به مناسبت بزرگداشت روز کارگر؛
کارگر کرجی که بعداز شهادت هم فرزندش را راهنمایی می کند!
درزمان خواستگاری ازوجود معنوی پدرم مدد خواسته ودرعالم خواب حالتی برمن حادث شد که ایشان رضایت امرداشت ومی توانم بگویم ایشان بعد ازشهادت همچنان مانند زنده بودنش ما را درمواقعی که می خواستیم راهنمایی می کرد وحلال مشکلات بود.
گروه استانی «تیتریک» ؛
شهید: غنچه علی امیریان
نام پدر: حسین علی
محل تولد: یزد
تاریخ شهادت: کربلای۵ – ۱۳۶۵
عضویت: بسیجی
یگان خدمتی: لشکر۱۰حضرت سیدالشهدا
محل ونحوه شهادت: شلمچه – تفحص
تحصیلات: خواندن ونوشتن – سوم نهضت
آخرین مسئولیت: رزمنده – تکاور
شغل: کشاورزی ) کارگر
یگان اعزام کننده: سپاه کرج
محل مزارشهید: امام زاده طاهر”ع”
محل سکونت همسروفرزند: کرج – مهرشهر- آق تپه
تأهل: متأهل – پدرومادرش مرحوم شده اند .دارای ۷ دختر و ۲ پسر
دفعات اعزام: ۲ بار
لشگر: ۲۷ محمد رسول الله
شهید امیریان باقردرشهریزد – بهاران دریک خانواده کشاورزچشم به جهان گشود. به دلیل شغل پدر که کشاورزبود وسطح پائین زندگی و لزوم کمک به پدرومادر درکارکشاورزی نتوانست به مدرسه برود درنتیجه درکارکشاورزی کمک حال پدرشد. درسال ۶۱ به کرج نقل مکان نمود. به دلیل نبود شغل وامکانات مهاجرت کرد. به دلیل تأهل وداشتن یک فرزند دربدو ورود به کرج به شغل کارگری وآزاده مت گماشت و تصمیم گرفت ازطریق کارگری درآمدی حلال کسب نماید.
بعد ازپیروزی انقلاب به دلیل تجربه وذوق به کشاورزی ازسوی هیئت ۷ نفره واگذاری زمین مقدار۲ هکتارزمین به جهت کارکشاورزی به وی تحویل داده شد. وی باعلاقه زیاد نیمی اززمین هارازیرکشت گندم ونیمی دیگرراصیفی کاری کرد.
بعدازشهادت مشهدی علی ،همسرایشان بارنج فراوان زمین های کشاورزی رازیرکشت برده وازاین طریق امرارمعاش وتأمین مخارج زندگی ۹ فرزنداهتمام ورزید که روح بالای ایثارگری ایشان رامی رساند.
پدرومادراین شهید بزرگوارحتی دربنیاد شهید نیز تشکیل پرونده نداده وگفته اندهیچ وجهی درقبال این شهید دریافت نخواهند کرد.
همسرشهیددرمحل زندگی زنی باوقاراست که درحالی که سواد پائین دارد فرزندان مؤمن تربیت کرده و۵ دخترش ازدواج کرده اند.
نقل ازدخترشهید:
درزمانی که پدرمفقود الاثربود درس شهامت ومقاومت را ازمادریادگرفتیم. حتی درزمان خواستگاری ازوجود معنوی پدرم مدد خواسته ودرعالم خواب حالتی برمن حادث شد که ایشان رضایت امرداشت ومی توانم بگویم ایشان بعد ازشهادت همچنان مانند زنده بودنش ما را درمواقعی که می خواستیم راهنمایی می کرد وحلال مشکلات بود.
پدرازبسیج ومسجد وجبهه وفعالیت های مذهبی غافل نمی شد ودرعین حال کارکشاورزی می کرد.
درسن ۲۱ سالگی با دختردایی اش ازدواج کرد. درزمان انقلاب ۳۴ ساله بود ودرتظاهرات شرکت می کرد تصمیم گرفت با شروع جنگ به جبهه برود.
همسرشهید:
درباردوم اعزام درعملیات کربلای ۵ درشلمچه درسال ۶۵ خبرآوردند مفقودالاثرشده، سرانجام بعداز ۹ سال درآخرسال ۷۴ پیکرمطهرایشان را آوردند ودرامام زاده طاهربه خاک سپرده شد.
روزهای آخربه وی می گفتم با بچه ها مهربانی کنند، گفت: نه همین مقدارکافی است وگرنه مهر من دردل آنهامی افتد ونمی توانم به راحتی بازگردم.
بچه کوچک داشت، آشنایان می گفتند جبهه تواین جاست – پیش بچه هایت اما اوگفت باید بروم وتکلیفم را اداکنم. گفت اگرنروم ودراثرحادثه ای کشته شوم آن مرگ چه ارزشی دارد.
روزآخردرجهت بدرقه وی تاسپاه کرج آمدیم مسئول اعزام نام برادران رامی خواند اسم اورا دیرخواندند نگران شده بود وبی تابی می کرد به محض اینکه اسم ایشان راخواند با اشتیاق لباس رزم پوشید بعدازخداحافظی رفت.
این آخرین دیداربا ما بود. مادرایشان قبل ازبازگشت پیکروی فوت کردند.
سن مشهدی علی ازهمه بسیجیان بیشتربود درتقویت روحیه بسیجیان نقش بسزایی داشت. حضوربه موقع وهمیشگی اوقوت قلب رزمندگان بودو می گفت همه ماوظیفه داریم دربسیج شرکت کنیم. ایشان بامردم متواضعانه برخوردمی کردند.
به حلال وحرام بسیاراهمیت می دادند باوجود ۹ فرزندازطریق شغل کشاورزی کسب حلال می کرد و مخارج تأمین می نمود. ازاعضای فعال بسیج بودحتی شب هایی که درپایگاه نگهبانی داشت اگرنوبت نگهبانی بود همزمان به آبیاری زمین هم می رسید. فاصله پایگاه تا زمین ۶ کیلومتربود. باوجود بی سوادی مداح بسیج بود.
فرازی از وصیت نامه:
ای مردمی که مرامی شناسید حلالیت می طلبم مرا ببخشید. ازمادروپدرعزیزم می خواهم که مراببخشند. من این راه راانتخاب کرده وازخانواده ام می خواهم که مرا ثابت قدم نگه دارند . دراین راه ممکن است جسم من به خانواده ام نرسد و یا تکه تکه شود. برایم زیاد گریه نکنید تا دشمن شاد نشود. مواظب توطئه های ضدانقلاب باشید واخلاق اسلامی پیشه کنید. ازهمسربزرگوارم حلالیت می طلبم.
منبع: دانش روز
ارسال نظر
اخبار برگزیده