چرا دختران امروزی از مادر شدن می ترسند؟
گروه خانواده «تیتریک» ؛ برای مادر شدن نیاز به کلاس و مشاور و دلیل و برهان دارند! اینکه فرزندی از آن خود داشته باشند را غولی کرده اند و بر جهالت خود اصرار دارند.
برخی دیگر انقدر منطقی و با ارامش به مقوله تولید مثل نگاه می کنند که آرامششان به اطرافیان نیز سرایت می کند.
روی صحبت نویسنده با گروه اول است که آنقدر به داشتن و تربیت و هزینه های جاری فرزند داشتن فکر می کنند که اصل بقای نسل و به قول قدیمی ها عصای پیری را از یاد برده اند.
این آدم فضایی یقینا تصور میکند بعد از به دنیا آمدن بچه، دیگر مادرها هیچوقت خواب راحتی نخواهند داشت و قرار است تا ابد از بیخوابی و بچهداری جان بدهند. اما با کمی دقت در ماجرا معلوم میشود این دلیلها، ریشه در نوعی ترس و واهمه دارد و بیشتر آنها ذهنی است و از نوعی احتیاط ناشی میشود که البته کمی بیشتر از شرط عقل است.
آنها در واقع بچهدارشدن و مادرشدن را نوعی ریسک در زندگی خود میدانند. عمده این دلیلها و ترسها که میتواند یک زن را از نعمتی به بزرگی مادرشدن محروم کند همین ترس ذهنی و البته بیمورد از این ماجراست.
رسانه ها و مدیران فرهنگی نیز در این گسترش ترس نقش اساسی داشته اند. رسانه ملی با نشان دادن مشکلات و معضلات خانواده های پرجمعیت فرزند کمتر زندگی بهتر را رواج داده است. در برخی سریالهایی که در آن، رفتار زنان در قالب طنز به نمایش درمیآمد، نشان داده میشد که تعدد فرزندان چه گرفتاری ها و مشکلاتی برای پدر و مادرشان پدید میآورد.
در حال حاضر رسانه ملی باید با اصلاح این رویکرد، به شناسایی و معرفی خانوادههایی بپردازد که با وجود داشتن فرزندان متعدد، به خوبی از عهده تعلیم و تربیت آنها برآمده و نسل شایستهای را تحویل جامعه دادهاند.
البته باید توجه داشت که در این شناسایی و معرفی، نباید فقط به خانوادههای مرفه شهرنشین بسنده کرد، بلکه باید از همه خانوادههای شهری و روستایی و با سطح درآمد متفاوت، الگوهایی را شناسایی و به جامعه معرفی کرد.
گسترش فعالیت جریانهای فمینیستی در مغربزمین و به موازات آن، تولید انبوه فیلمها و سریالها، انتشار گسترده مجلات مد و زیبایی، و گسترش تبلیغات بازرگانی رسانهها، الگوی تازهای از زیبایی و جذابیت، ابتدا در کشورهای غربی و بهتدریج در سراسر جهان مطرح شده است که نماد بارز آن عروسک «باربی» است.
بر اساس این الگوی تازه، بسیاری از زنان و دختران در پی این برآمدهاند که به هر قیمت، اندامی کشیده و استخوانی به سبک عروسک باربی داشته باشند و خود را به مدلهای مد و زیبایی که رسانههای غربی تبلیغ میکنند، نزدیکتر کنند.
با ایجاد این نگرش جدید درباره زیبایی در دختران، یکی از موضوعهایی که مغایر با فرهنگ باربی شدن تلقی شد، بارداری و بچهدار شدن بود.
با موانع و مشکلاتی که امروز سر راه ازدواج جوانان قرار گرفته است سن ازدواج به خودی خود بالا رفته است و آنچه باید مورد ترس و واهمه زنان جوان باشد ناباروری و خطرات باروری در سنین بالاست.
بنشینیم و با خودمان حساب و کتاب کنیم، ببینیم با زندگیمان چندچند هستیم. تا کی دلمان را به درس و دانشگاه و کار و حتی کسب درآمد خوش کنیم؟ بعد از گذشت سالهای زیادی از زندگیمان، پولهای جمع شده را برای چهکسی خرج کنیم؟ چقدر میشود خرید کرد و به مسافرت رفت و تفریح داشت؟ بالاخره یکجایی، یک وقتی و در یک سنی، همه اینها حوصلهمان را سر میبرد و دلمان یک انگیزه محکم برای ادامه زندگی میخواهد. بچه درست همان انگیزه بیبدیل ما برای ادامه زندگی است.
الان خیلی زود است،پشتوانه مالی میخواهد،درس دارم، کاردارم،گرفتارم!، بین من و همسرم فاصله میافتد واز تربیتکردن بچه میترسم همه اینها دلایلی است که بسیاری از زوج های جوان با این ادله های سطحی خود را از داشتن بچه معاف کرده اند و فریاد های آینده نگریشان توهمی بیش نیست زیرا زاویه نگاهشان با این بهانه ها تا نوک بینی شان بیشتر نیست و به آنچه فردا گرفتار آن خواهند شد نمی اندیشند.