شناخت فاطمه س ، شرط درک شب قدر
طبق حقایق معنوی مکنون در آیه های قرآن کسی ، جز انسان کامل و مظهر جمیع اسمای الهی نمی تواند پذیرای آن باشد و عین آن شود.
وجود پرخیر و برکت پیامبر اکرم (ص) که درود خدا بر او باد مولا علی (ع) ، فرزندان طاهر ولایتشان تا ، حضرت مهدی (عج) منبع دریافت این حقایق الهی و آسمانی اند، تا جایی که این حقایق از وجود نازنین ایشان جاری می شود ؛ و از آن ها به عنوان قرآن ناطق هر عصری تعبیر می کنند. همان قرآن ناطقی که مالک اشتر در روزگار جهل ، که مردم نادان فریب عمرو و معاویه را خورده و به کاغذهای سر نیزه چشم دوخته و دل خوش کرده بودند.می گوید: شما قرآن ناطق ، علی (ع) را فراموش کرده اید و به این کاغذها دل بسته اید؟مراعات این کاغذها را می کنید ؛ ولی اصل آن را که ، در علی تجسم یافته رها کرده و حرمت نمی فهمید؟
یا آن جایی که مولا علی (ع) در حضور امام حسن وامام حسین (ع) که درود خدا بر آنان باد ، سوره ی قدر را تلاوت می کردند ؛که حسین(ع) خطاب به پدر فرمود:ای پدر!این سوره را با حلاوت مخصوصی تلاوت می فرمایید؟! حضرت در جواب ایشان می فر ماید:فرزندم!زمانی که سوره قدر نازل شد، جدت رسول خدا کسی را پی من فرستاد ؛ سپس این سوره را برای من تلاوت کرد و با دست به کتف راست من زد و فرمود:
ای برادر و وصی من ! ای کسی که پس از من ولی این امتی! این سوره پس از من از آن تو و پس از تو از آن دو فرزندت حسن و حسین (ع) است. از برای آن نوری است ، در قلب تو و اوصیای تو تا طلوع فجر قائم آل محمد (ص) ساطع است.
آری اهمیت سوره ی قدر به اندازه ای است که خداوند خطاب به رسولش (ص) می فرماید: سوره ی قدر را تلاوت کن چون این سوره ، نسب (شناسنامه) تو و نسب اهل بیت تو تا روز قیامت است.
در میان اهل بیت رسول اکرم (ص) برای فاطمه زهرا (س) که مصداق و آینه ی تمام نمای شب قدراند؛امتیازی است که برای هیچکس آن ویژگی و امتیاز وجود ندارد.
علاوه بر فاطمه ی زهرا (س)پدر، همسر و یازده فرزندش همه مصادیق شب قدر اند.فاطمه همانند شمع محفلی است ، که دیگران دور ایشان را گرفته اند .به همین سبب جا دارد به صورت برجسته و آنگونه که شایسته است:از ایشان به عنوان شب قدر یاد شود.هر کس به درستی فاطمه را شناخت ، شب قدر را درک کرده است .آدمی بنا بر استعداد و لیاقتش می تواند با بعضی از اوصاف و خصوصیات شب قدر، آن هم با هدایت و ارشاد خود او آشنا شود.نهایتا باید به این نکته توجه شود درک حقیقی آن با خدا و لیلة القدر، که همان اولیای خداوندی هستند صورت می گیرد.
زمانی حضرت رسول (ص) خطاب به شیر خدا علی (ع) فرمود: "کسی خدا را نشناخت جز من و تو، کسی مرا نشناخت جز خدا و تو، کسی تو را نشناخت جز خدا و من.آری شناخت شب قدر با شناخت خداوند ، رابطه ی تنگاتنگی دارد. آنگونه که نمی توان به کنه و ذات خداوند پی برد.نمی توان به حقیقت و کنه شب قدر پی برد.
شب قدر به دو نوع حقیقی و زمانی تقسیم می شود.لیلة القدر حقیقی علاوه بر این که وجود طیبه ی انسان کامل است.(دعا و ظرف قرآن ) قرآن ناطق نیز هست ازین رو ، در هر زمان برای آن بیش ، از یک مصداق قابل تصور نیست.به عبارت دیگر امام زمان هر عصری مصداق شب قدرآن دوران است و همانندی برایش متصور نمی شود.
امام یگانه ی روزگار خویش است و کسی نمی تواند با او شریک گردد. هیچ دانشمندی به پای او نمی رسد واحدی نمی تواند جایگزین او شود .و این همان شب قدر حقیقی است.
اگر شب قدر را همان امام زمان (ع) و حجت خدا معنا کنیم . درک آن در کنار پیروی از خدا و پیامبرش میسر است.انسان مومن می تواند با جهاد و تلاش در افق شب قدر حقیقی که تعدد پذیر نیست و هر سال به یک زمان خاص اختصاص می یابد ،دست یابد.کسانی که در راه ما کوشیده اند به یقین راه های خود را بر آنان می نماییم و در حقیقت خدا با نیکوکاران است.