لقمان: شرمندهام، مرا شطرنجی کنید
به گزارش «تیتریک »؛در بخشهایی دیگر از نوشته شرق آمده است: این قضیه بد است یا خوب؟ ما نمیدانیم. فقط میدانیم وزارت ارشاد که این همه مته به خشخاش میگذارد و با پنس و موچین، کلمه از کتابها حذف میکند، حاصل کارش اصلا تاثیرگذار نبوده. یعنی چی؟ یعنی کتابهایی که چاپ میشود وزارت ارشاد سعی میکند کاملا پاکیزه منتشر شود. بدون هیچ کلمه، هیچتعبیر یا مفهوم شکبرانگیز. یعنی چی؟ یعنی اینکه توی این سالها کتابها ضدعفونی شدند، اما عفونت جای دیگری وجود داشته. یعنی چی؟ یعنی اینکه وزارت ارشاد که برخی کتابها را ممنوعالچاپ اعلام میکرد و میریخت دور و خمیر میکرد، در همان لحظه رییسدولتش پشت تریبونهایی که مخاطب میلیونی دارد، از دستبرد «لولو» به مقولهای خاص و سوختن موضع حساس و آب ریختن به منطقه سوختهشده و چهوچه حرف میزد. یا در برخی مجالس همراه با پرتاب جاچسبی فحش کفخیابانی به هم گفته میشد و جالب اینکه همه این کلمات درشت، مخاطبان میلیونی داشت. اما کتابهایی که خمیر میشد دستبالا دوهزار مخاطب داشت که آن هم باید سالها توی کتابفروشی خاک میخورد تا کسی حوصله کند یکی از آنها را ورق بزند.
تلاش برای پاکیزه نشاندادن ادبیات این دوره، وقتی سالها بعد کتابهای ضدعفونیشده را با برخی نطقهای عفونتزا مقایسه کنند، بسیار تعجب خواهند کرد و متوجه نمیشوند باید دمخروسی را که بیرونزده باور کنند یا چیز دیگری را...
لقمان حکیم را در قرن چهاردهمهجری شمسی پرسیدند ادب از که آموختی؟ گفت: لطفا چهره من را شطرنجی پخش کنید. خیلی شرمندهام.