همایش دلواپسیم و جنجال رسانه ای اصلاح طلبان/دلواپسیهایی که در چرخیدن چرخ زندگی مردم و سانتریفیوژها موثر است!
گروه داخلی «تیتریک» ؛ این همایش اگرچه مانند سایر فعالیت های اصولگرایان مورد تخریب و تمسخر اصلاح طلبان و رسانه های جبهه اصلاحات قرار گرفت و آن را حرکتی برای مقابله با دولت یازدهم دانستند اما اگر با نگاه واقع بینانه و منصفانه به این همایش بنگریم، خواهیم دید که بزرگترین نفع این دلواپسی ها برای دولتی است که هم اینک در مسیر مذاکره با 1+5 به سر می برد.
قطعا دولت و تیم مذاکره کننده می توانند از این انتقادات داخلی به عنوان اهرم و فشاری برای چانه زنی در مذاکرات استفاده کنند و با اتکا به این انتقادات که از سوی برخی مردم داخل کشور مطرح است، به کشورهای غربی و زورگو بفهمانند که همه مردم ما از این توافق راضی نیستند و غرب مجبور به دادن امتیازات بیشتر به جمهوری اسلامی به منظور جلب رضایت آحاد ملت ایران است. این راهبردی است که شاید بتوان عنوان «فشار در داخل، چانه زنی در خارج» را برای آن انتخاب کرد. چنانکه طیف دوم خرداد در دوره ای برای آنکه به تمام خواسته های خود دست یابد اعم از قانونی و غیرقانونی، تاکتیک "فشار از پایین؛ چانه زنی در بالا" را برای خود انتخاب کرده بودند حال عجیب است و جای سوال که چرا چنین تاکتیکی را در برابر دشمنان یک امر ناپسند و هجمه ساز برای دولت می دانند.
از سوی دیگر این انتقادات و دلواپسی ها نشان دهنده عزم ملی به عنوان پیش نیاز مدیریت جهادی دولت در عرصه های مختلف از جمله اقتصاد و فرهنگ است و دولت باید از این موضوع خوشحال باشد که حتی اگر احیانا در مذاکرات نتوانست به نتیجه ای برسد، دلواپسی های بخش گسترده ای از مردم تبدیل به تصمیمات انقلابی به سان گذشته می شود و اوضاع طوری رقم خواهد خورد تا در بقای احتمالی تحریم ها، باز چرخ زندگی مردم و سانتریفیوژها بچرخد.
حال برای آنکه پاسخی به برخی ادعاهای پوچ برخی رسانه های داخلی همصدای خارجی ها دهیم و ثابت کنیم که واقعا دلواپسیم به برخی از دلایل این موضوع اشاره می شود از جمله:
ـ بی صداقتی غرب به رغم صداقت و حسن نیت ما در مذاکرات که با وجود برخی گام های رو به عقب نسبت به گذشته توسط ایران اما طی ماه های اخیر شاهدیم که اتحادیه اروپا متکبرانه و با گارد تهاجمی رو به جلو به سمت ما قدم بر می دارد و علیه کشورمان قطعنامه صادر می کند و به تازگی نیز وزارت خارجه امریکا مدعی حمایت ایران از تروریسم شد و برخی تحریم های دیگر که با عناوین دیگر در جریان کار افتاد.
ـ بی احترامی و در پیش گرفتن روند غیرتعاملی با ایران که طی دیدار اشتون مسئول سیاست خارجی اروپا و هیات پارلمانی اتحادیه اروپا با برخی محکومان فتنه در کشورمان رخ نمود و علنی شد و این حاکی از آن است که آنها به دنبال حل مشکل ملت ایران نیستند چراکه آنها در حین حضور در ایران کارهای مهمتری غیر از دیدار با فتنه گران نیز داشتند که به جای رسیدگی به آنها، پرداختن به امور فتنه گران را واجب تر دانستند.
ـ ساخت آینده ای توهمی و تخیلی برای کشور توسط برخی مسئولان در مسیر مذاکرات که با خوشبینی خاص خود که از آن به واقع بینی تعبیر می کنند در پی حل مشکلات کشور عمدتا از مسیر مذاکرات هستند حال آنکه به دفعات مختلف ثابت شده با حل یک مشکل از این طریق، دشمنان بهانه تازه ای می تراشند. آنچنانکه اینک به موازات هر گام ایران برای رفع تردید از برنامه های هسته ای خود، غرب یک گام برای صدور قطعنامه های حقوق بشری علیه کشورمان برمی دارد تا بهانه ها را به سمت دیگری پاس داده باشد و ذره ای از سرعت کینه توزی دائمی که سالهاست در پیش گرفته، کاسته نشود.
ـدر شرایطی که سال 93 با عنوان «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری شده انتظار دلواپس ها این است که مسئولان نیز بر این پایه و روی این ریل به دنبال حل مشکلات باشند و زاویه نگاهشان به سمت اقتصاد مقاومتی و توسعه درون زا باشد؛ نه آنکه به هر بهایی قصد رفع تحریم ها را داشته باشند.
هر چند که کسی از کنار رفتن تحریم ها ناخرسند نمی شود اما برخی دلواپسی ها از این دریچه است که با این روندی که برخی در پیش گرفته اند، نکند بهای کنار رفتن این تحریم ها، دخالت های مستمر خارجی ها در داخل کشور و تصمیم سازی برای تصمیم گیران داخلی ما باشد تا آنجا که اخیرا شاهد بودیم کاترین اشتون در خصوص حادثه ای کوچک مانند بند 350 اوین، وعده پیگیری و بررسی آن را می دهد و از طرف دیگر همان مذاکره کنندگان از صدرو قطعنامه هایی علیه ما حمایت می کنند که حامی و هوادار سرسخت بهاییت و فتنه گرانی است که دشمن ملت مسلمان ایران به شمار می روند.