت کسی را که ایمان نمیآورد و سینهاش تنگ میشود، به کسی تشبیه میکند، که در آسمانها بالا میرود. چیستی وجه شبه در این تشبیه، ذهن بسیاری از مفسران را به خود مشغول کرده است.وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّمَا یَصَّعَدُ فِی السَّماءِ (انعام/ 125)؛ «و هر کس را که بخواهد (به خاطر اعمالش) در گمراهىاش وا نهد، سینهاش را تنگِ تنگ مىکند؛ گویا مىخواهد در آسمان بالا برود».
نکات علمی
اقیانوسی از هوا به نام جوّ، پیرامون کره زمین را احاطه کرده است. هوایی که جوّ را تشکیل داده، مخلوطی از چند گاز است؛ البته نه به صورت ترکیب شیمیایی. 71% حجم این مخلوط نیتروژن و21% آن اکسیژن و کمتر از 1% آن آرگون است و مقدار بسیار کمی گاز کربنیک و بخار آب دارد (اتمسفر، ص 29 و سیارات و اقمار، ص63).
نیمی از جوّ تا ارتفاع 5/5 کیلومتری قرار دارد و به طور کلی کل جوّ در ارتفاع 10 کیلومتری از زمین قرار دارد. گازهای تشکیلدهنده جوّ به علت نیروی گرانش، وزن و فشار دارند و لایههای بالایی بر لایههای پایینی فشار میآورند و غلظت آن را افزایش میدهند؛ بنابراین میزان فشار در لایههای پایینی بیش از لایههای بالایی است (عدالتی، ص 253؛ مایر، نجوم به زبان ساده، ص224؛ مبانی هواشناسی، ص 100).
دیدگاه مفسران
آیت الله مکارم تشبیه در آیه را از قبیل تشبیه معقول به محسوس و معجزه ای علمی میداند؛ زیرا قرآن جمود فکری و تعصب گمراهان لجوج در پذیرش اسلام را، به تنگی نفس حاصل از کمبود اکسیژن برای کسی که به آسمان صعود میکند، تشبه کرده است (تفسیرنمونه، ج5، ص435؛ پیام قرآن، ج8، ص179).
گودرز نجفی (مطالب شگفتانگیز قرآن، ص70) و دکتر سلمان داود السعدی (الاسرارالکون فی القرآن، ص110) نیز این نکته را، اعجازی علمی میدانند. علامه معرفت با اشاره به این که فعل «یصّعّد» از ماده «الصُعداء» به معنی «به سختی نفس کشیدن» است، آیه را در صدد تشبیه زندگی بدون ایمان، به زندگی و تنفس در آسمان و خارج از جوّ میداند و آن را اعجاز علمی میشمارد (التمهید فی علوم القرآن، ج 6، ص 117).
بررسی
با توجه به اینکه برخی از لغویها سختی و مشقت را نیز جزء معانی مادّه صعد معرفی میکنند (ازهری، تهذیب اللغة، ج2، ص6؛ ابنفارس، مقاییساللغة، ج2، ص9) و واژه «الصُعَداء» را از همین ماده و به معنای نفس کشیدن با سختی، عمیق و طولانی میدانند (مقاییس اللغة، ج2، ص9؛ فیروزآبادی، همان، ج1، ص 428) و نیز با عنایت به دقت در تشبیه در آیه، و به کار رفتن حرف جرّ «فی» به جای «الی»، میتوان آیه را اشاره به یافتههای جدید علمی پیرامون کمبود اکسیژن در طبقات بالای جوّ دانست و آن را اعجازی علمی از قرآن شمرد.
14) شکافهای زمین
خداوند متعال در سوره طارق از خلقت انسان، زندگی، معاد و بازگشت او به سوی خدا سخن میگوید و به زمینی صدع دارد، قسم یاد کرد میکند و با این قسمها، بر وقوع حتمی قیامت و حسابرسی را تأکید میکند.وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ (طارق/ 12)؛ «سوگند به زمین شکافدار!».
دیدگاه مفسران
دکتر عدنان الشریف با استناد به یافتههای اخیر دانشمندان ژئوفیزیک، مراد از صدع را شکافهای بین قارهها میداند و مینویسد:«کرهزمین قطعه واحدی نیست؛ بلکه به چند تکّه عمده تقسیم میشود که شکافهایی به عمق بیش از صد کیلومتر بین آنها وجود دارد».ایشان این نکته علمی را که قرآن به آن اشاره کرده است، از معجزههای علمی قرآن میشمارد (الشریف، من علوم الارض القرآنیه، ص 26).
بررسی
دیدگاهها درباره «صدع الارض» متفاوت است. مفسران آن را به شکافته شدن زمین با گیاه، (مجمعالبیان، ج10، ص472؛ تفسیرتبیان، ج10، ص326؛ تفسیر مراغی، ج30، ص 116؛ تفسیر المیزان، ج20، ص432؛ تفسیر روحالمعانی، ج3، ص 99) چشمهها و رودها یا به دست انسانها (تفسیر نوین، ص135؛ تفسیر هدایت، ج 18، ص 23) میدانند.
برخی نیز با مرتبط دانستن صدع زمین با رجع آسمان که در آیه قبل آمده است، آن را اشاره به شکافها و درههای عمیقی در پوسته زمین می دانند که به دلیل بازگشت (رجع) دو اعتدال [که گردش آن بیست و شش هزار سال به طول میانجامد و محور زمین هر بیست و شش هزار سال یک بار دور میزند]، ایجاد میشود (معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج 6، ص107). از آنجا که واژه رجع به معنای باران نیز به کار میرود و میتواند قرینه بر شکافته شدن زمین به واسطه گیاهان باشد؛ نمیتوان تفاسیر دیگر را ترجیح داد و آن را اعجازی علمی دانست؛ زیرا معیار پنجم در این مورد وجود ندارد.
15) گسترش زمین
خداوند در قرآن به گسترش زمین، که از نعمتهای بزرگ الهی و زمینهساز حیات روی زمین است، اشاره میکند. وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا (حجر/19؛ ق/7. مدّ الارض در آیه 3 سوره رعد نیز آمده است)؛ «و زمین را گستراندیم».
دیدگاه مفسران
محمد متولی شعراوی (از مفسران و نویسندگان صاحبنظر عرب) کروی بودن زمین را از این آیات استفاده کرده است. وی اینگونه بر فهم خویش استدلال میکند:«مدّ در لغت به معنای گسترش است. این آیات شریفه نیز مطلق زمین را گسترده و مبسوط میدانند؛ نه سرزمین خاصی را، و چون ما هر جای زمین که برویم، زمین در چهار طرف ما گسترده شده است، میتوان فهمید که زمین کروی شکل است؛ چرا که پهن بودن زمین در چهار جهت، آن هم در همه جای زمین تنها با این شکل هندسی سازگاری دارد» (متولر، معجزةالقرآن، ج1، ص92).
او بیان این ویژگی را از معجزات قرآن میداند و علت اینکه خداوند متعال کرویت زمین را با فعل «مدّ» بیان کرده است، این نکته میداند که قرآن خواسته از کلماتی بهره بگیرد که با مفاهیم رایج در بین مردم عصر نزول مخالفتی نداشته باشد و در عین حال بتواند حقیقت را نیز بیان کند.
بررسی
«مدّ الارض» به گسترده شدن زمین اشاره دارد که پس از خلقت اولیه ایجاد شد. این گسترش میتواند به واسطه سرد شدن مواد مذاب اولیه تشکیل دهنده زمین، فرو رفتن یا تبخیر آبی که زمین را فرا گرفته بود (عدالتی، ص248) باشد که باعث شد بر سطح زمین افزوده شود که در ظاهر به صورت «پهن و کشیده شدن زمین بر روی مواد مذاب یا آب» جلوهگر میشود.
با این حال نمیتوان ادعا کرد که این آیات در پی بیان کروی بودن زمین است؛ زیرا اثبات این مدعا که، این آیات به روشنی به پهن و گسترده بودن زمین در تمام نقاط کره زمین، آن هم در چهار جهت اشاره دارد؛ مشکل است و معیار اول در این جا وجود ندارد و ادعای اعجاز اثباتپذیر نیست.
16) مشرقین و مغربین
تثنیه بودن مشرق و مغرب در برخی آیات، توجه برخی مفسران را به خود جلب کرده است و آنان این آیهها را با کروی بودن زمین سازگار میدانند.رَبُّ الْمَشْرِقَینِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَینِ (رحمن/ 17. تعبیر مشرقین در زخرف/ 38 نیز آمده است)؛ «(او) پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر است».
دیدگاه مفسران
این آیه به نظر برخی مفسران زمین را به دو نیم کره تقسیم کرده است؛ نیمکرهای که در تاریکی شناور است و مشرقی و مغرب ندارد؛ نیمکرهای که روشن است و مشرق و مغرب دارد و چون زمین نیم دور به دور خود می چرخد، نیمه دیگر صاحب مشرق و مغرب میگردد و نیمه اول مشرق و مغرب خویش را از دست میدهد.
با این حساب، کره زمین در عمومیت خود دو مشرق و دو مغرب جداگانه دارد (متولی، همان، ج1، ص24؛ اعجازالقرآن فی علوم الجغرافیة، ص83؛ ترجمه سبحانی، مرزهای اعجاز، ص122؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ص 75). یکی از مفسران با ذکر این احتمال آیه را اشاره به حرکت وضعی زمین و معجزه علمی میداند که مردم تا مدتها پس از پیامبر اسلام9 هم از آن بیاطلاع بودند (طیب، تفسیر اطیب البیان، ج12، ص 376).
بررسی
وجود دو مشرق و دو مغرب همان گونه که با حرکت زمین سازگاری دارد، با سکون زمین نیز تصورپذیر است. علاوه بر این، حرکت زمین، قبل از نزول قرآن نیز مطرح بود و دانشمندانی چون ابرخس (161ق. م)، ارسطرخس ساموسی و فیثاغورث حکیم، از آن سخن میگفتند (زمانی، هیئت و نجوم اسلامی، ج 1، ص 77)، پس معیار اول، چهارم و پنجم در این مورد وجود ندارد و نمیتوان ادعای اعجاز را موجّه دانست.
17) مشارق و مغارب
مشرق و مغرب در برخی از آیات به صورت جمع به کار رفتهاند و بیشتر مفسران و اندیشمندانی که به تفسیر علمی پرداختهاند، این آیات را با کروی بودن زمین سازگار دانستهاند. فَلاَ أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ (معارج/40. تعبیر مشارق در اعراف/137 و صافات/ 5 نیز آمده است)؛ «و سوگند یاد مىکنم به پروردگار خاوران و باختران! که قطعاً ما تواناییم».
دیدگاه مفسران
آیت الله خویی با ذکر این آیات، کروی بودن زمین را از اسرار هستی میداند که خداوند متعال در این آیات از آن پرده برداشته است. ایشان در تبیین مسئله مینویسد:«این آیات همگی حاکی از تعدد مشرقها و مغربها و نقطه طلوع و غروب آفتاب است؛ زیرا در صورت کروی بودن زمین، طلوع خورشید بر هر جزیی از اجزای آن، ملازم با غروب آن از جزء دیگر است و تعدّد مشرق و مغرب خورشید، بدون تکلّف، حاکی و دالّ بر کروی بودن زمین میباشد» (ترجمه سبحانی، همان، ص 122).
نویسندگانی همچون، گودرز نجفی، (مطالب شگفتانگیز قرآن، ص28) یدالله نیازمند (اعجاز قرَآن از نظر علوم امروزی، ص189) و حسن ابوالعینین (من الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، ج2، ص714) از جمله کسانیاند که با ذکر این تفسیر از آیه، آن را اعجازی علمی میدانند.
بررسی
تعدّد مشرق و مغرب، در کیهانشناسی از امور قطعی شمرده میشود. روایتی از حضرت علی (ع) نیز نقل شده است که زمین سیصد و شصت مشرق و مغرب دارد (حویزی، تفسیر نورالثقلین،ج5، ص420). احتمال دیگر این است که مشارق ومغارب را اسم زمان بدانیم که در این صورت «ربّ المشارق وربّ المغارب» کنایه از ربوبیت الهی در تمام زمانها است. تعدّد مشرق و مغرب علاوه بر سازگاری با کروی بودن زمین، با دیگر اشکال هندسی نیز سازگار است و تنها در صورت مسطح بودن زمین، نمیتوان چند مشرق و مغرب برای آن تصور کرد.
علاوه براین، حرکت زمین قبل از اسلام نیز مشهور بود و حکمای فارس و یونان آن را کرهای تمام میدانستند (شهرستانی، اسلام و هیئت، ص182). ظاهراً فیثاغورث (582ـ497 ق. م. اولین کسی بود که به کروی بودن زمین پی برد و ارسطو (384ـ322 ق. م.) این مسئله را از طریق خسوف به اثبات رساند (درسهایی از ستارهشناسی/19 و زمین سیاره شماره سه/ 117).
آراتوستن (276 ـ 196ق. م.) که او را بنیانگذار جغرافیای ریاضی میدانند، با اعتقاد به کروی بودن زمین، محیط آن را اندازه گرفت و پس از او ابرخس نیقهای (190ـ120ق. م.) این کار را دنبال کرد (عدالتی، ص19). با توجه به آن چه گفته شد، معیارهای دوم، چهارم و پنجم در اینجا وجود ندارد و نمیتوان ادعای اعجاز را پذیرفت.
18) حرکت کوهها
خداوند در سوره نحل به پیامبر(ص)میفرماید: این کوهها که در نگاه تو ثابت و ایستادهاند در واقع در حال مرور و حرکتاند؛ همانندِ حرکت ابرها. دیدگاههای متفاوتی در تفسیر حرکت کوهها، ارائه شده است که برخی از آنها ناظر به حرکت زمین است. وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ (نمل/ 88)؛ «و کوهها را مىبینى، درحالى که آنها را ثابت مىپندارى، و حال آنکه آنها همچون حرکت ابرها درگذرند».
دیدگاه مفسران
آیت الله مکارم، در این باره مینویسند:«این آیه به روشنی میگوید، کوهها در حرکتند اگرچه به نظر ساکن میآیند. مسلماً حرکت کوهها بدون حرکت زمینهای دیگر که به آنها متصل است، معنا ندارد و به این ترتیب معنای آیه چنین میشود که؛ زمینها همه با هم با سرعت در حرکتند همچون حرکت ابرها» (مکارم، قرآن و آخرین پیامبر، ص 154). ایشان در تفسیر نمونه با ارائه همین تفسیر از آیه، آن را اعجاز علمی قرآن میشمرد. آیت الله معرفت (التمهید، ج 6، ص162) و دکتر منصور حسب النبی نیز آیه را معجزه علمی قرآن به حساب آوردهاند (الکون والاعجاز العلمی فی القرآن، ص171).
بررسی
برخی از مفسران این آیه را به حوادث پایان جهان مربوط می دانند. این دیدگاه با دلائل و شواهد متعددی نقد شده است (قرآن و کیهانشناسی/ 217).به نظر میرسد آن چه تفسیر نمونه درباره آیه بیان کرده است، میتواند وجه شبه بین حرکت ابرها و کوهها، را به خوبی نشان دهد؛ اما ادعای اعجاز در این باره، به دلیل نبود معیار چهارم، دقیق به نظر نمیرسد؛ زیرا آن گونه که گذشت، حرکت زمین قبل از قرآن نیز در محافل علمی مطرح بود.
19) حرکت خورشید
خورشید یکی از نعمتهای بزرگ الهی است که در آیاتی از قرآن از آن یاد شده است. برخی از آیات قرآن به حرکت خورشید اشاره دارند. 1. وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لاَِجَلٍ مُسَمّىً (رعد/2؛ فاطر/ 13؛ زمر/5. در لقمان/ 20 نیز به جریان داشتن خورشید اشاره شده است)؛ «و خورشید و ماه را رام ساخت هر کدام تا سرآمد معیّنى رواناند».
2. وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّلَّهَا (یس/38)؛ «و خورشید که تا قرارگاهش روان است». 3. وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ (انبیا/ 33). تعبیر کُلٌّ فِی فَلَکٍ یسْبَحُونَ در یس/ 40 نیز درباره خورشید آمده است)؛ «و او کسى است که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید، در حالى که هر یک در مدارى شناورند». در آیه 33 سوره ابراهیم نیز، حرکت خورشید با تعبیر «دائبین» بیان شده است.
نکته علمی
امروزه حرکتهای زیادی برای خورشید به اثبات رسیده است. الف: حرکت وضعی که 5/24 روز به طول میانجامد (جعفری، همان، ص 149). ب: حرکت انتقالی به سمت شمال آسمان با سرعت 5/19کیلومتر در ثانیه. ج: حرکت انتقالی به همراه منظومه شمسی به دور مرکز کهکشان با سرعت 225کیلومتر در ثانیه (دنیای ستارگان، ص146؛ ترجمه سبحانی، همان، ص246). د: حرکتهایی که در خود خورشید به دلیل گاز بودن جرم آن و انفجارهای درونی صورت میگیرد (عدالتی، ص98؛ مایکل، اساس ستارهشناسی، ص 165).
دیدگاه مفسران
برخی از نویسندگان حرکت خورشید به سوی قرارگاه خود (یس/ 38) را اشاره به حرکت خورشید به سمت ستاره «وگا» میدانند و آیه را بیان کننده معجزه علمی میشمارند (نجفی، همان، ص25). تفسیر نمونه نیز تعبیر فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ را ناظر به حرکت دورانی خورشید به دور کهکشان و معجزهای علمی میشمارد (مکارم، تفسیر نمونه، ج 18، ص389).
احمد محمد سلیمان نیز با طرح ادعای اعجاز، این آیهها را اشاره به حرکت وضعی و انتقالی زمین میداند (نوفل، همان، ص36) دکتر رضایی اصفهانی نیز پس از طرح و بررسی برخی دیدگاهها درباره این آیات، اعجاز علمی را در این آیات میپذیرند (رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن،ج1، ص181).
بررسی
به برخی از انواع حرکتهای خورشید (حرکت دورانی) در کتابهای مقدس گذشته اشاره شده است؛ آن جا که خورشید را همچون پهلوانی میداند که با دویدن در میدان، شادی میکند (کتاب مقدس/مزامیر داود/مزمور نوزدهم/ بند5)؛ اما دیگر حرکتهایی که میتوان آنها را از تعبیرهایی چون «تجری» (جریان داشتن)، «لمستقرّ» (تا قرارگاهش) یا «لاجل مسمی» (تا زمان معین)، فهمید، از نوآوریهای قرآنی است و میتواند اعجازی علمی به شمار رود.
20) دخان در آخرت
یکی از اتقاقهایی که در آستانه قیامت رخ خواهد داد، پراکنده شدن دودی آشکار در آسمان است. خداوند این مسئله را عذابی برای مردم گناهکار میداند. فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخَانٍ مُبِینٍ (دخان/10)؛ «پس نگهبان (و منتظر) روزى باش، که آسمان دودى آشکار آورد».
دیدگاه مفسران
برخی از نویسندگان، با توجه به آیاتی که به بازگرداندن آسمان به صورت اولیهاش اشاره دارند (انبیا/ 104)، این دود را مانند دودی میدانند که در آغاز آفرینش وجود داشت و ذکر این نکته علمی را اعجاز قرآن معرفی میکنند (همیمی، الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، ص 35).
بررسی
با توجه به سیاق آیات، به نظر میرسد که دخان در قرآن (دخان/10؛ انبیا/ 104) در معنای متفاوتی به کار رفته باشد. در سوره دخان، دود عذابی برای غیر مومنان شمرده شده است هذَا عَذَابٌ أَلِیمٌ (دخان/11)؛ علاوه بر این، صفت «مبین» برای این دود نشان از تفاوت آن با دودی است که در سوره انبیا از آن یاد شده است. تعبیر یَغْشَى النَّاسَ (همان) نیز بیانگر این مسئله است که در آن زمان، انسانها وجود دارند و آن را مشاهده میکنند؛ در حالی که بنابر فرضیههای علمی در این زمینه، در آن زمان دیگر انسانی باقی نمانده است.
21) کوهها، میخهای زمین
قرآن بارها از کوهها به عنوان میخهایی نام میبرد که بر زمین کوبیده شدهاند تا آن را از لرزش و فروپاشی باز دارند. نقش کوهها در این مسئله، از اسراری است که هنوز به خوبی کشف نشده است.وَالْجِبَالَ أَوْتَاداً (نبأ/ 7)؛ «و کوهها را میخهایى».وَأَلْقى فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ (نحل/15. در آیات متعددی، از کوهها با تعبیر رواسی یاد شده است)؛ «و در زمین، [کوههاى] استوارى افکند، [مبادا] که شما را بلرزاند».
دیدگاه مفسران
برخی از صاحب نظران، با اشاره به نقش کوهها در جلوگیری از لرزش و فروپاشی زمین، معرفی کوهها به عنوان میخهای زمین را اعجازی علمی میدانند (ابوالعینین، من الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، ج2، ص160؛ معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج 6، ص 155؛ اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، ص 187)؛ چرا که کوهها همچون میخ، اجزای زمین را به هم متصل کردهاند و مانع فروپاشی آن هنگام حرکت میشوند.
بررسی
اگر از نظر علمی ثابت شود که کوهها مانع از هم پاشیدگی و قطعه قطعه شدن زمین در اثر حرکت آن می شوند، میتوان گفت این آیات علاوه بر بیان نقش کوهها، به حرکت زمین نیز اشاره دارند؛ چرا که آیه کوهها را به عنوان محافظانی در برابر آثار سوء حرکت زمین معرفی میکند که همچون میخهایی بر بدنه زمین کوبیده شدهاند. زمین نوعی حرکت در پوسته جامد خویش دارد که به حرکت قارّهای (Crustal morment) مشهور است. در صورتی که نقش کوهها در حفاظت از زمین دربرابر آثار سوء این نوع حرکت به اثبات برسد، میتوان آیه را اشاره به این حرکت زمین نیز دانست و آن را معجزهای علمی شمرد.
22) خاموشی خورشید
مرگ خورشید از موضوعهای مطرح در دانش نجوم است. آیاتی از قرآن کریم نیز به این حقیقت اشاره دارند.إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ (تکویر/1)؛ «هنگامى که خورشید در هم پیچیده شود».
نکته علمی
خورشید پس از سوزاندن هیدروژن و هلیوم، چون دمای کافی برای سوزاندن کربن برخوردار نیستند، فرو میریزند (برای آشنایی با مفهوم فروریزش ر.ک. به: اساس ستارهشناسی، ص 274) و به صورت غول قرمز (Red-iant) درخواهد آمد (همو). در این زمان خورشید آن قدر بزرگ خواهد شد که احتمالاً مدار عطارد و زهره را در بر خواهد گرفت. در مرحله بعدی، خورشید به کوتوله سفید (White dwar) تبدیل خواهد شد و در پایان دمای آن به صفر مطلق (Absolute manitude این دما برابر 273 درجه سانتیگراد زیر صفر است) کاهش خواهد یافت. (عدالتی، ص 97).
دیدگاه مفسران
به عقیده یکی از نویسندگان این آیه پایان یافتن انرژی خورشید را متذکر می شود. وی پس از ادعای اعجازی علمی در مورد آیه مینویسد:«این مسئله امروز بیتردید است که سوخت خورشید کم میشود تا رو به خاموشی رود. در قرآن عزیز، سوره تکویر به نام خاموشی است» (عرفان، اعجاز در قرآن کریم، ص 155).
بررسی
آیات متعددی به مرگ خورشید اشاره دارند و با تعابیری همچون لاَِجَلٍ مُسَمّىً (رعد/ 2؛ فاطر/13؛ زمر/ 5. در لقمان/ 20 نیز به جریان داشتن خورشید اشاره شده است)؛ «تا سرآمد معینی» از پایان یافتن عمر خورشید سخن میگویند. تعبیر «تکویر» نیز که به معنای درهم پیچیده شدن است، میتواند به مراحل پایانی عمر خورشید و کم نور شدنش اشاره داشته باشد.
نکته مهم در این مورد و برخی موارد مشابه این است که این آیات درباره وقایع پایان این جهان و قیامت سخن میگوید و در آن زمان تغییرهای نظام هستی ناگهانی و یکباره رخ خواهد داد؛ در حالی که مرگ خورشید که در دانش نجوم بررسی میشود، روندی طبیعی دارد و میلیونها و حتی میلیاردها سال به طول خواهد انجامید.
این نکته موجب میشود درتطبیق این دو مسئله بر هم، برخی پرسشها و ابهامهایی پیش آید که نیاز به تأمل و تحقیق بیشتری دارد؛ البته با توجه به این که در تفکرهای نجومی قدیمی به ارث رسیده از ارسطو، خورشید و اجرام فضایی (مافوق القمر) ابدی و زوال ناپذیر بودند (ارسطو، در آسمان، ص43 و 50. از اوگستین تا گالیله، ج1، ص86)، میتوان برخی آیهها را که ظاهراً از روند طبیعی مرگ خورشید سخن میگویند، تصحیح کننده این دیدگاه دانست.
23) نور خورشید و ماه
قرآن کریم با تعبیر متفاوتی از نور خورشید و ماه یاد میکند. این تمایز توجه مفسران را جلب کرده است. وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُوراً وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجاً (نوح/ 16. این مضمون در فرقان/61؛ نبأ/ 13 نیز آمده است)؛ «و ماه را در آن (آسمان)ها نورانى قرار داد و خورشید را چراغى قرارداد».
نکته علمی
خورشید با انجام فرایند «همجوشی هستهای» به تولید نور و گرما می پردازد. در این فرایند چهار هسته هیدروژن پس از همجوشی به یک هسته هلیوم تبدیل میشود. این مسئله باعث میشود در هر ثانیه پنج میلیون تن از جرم خورشید به صورت انرژی الکترو مغناطیسی تابش میشود (اصول و مبانی جغرافیای ریاضی، ص 116؛ مایکل، همان، ص 165).
دیدگاه مفسران
خورشید در این آیه مبارکه چراغ و ماه، نور قرار داده شده است. برخی از نویسندگان این مطلب، را اعجاز علمی قرآن میدانند و مینویسند:«بدون تردید نورزایی خورشید و نور مستقل نداشتن ماه در این آیه تصریح شده است» (عرفان، همان، ص 155).
بررسی
در آیه پنجم سوره یونس به نور خورشید با تعبیر «ضیاء» و به نور ماه با تعبیر «نور» اشاره شده است. آنچه در برخی از کتابهای لغت آمده است، مبنی بر این که «ضوء» نور ذاتی و «نور» نور عارضی است (ابنفارسی، همان، ص 332)، موید نکتهای است که درباره آن ادعای اعجاز شده است؛ اما دانشمندان از دورانهای پیش از اسلام با توجه به پدیده خسوف به عارضی بودن نور ماه پیبرده بودند و نور و گرمابخشی خورشید باعث میشد آن را همچون چراغی بدانند. با این لحاظ معیار چهارم در این مورد نیست و نمیتوان ادعای اعجاز را پذیرفت.
خاتمه
با بررسیهایی که در موارد ادعایی اعجاز نجومی انجام شد، میتوان به این نتیجه رسید که اعجاز علمی در سه مورد (جاذبه عمومی، سختی تنفس و کمبود اکسیژن در آسمان و حرکتهای خورشید) وجود دارد و در برخی موارد در صورت فراهم آمدن معیارهای اعجاز علمی، میتوان آنها را اعجاز دانست؛ گرچه امروزه میتوان این موارد را از شگفتیهای علمی قرآن شمرد: وجود موجودهای زنده در خارج از زمین (شوری/ 29؛ نحل/ 49؛ انبیا/ 4)؛ گسترش آسمان (ذاریات/ 47)؛ نقش کوهها در حفظ زمین (نبأ/ 7).
معجزه شگفت انگیز نجومی قرآن(1)
معجزه شگفت امگیز نجومی قرآن (2)
منابع
1. قرآنکریم، ترجمه گروهی زیر نظر محمدعلیرضاییاصفهانی،نشردارالذکر،قم،1384ش،چ دوم.
2. آلوسی، ابوالفضل شهاب الدین سید محمود، روحالمعانی فی تفسیرالقرآن، داراحیاء التراث العربی، بیجا، 1405ق، چ چهارم.
3. اِ. اِی. رُی و دی. کلارک، ستارهشناسی اصول و عمل، ترجمه سید احمد سیدی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی7، 1366ش.
4. ابن کثیر, اسماعیل ابن عمر، تفسیر القرآن العظیم، نشر داراحیاء التراث العربی، بیجا، 1415ق.
5. ابن منظور، محمد ابن مکرم، لسان العرب، نشر دار احیاء التراث العربی، بیجا، 1412ق.
6. ابو العینین، حسن، من الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، نشر العبیکان، 1416ق، چ اول.
7. احمد ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، نشر دارالکتب اسلامیه، بیروت، 1420ق، چ سوم.
8. احمد المرسی حسین جوهر، الاعجاز العلمی للقرآن الکریم، نشر جزیرة الورد، بیجا، 1421ق، چاپ اول.
9. احمد محمد سلیمان، القرآن و العلم، نشر دارالعوده، بیجا، 1981م، چ پنجم.
10. ارسطو، در آسمان، ترجمه اسماعیل سعادت، نشر هرمس، بیجا، 1379ش، چ اول.
11. اریک اوبلاکر، فیزیک نوین، ترجمه بهروز بیضایی، نشر قدیانی، بیجا، 1370ش.
12. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، دار احیاء التراث العربی، بیجا، 1421ق.
13. استفن ویلیام هاوکینگ، تاریخچه زمان، ترجمه حبیب الله دادفرما، نشرکیهان، تهران، 1375ش.
14. ایزاک، آسیموف، کوازارها، تپ اخترهاوسیاهچالها، ترجمه غفاری محمد رضا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1375ش، چ چهارم.
15. بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، نشر موسسه اعلمی، بیروت، 1419ق.
16. برانلی، فرانکلین منسفیلد، زمین سیاره شماره سه، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1987م.
17. بوکای موریس، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه ذبیح الله دبیر، نشر فرهنگ اسلامی، بیجا، 1365ش، چ سوم.
18. پاک نژاد، سید رضا، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، نشر کتابفروشی اسلامیه، چ سوم، 1350ش.
19. جعفری، عباس، فرهنگ بزرگ گیتاشناسی، نشر گیتاشناسی، 1379ش، چ چهارم.
20. جوهری، اسماعیل ابن حماد، صحاح اللغة، دار العلم، بیروت، 1404ق، چ سوم.
21. حسین بن علی، ابن سینا، الشفاء، نشر کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1405ق.
22. الحویزی، عبدالعلی ابن جمعه العروسی، تقسیر نور الثقلین، نشر علمیه، قم، 1383 ق.
23. الخطیب، عبدالغنی، قرآن و علم روز، ترجمه اسدالله مبشری، نشر مطبوعاتی عطایی، 1362ش.
24. خلیل ابن احمد، ترتیب العین، نشر اسوه، بیجا، 1414ق، چ اول.
25. خوئی، سیدابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، نشرمؤسسه احیاء آثار الامام خوئی، بیجا، بیتا.
26. خوری شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه والشوارد، اسوه، بیجا، 1374ش،چ اول.
27. دیکسون، رابرت. تی، نجوم دینامیکی، ترجمه احمد خواجه نصیر طوسی، مرکزنشر دانشگاهی، تهران، 1385ش، چ دوم.
28. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، نشر ذوی القربی، بیجا، 1426ق، چ پنجم.
29. رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، نشر پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، قم، 1385ش، چ اول.
30. رضوی، محمد امین، آغاز و انجام جهان بر اساس تئوری جدید، بینا، بیجا، 1348ش.
31. زغلول راغب محمدنجار، السماء فی القرآن الکریم، نشر دار المعرفة، بیروت، 1425ق، چ اول.
32. زمانی قمشهای، علی، هیئت و نجوم اسلامی، نشر سماء، بیجا، 1381ش، چ اول.
33. سبحانی، قریب، یعقوبپور، زمین در فضا، نشر آفتاب، بیجا، 1363ش، چ اول.
34. سید ارناووط، محمد، الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، نشر مکتبة مدبولی، قاهره، 1989م.
35. شریعتی مزینانی، محمد تقی، تفسیرنوین، نشر دفتر نشر فرهنگ معارفاسلامی، بیجا، 1374ش.
36. الشریف، عدنان، من علم الفلک القرآنی، نشر دار العلم للملایین، بیروت، 1990م.
37. همو، من علوم الارض القرآنیة، نشر دار العلم للملایین، بیروت، 1993م.
38. شهرستانی، سید هبةالدین، اسلام و هیئت، ترجمه سید هادی خسروشاهی، نشر دارالعلم، بیجا، 1389ق.
39. صادقی، محمد، زمین، آسمان و ستارگان از نظر قرآن، نشر کتابفروشی مصطفوی، بیجا، 1356ش، چ دوم.
40. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، نشر اسلامیه، بیجا، بیتا، چ دوم.
41. طبرسی، ابی الفضل ابن حسن، تفسیر مجمعالبیان، نشر موسسه اعلمی، بیجا، 1415ق، چ اول.
42. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، نشر موسسة الوفاء، بیجا، 1403ق، چ دوم.
43. طنطاوی جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن، نشر دارالفکر، بیجا، بیتا.
44. الطوسی، ابی جعفر محمد الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، نشر علمیة نجف، 1376ق.
45. طیب، عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، نشر اسلام، بیجا، 1366ش.
46. عدالتی، تقی و فرخی، حسن، اصول و مبانی جغرافیای ریاضی، نشر انتشارات آستان قدس رضوی، قم، 1385ش، چ سوم.
47. عرفان، حسن، اعجاز در قرآن کریم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، بیجا، 1379ش، چ اول.
48. عسکری، ابی هلال، معجم فروق اللغویة، موسسه نشر اسلامی، بیجا، 1421ق.
49. فخررازی، محمد بن عمر، شرح أسماء الله الحسنی (لوامعالبینات)، نشر دارالکتب العربی، بیجا، 1410ق، چ سوم.
50. فیروز آبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، داراحیاء التراث العربی، بیجا، 1412ق، چ اول.
51. فیومی، مصباح المنیر، دار الهجرة، بیجا، 1405ق.
52. قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنزالدقائق، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1366ش.
53. قمی، ابوالحسن علی ابن ابراهیم، تفسیر قمی، نشر دارالکتاب للطباعة و النشر، بیجا، 1387ق.
54. کتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همدانی، نشر اساطیر، 1383ش، چ دوم.
55. کرومبی، آ.سی، از اوگوستین تا گالیله، ترجمه احمدآرام، انتشارات سمت، تهران، 1371ش، چ اول.
56. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، نشر دفتر نشر فرهنگ اهل البیت، بیجا، 1361ش.
57. ماردینی، عبد الرحیم، موسوعة الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، نشر دار المحبة، دمشق، 1425ق.
58. مایر دگانی، نجوم به زبان ساده، ترجمه محمدرضا خواجهپور، نشر گیتاشناسی، بیجا، 1382ش، چ دهم.
59. مایکل ا. سیدر، اساس ستارهشناسی (جلد1)، ترجمه محمد تقی عدالتی، نشر دانشگاه امام رضا7، تهران، 1384ش، چ دوم.
60. متولی اشعراوی، محمد، معجزة القرآن، نشر مکتبة التراث الاسلامی، بی تا.
61. محمد، راتب النابلسی، موسوعة الاعجاز العلمی فی القرآن و السنة (آیات الله فی الافاق)، نشر دار المکتبی، بیجا، 1425ق، چ اول.
62. محمد سامی، محمد علی، الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، نشر دارالمحبة، دمشق، بیتا.
63. محمد کامل، عبدالصمد، الاعجاز العلمی فیالاسلام، نشر دارالمصریة، مصر،1417ق، چ چهارم.
64. محمود، ابنعبدالرؤوف القاسم، فی مسیرة الاعجاز العلمیفیالقرآن، نشردارالاعلام، اردن، بیتا.
65. مخلص، عبدالرؤوف،جلوههاییجدید ازاعجازعلمیقرآنکریم،نشرشیخالاسلام، بیجا،1376ش.
66. مدرسی، محمد تقی، تفسیر هدایت، نشر آستان قدس رضوی7، مشهد، 1378ش.
67. مراغی، احمد مصطفی، تفسیرالمراغی، نشر داراحیاء التراث العربی، بیجا، 1985م.
68. مرزهای اعجاز، ترجمه جعفر سبحانی، نشر محمدی، 1349ش.
69. مسترحمی، سید عیسی، قرآن و کیهانشناسی، نشر پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، قم، 1387ش، چ اول.
70. مصباح، محمد تقی، آموزش فلسفه، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1367ش.
71. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآنالکریم، نشروزارتارشاد اسلامی، تهران، 1370ش.
72. معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، نشر اسلامی، بیجا، 1417ق.
73. مک گراهیل، ترجمه عدالتی، واژهنامه نجوم و اختر فیزیک، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بیجا، 1378 ش.
74. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، نشر نسل جوان، قم، 1376ش، چ سوم.
75. همو، تفسیر نمونه، نشر دار الکتب اسلامیه، تهران، 1371، چ 28.
76. همو، قرآن و آخرین پیامبر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1349ش.
77. منصور، حسب النبی، الکون والاعجاز العلمی للقرآن الکریم، نشر دارالفکر العربی، بیجا، 1416ق، چ سوم.
78. نجفی، گودرز، مطالب شگفتانگیز قرآن، نشر سبحان، بیجا، 1378ش، چ دوم.
79. نوری، حسین، دانش عصرفضا، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375ش، چ دوم.
80. نوفل، عبد الرزاق، القرآن و العلم الحدیث، نشر دارالکتاب العربی، بیجا، 1393ق.
81. نیکلسون، آین، 186 پرسش و پاسخ نجومی، ترجمه عبدالمهدی ریاضی و هادی رفیعی، نشر انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1375ش.
82. هاچ، پاول، ساختار ستارگان وکهکشانها، ترجمه توفیق حیدرزاده، نشرگیتاشناسی، 1377ش، چ سوم.
83. همیمی، زکریا، الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، نشر مکتبة مدبولی، بیجا، 2002م، چ اول.
یوسف الحاج احمد، موسوعة الاعجاز العلمی فی القرآن والسنة المطهرة، نشر دار ابن حجر، دمشق، 1423.
حجتالاسلام دکتر سید عیسی مسترحمه/عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه
منبع: مجله قرآن و علم شماره 7