قطع بودجه فرهنگي بهانه اخراج دختران طلبه !!
قطع بودجههاي فرهنگي درچند ماهه اخير پيامدهاي متعددي درعرصه فعاليتهاي فرهنگي درپي داشته و باعث تنزل كيفي برنامههاي مثبت وتاثيرگذار گرديده است؛ البته بروزچنين اتفاقاتي دربرخي موارد تا حدودي قابل پيشبيني بود همانطوركه درچندين مطلب نيزخطاب به مسوولان گوشزد كرديم كه دراين شرايط اقتصادي فرهنگ را قرباني اقتصاد مقاومتي نكنيد اما عليالظاهرحواشي قطع بودجههاي فرهنگي روزبه روز درحال داغتر و بحثانگيزترشدن است درصورتيكه هجمه نرم دشمنان براي نابودي و كمرنگي ارزشها و اعتقادات ديني و انقلابي ميان نسل جوان درنزديكي انتخابات حدت وشدت بيشتري مييابد متاسفانه كاروانهاي تداركاتي ما براي تقويت سنگرهاي دفاعي جبهههاي جنگ نرم در عرصه فرهنگي به بهانههاي مختلف يكي يكي قطع ميشوند.
دراين ميان جدا از اظهارات و عملكردهاي ضد ونقيض برخي مسوولان ومتصديان امورفرهنگي به نكات جالب توجهي هم برميخوريم كه بعضا باعث دوگانگي ميشوند براي مثال همانگونه كه در برنامه خبري«صرفا جهت اطلاع»پنجشنبه 18/8/91 مطرح شد و در برخي سايتهاي خبري هم قيد گرديده با وجود آنكه آقايان براي كارهاي فرهنگي مهم و ارزشي مدعي هستند بودجهاي ندارند و كفگيرشان به ته ديگ خورده است تنها درهمان يك هفته بيش از 27همايش وكنگره درشهرتهران برگزارشد!!! بماند كه در شهرهاي ديگرهم به انحاء مختلف چنين همايشهاي نه چندان ضروري داشتيم اما حقيقتا وانصافا محتواي اين همايشها وكنگرههاي كه با بودجه سنگين فرهنگي اداره ميشوند چه بود؟! و چه خروجي موثري داشتهاند كه بتوانيم بگوييم بودجه بيتالمال دراين شرايط اقتصادي بهصرفه هزينه شده است؟!برنامه «صرفا جهت اطلاع» قسمتي ازيكي ازهمين همايشها را نشان داد كه آه ازنهادمان برخاست، درحضورآقايان مسوول ومديركشوري براي رونمايي ازچند دارو، خواننده مجالس عروسي با آهنگ طربانگيز دهه چهلي موسيقي مبتذلي را به شكلي وقيحانه ميخواند (من يه پرندهام/ آرزو دارم...)اين درحالياست كه اگريك پنجم اين هزينهها را براي كارهاي فرهنگي طلب كنيم هزار و يك نامه و مصوبه و امثالهم نشان ميدهند و دم از نبود بودجه فرهنگي ميزنند بهشكليكه ازخيركار درحوزه فرهنگي ميگذريم وبا اين برنامههاي عجيب وغريب كه هربار در گوشه وكناري اجرا ميشود وهزينهبر هم هستند نميدانيم كمبودهاي مالي را قبول كنيم يا...
اما تبعات قطع ناگهاني بودجههاي فرهنگي به بهانه اقتصاد مقاومتي يكي دوتا نيست؛ چنانچه دو روز پيش يكي ازدختران طلبه دراصفهان با نگراني ميگفت: «مدتي است كه مديران حوزه به ما ميگويند بودجههاي فرهنگي قطع شده وتهديد كردهاند اگردرامتحانات نمرات بالا نگيريد اخراج خواهيد شد وما هيچ تعهدي درقبال حضورشما نداريم. زيرا حوزه تنها جايي است كه از طلاب شهريه نميگيرند از طرفي به غيراز اين ما كه دروس حوزوي را دوست داريم نگران اخراج هستيم.»
جاي تاسف است كه اين اظهارات به حوزههاي علميه هم راه پيدا كرده است، درحاليكه حوزههاي عليمه ازپايگاههاي مهم مقاومتي درمقابل هجمههاي نرم است و دشمن شايد بيشترازهمه روي اين مدارس هزينه ميكند تا خروجي مطلوبي نداشته باشد حالا به جاي اينكه به تقويت بنيههاي علمي و ديني طلاب بپردازيم، آنها را تهديد به اخراج ميكنند آن هم به بهانه نبود بودجه فرهنگي!! بهراستي مسوول اين امورچه كساني هستند؟ وبه كجا بايد رجوع كرد تا دراينباره نگاه عادلانه داشته باشند. يكي ازمباحثي كه هميشه درحوزه و بين علما مطح بوده است آن بود كه حوزه نبايد هيچ وابستگي به دولتها داشته باشد اگربودجه حوزه به خاطر نوسانات سياستگذاريهاي دولتي متزلزل بشود اين مديريت حوزه است كه زيرسوال ميرود؛ چراكه منابع مالي حوزههاي علميه نبايد تابع اينگونه مسايل گردد.