خالص باشید! +راهکارها
گروه دین واندیشه «تیتر یک» ؛ أَن لا تَعبٌدٌوا إلَّا الله إِنِّی أَخافٌ عَلَیکٌم عَذابَ یَومٍ ألیمٍ. (آیه ۲۶ سوره هود)
هر چیزی خالص آن خوب است ، گلاب و عسل اگر خالص باشند ارزش دارند . حتی خود آب هم خالص اش خوب است . آبی که بوی خربزه ، طالبی و گوشت می دهد گوارا نیست. آبی گواراست که طعم و رایحه آب داشته باشد.عبادت هم همینطور است ، عبادتی ارزشمند است و در دستگاه الهی ارزش و بهایی دارد که خالص باشد ؛ یعنی فقط برای خدا باشد.
این است که قرآن می فرماید :
لا تَعبٌدٌوا إِلَّا الله َ جز برای خدا عبادت نکنید.
اخلاص به معنى (خالص کردن ، ویژه کردن ، ارادت صادق داشتن …) است .
بـر اسـاس ایـن مـعـنـى ، مـخـلص کـسى است ، که طاعات و عبادات خود را از هرگونه آلودگى و آمـیـخـتـگى به غیر خدا خالص کرده ، انگیزه اى جز تقرّب به درگاه خدا ندارد. از این رو، فقط بـه او دل مـى بـنـدد و تـعـریـف و تکذیب دیگران ، در نظرش یکسان است و هدف از عبادت ، جلب رضایت خالق است نه کس دیگر.
حضرت على (ع ) در این باره فرمود:
(اَلْعِبادَةُ الْخالِصَةُ اءَنْ لا یَرْجُوَ الرَّجُلُ إِلاّرَبَّهُ، وَ لا یَخافُ إِلاذَنْبَهُ)
عبادت خالص آن است که مرد جز به پروردگارش امید وار نبوده و جز از گناه خویش نهراسد.
امام صادق (ع ) فرمود:
(لا یـَصـیـرُ الْعـَبـْدُ عـَبـْداً خـالِصـاً لِلّهِ عـَزَّوَجـَلَّ حـَتـّى یـَصـیـرَ الْمـَدْحُ وَ الذَّمُّ عـِنـْدَهـُ سَواءً…)
انـسـان ، بـنـده خـالص خـداى بـزرگ نـمـى شود تااینکه تعریف وتکذیب (دیگران ) در نظرش یکسان باشد.
ارزش و اهمّیّت اخلاص
اخلاص ، معیار ارزش عبادت ، مقامى از مقامات مقرّبان الهى و هدف دین است . هر کس آن را یافت ، مـوهـبتى الهى نصیبش گشته که به وسیله آن به مقامات بزرگى خواهد رسید. چرا چنین نباشد، در حالى که خداوند متعال ، بندگانش را به آن امر کرده ، مى فرماید:
(فَادْعُوا اللّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ)
خـدا را بـخـوانـیـد، در حـالى کـه تـنـهـا براى او در دین اخلاص مى ورزید، اگر چه کافران را ناخوش آید.
در سـخـنـان پـیـشـوایـان مـعـصـوم ، تـعـابـیـر گـونـاگـونـى ، از قـبـیـل بـهـتـرین عبادت ، ثمره عبادت ، غایت دین ، عبادت مقرّبان الهى و مانند آن درباره فضیلت اخـلاص آمـده اسـت . در اهـمـیـت اخـلاص هـمـیـن بـس کـه شـرط قـبـولى عـمـل اسـت و اگـر در عـمـلى موجود نباشد، بى هدف و بى نتیجه خواهد بود. از این رو، على (ع ) فرمود:
(مَنْ لَمْ یَصْحَبِ الاِْخْلاصُ عَمَلَهُ لَمْ یُقْبَلْ)
عمل هر کس که با اخلاص همراه نباشد، قبول نمى شود.
مراتب اخلاص
خـالص کـردن و پـاکـیـزه نمودن عمل از غیر خدا مراتبى دارد. هر چه درجه اخلاص بیشتر باشد، عـمـل ارزش بیشترى نزد خدا پیدا مى کند، به هدف و مقصد نزدیکتر شده و شخص را زودتر به کـمـال مـطـلوب خـود مـى رسـانـد و هـر چـه درجـه اخـلاص کـمـتر باشد، به همان اندازه از ارزش عـمـل کـاسته شده و شخص از کمال مطلوب باز مى ماند و از این رهگذر درجات مؤ منان در نزد خدا متفاوت خواهد بود، چنانچه پیامبراکرم (ص ) فرمود:
(بِالاِْخْلاصِ تَتَفاضَلُ مَراتِبُ الْمُؤْمِنینَ)
درجات مؤ منان به وسیله اخلاص برترى مى یابد.
اینک براى رعایت اختصار، سه مرتبه ازمراتب اخلاص را ذکر مى کنیم :
الف ـ خـالص کـردن عـمـل ، بـه دلیـل تـرس از عـذاب روز قـیـامـت ، کـه گـرچـه عمل مخلصانه است ، اما این نوع عبادت ، عبادت بردگان است .
ب ـ اخـلاص در عـمـل ، بـراى رسـیـدن بـه بـهـشـت و آنـچـه در آن اسـت مـثـل حـورالعـیـن ، قـصـرهـاى بـهـشـتـى و مـانـنـد آن ؛ کـه ایـن گـونـه مـخـلصـانـه عمل کردن نیز روشن اجیران است .
ج ـ تـصـفـیـه عـمـل از هـر نوع شایبه اى ، اعم از طمع به بهشت ، ترس از جهنم ، رضاى مخلوق وجلب قلوب آنها، طمع به مقاصد دنیوى و مانند آن ، که فقط منظور رضایت خداست .
ایـن مـرتـبـه که بالاترین مراتب اخلاص مى باشد، از آن کسانى است که غرق در محبت ، عظمت و جـمـال الهـى هستند و خدا را سزاوار پرستش یافته ، عبادتش مى کنند و این ، عبادت آزادگان است .
راههاى کسب اخلاص
هـمـان گـونـه کـه ذکـر شـد، اخـلاص ، پـاکـیـزه کـردن عـمـل از هـر گـونـه آلودگـى بـه غـیـر خـداسـت و انـسـان مـخـلص ، در انـجـام عمل محرّکى غیر از خداوند ندارد، فقط قصد تقرّب به خداست که او را به کار وا مى دارد و بس . ایـن حـالت ، مـقـام بسیار بزرگى است و کسى مى تواند، به آن برسد که غرق در محبّت خدا باشد، بحدّى که در دلش براى محبتهاى دنیایى ، جایى نبوده و اگر از خوراک ، پوشاک ، مسکن و سایر امور مادى استفاده مى کند، به خاطر لذّت بردن از آنها نباشد، بلکه به خاطر آن باشد که نیروى بیشترى براى عبادت خدا، به دست آورد.
حال چه کنیم که به این درجه از اخلاص برسیم ؟
در سخنان پیشوایان معصوم ، راههایى براى رسیدن به اخلاص بیان شده که به اختصار ذکر مى کنیم :
الف ـ قطع طمع از غیر خدا
امام باقر (ع ) در این باره مى فرماید:
(بـنـده ، پرستشگر واقعى خدا نمى شود، مگر آنکه از همه مخلوقات بریده و به او بپیوندد،آن گاه خداوند مى فرماید: این عمل خالص براى من است و به کرمش آن را مى پذیرد.)
ب ـ افزودن بر علم و یقین
على (ع ) در این باره فرمود:
(ثَمَرَةُ الْعِلْمِ إِخْلاصُ الْعَمَلِ)
اخلاص عمل ، ثمره و میوه علم است .
یـعـنـى هـر چـه آگـاهـى انـسـان از حـقـایق هستى بیشتر شود و به عظمت خالق و ناچیزى خود علم پیداکند، اخلاص او بیشتر مى شود. و نیز فرمود:
(اِخْلاصُ الْعَمَلِ مِنْ قُوَّةِ الْیَقینِ…)
اخلاص عمل از قوت یقین است .
ج ـ کم کردن آرزوها
امیر مؤ منان در این زمینه فرمود:
(قَلِّلِ الاْ مالَ تُخْلَصْ لَکَ الاَْعْمالُ)
آرزوها را کم کن ، تا اعمالت خالص گردد.
د – پرهیز از گناه و هواى نفس
پیامبر اکرم (ص ) فرمود:
(تَمامُ الاِْخْلاصِ اجْتِنابُ الَْمحارِمِ)
دورى کردن از کارهاى حرام کمال اخلاص است .
آثار اخلاص
اخلاص ، آثار ارزنده اى در سعادت انسان دارد که برخى از آنها به شرح زیر است :
الف ـ تقرّب به خدا
حضرت على (ع ) در این باره فرمود:
(تَقَرُّبُ الْعَبْدِ إِلىَ اللّهِ سُبْحانَهُ بِإِخْلاصِ نِیَّتِهِ)
نزدیک شدن بنده به خداى سبحان به سبب خالص کردن نیت اوست .
ب ـ امدادهاى الهى
اثـر دیـگـر رعـایـت اخـلاص ، یـارى ، پـشتیبانى و امداد هاى الهى در زندگى فرد مخلص است . حضرت فاطمه زهرا۳ فرمود:
(مَنْ اءَصْعَدَ إِلىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اءَهْبَطَ اللّهُ إِلَیْهِ اءَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ)
کـسـى کـه عـبـادت خالصانه اش را به سوى خدا بالا بفرستد، خداوند بهترین مصلحتش را به سوى او فرو خواهد فرستاد.
ج ـ بصیرت و حکمت
از دیـگـر آثـار رعـایـت اخـلاص ، اعـطـاى روشـن بـینى ، بصیرت ، حکمت و معیار شناسایى حق و بـاطـل از جـانـب خـدا بـه فـرد مـخـلص است ، بگونه اى که این اثر در تمام برخوردهاى او به روشنى دیده مى شود. چنانچه رسول خدا(ص ) فرمود:
(مـا اءَخـْلَصَ عـَبـْدٌ لِلّهِ عـَزَّوَجـَلَّ اءَرْبـَعـیـنَ صـَبـاحـاً إِلاّ جـَرَتْ یـَنـابـیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ)
هـیـچ بـنـده اى بـراى خـدا چـهـل روز اخـلاص نـورزیـد، مگر اینکه چشمه هاى حکمت از قلب او، بر زبانش جارى گردید.
همچنین حضرت على (ع ) فرمود:
(عِنْدَ تَحقیقِ الاِْخْلاصِ تَسْتَنیرُ الْبَصائِرُ)
هنگام محقق شدن اخلاص ، دیدگاهها نورانى مى شوند.
د ـ پیروزى و موفّقیّت
موفقیت در کارها، یکى دیگر از آثار اخلاص است . على (ع ) در این باره فرمود:
(فى إِخْلاصِ النِّیّاتِ نَجاحُ الاُْمُورِ)
موفقیت در کارها، به خالص کردن نیتهاست .
ه ـ هیبت و شوکت
انـسـان مـخـلص بـر اثـر رعـایـت اخـلاص ، چنان هیبتى به دست مى آورد که حتى همه جنبندگان ، حـیـوانـات وحـشى و پرندگان نیز از هیبت و شوکت او مى هراسند، چنانچه امام صادق (ع ) در این باره فرمود:
(إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَخْشَعُ لَهُ کُلُّ شَىْءٍ وَیَهابُهُ کُلُّ شَىْءٍ ثُمَّ قالَ: إِذا کانَ مُخْلِصاً لِلّهِ اءَخافَ اللّهُ مِنْهُ کُلَّ شَىْءٍ حَتّى هَوامِّ الاَْرْضِ وَ سِباعِها وَطَیْرِ السَّماءِ)
هـمـانا همه چیز براى مومن خشوع مى کند و او را بزرگ و باشکوه مى دارد. سپس فرمود: هر گاه مـومـن ، مـخـلص خـدا شـد خـداونـد هـمه چیز را از او مى ترساند حتى جنبندگان و درندگان زمین و پرندگان آسمان را.
عابدان مخلص
پـس از بـیـان آثـار اخـلاص ، اکنون به معرفى نمونه هایى از انسانهاى پاکباخته که درون و بـرون خـود را از هـر آلودگـى ، پاک و مبرّا کرده اند، مى پردازیم ، باشد تا این راه یافتگان به عالم بقا را سرمشق و الگو قرار داده ، از آنان شیوه اخلاص بیاموزیم .
خداى تعالى در حدیث قدسى فرمود:
(اَلاِْخْلاصُ سِرُّ مِنْ اءَسْرارى إِسْتَوْدَعْتُهُ قَلْبَ مَنْ اءَحْبَبْتُ مِنْ عِبادى )
اخلاص ، سرّى از اسرار من است که در دل بندگان محبوب خویش به امانت نهاده ام .
اگر کسى به این مرتبه دست یافت ، بزرگترین نعمت الهى نصیبش شده است گویند:
(روزى سید بحرالعلوم (ره ) را شاگردانش خندان و متبسّم دیدند. سبب پرسیدند در پاسخ گفت : پس از بیست و پنج سال مجاهدت ، اکنون که در خود نگریستم ، دیدم دیگر اعمالم ریایى نیست و توانسته ام به رفع آن موفّق گردم .)
در مورد امام خمینى قدس سرّه گفته اند:
(از روز جـوانـى کـه بـه مـقـام اجـتهاد رسید، تا روزى که بر کرسى قیادت و امامت نشست در راه شناساندن خود و به دست آوردن مقام و مسند، کوچکترین گامى برنداشت .)
هـر کـه بـا خـدا بـاشد، خدا همراه اوست . این عظمت و قدرت و شوکتى که امام خمینى (ره ) در دنیا کـسـب کـرده ، نـه بـه خـاطـر تلاش براى خودش بود، بلکه این نتیجه اخلاص ، سعى و تلاش براى انجام فرمان خدا بود که او را به آن مرتبه و مقام رساند.
(دربـاره مـیـرزاى بزرگ شیرازى نقل شده هنگامى که شاگردان شیخ انصارى پس از درگذشت شیخ با اصرار فراوان میرزا را وادار به قبول این مسؤ ولیت کردند. قطرات اشک بر گونه و ریـش مـبـارکـش جـارى شد و سوگند یاد کرد که هرگز به ذهنم خطور نکرده بود که روزى این مسؤ ولیت عظیم بر دوشم مى آید.)
درباره فرزند وحید بهبهانى که نامش عبدالحسین بود نوشته اند:
(در کـربـلا مـتـولد شـده خـدمـت پـدرش عـلوم دیـنـى و شـرعـى را تحصیل کرد و در عصر آن مرحوم مرجع مردم در مسائل شرعى شد. وحید بهبهانى اجازه مبسوط به ایـشـان داد و مـردم را به رجوع و استفتا از خدمتش حکم فرمود. پس از رحلت پدر، مردم ، علما و مؤ مـنـیـن از او خـواهـش کـردنـد کـه بـه جـاى آقـا نـمـاز بـخـوانـد. پـس از اصـرار، چـنـد روزى مشغول امامت شد و ماءمومین فراوانى حاضر مى شدند پس از دو ماه ، دیگر نیامد و گفت : امامت مقامى است عظیم و تحمّل آن بر من مشکل است و با آن زهد وتقوا، کناره گرفت .)
نتیجه گیری
اخـلاص در عـبـادت ، پـاک و خـالص کـردن عـبـادت اسـت از هـرگـونـه آمـیختگى به غیر خدا و پـرهـیـزاز ریـاکـارى درآن . درمـورد ارزش اخـلاص هـمـیـن بـس کـه شـرط قـبـولى عمل در پیشگاه خداوند تعالى است و بدون آن هر عملى بى نتیجه خواهد بود.
افـراد مـؤ مـن به اندازه درجه اخلاص در کارها با هم تفاوت پیدا مى کنند و هرکس از اخلاص بیشترى برخوردار باشد قرب ونزدیکى معنوى بیشترى نزدخدا خواهد داشت .
تـحـصـیـل اخـلاص از راهـهـاى کـم کـردن لذّتـهـاى نـفـسـانـى ، قـطع طمع از غیر خدا و توجه کامل به آخرت ، افزون بر علم و یقین ، کم کردن آرزوها، افزودن بر مجاهدتها و مراقبتهاى مداوم میسر و آسان مى گردد.
اخـلاص فـقـط یـک مـفهوم ذهنى و دور از واقعیتهاى خارجى نیست ، بلکه مفهومى است که رابطه مـسـتـقـیـم بـا زنـدگـى عـمـلى انـسان دارد و آثار ارزنده اى در زندگى انسان به جا مى گذارد. بـعـضـى از آن آثـار عـبـارتـنـد از تـقرّب به خدا، امدادهاى الهى ، بصیرت و حکمت ، پیروزى و موفقیت در کارها، هیبت و شوکت و مانند آن .
حـضـرت امـام خـمینى (ره ) نمونه عملى اخلاص بود وآثار ارزنده اخلاص در زندگى آن ولّى خـدا بـه روشـنـى مـشـهـود بـود کـه الگـوى مـنـاسـبـى بـراى جـویـنـدگـان راه سـعـادت در طول تاریخ بشریت است .
منابع:
۱٫قرآن کریم
۲٫ بحارالانوار، علامه مجلسی
۳٫تاریخ فلسفه اسلامی، هانری کوربن
۴٫تجرید الکلام، خواجه نصیر طوسی
۵٫تاریخ فلسفه در جهان اسلام، حنا الفاخوری