هر روز یک فضیلت امام علی(ع)/ بیان فضیلت امیرالمومنین از زبان عمربن خطاب و سعد؟!
گروه فرهنگی «تیتریک» ؛ فضیلت امیرالمومنین در چشم عمر و سعد:
عمر بن خطاب گفت:
برای علی بن ابیطالب سه ویژگی است که اگر یکی از آنها برای من می بود نزد من محبوب تر از این بود که تمام نعمت های دنیا به من اعطا می شد. سوال کردند انها چه بود
۱-ازدواجش با فاطمه دختر پیامبر
۲-اسکانش در مسجد به همراه رسول الله و حلال شدن آنچه بر پیامبر حلال هست بر او
۳-پرچم و پیروزی غزوه خیبر
المستدرک – الحاکم النیسابوری – ج ۳ – ص ۱۲۵
الحسن بن محمد بن إسحاق الأسفراینی ثنا أبو الحسن محمد بن أحمد بن البراء ثنا علی بن عبد الله ابن جعفر المدینی ثنا أبی أخبرنی سهیل بن أبی صالح عن أبیه عن أبی هریرة قال قال عمر بن الخطاب رضی الله عنه لقد أعطی علی بن أبی طالب ثلاث خصال لان تکون لی خصلة منها أحب إلی من أن أعطی حمر النعم قیل وما هن یا أمیر المؤمنین قال تزوجه فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله وسکناه المسجد مع رسول الله صلى الله علیه وآله یحل له فیه ما یحل له والرایة یوم خیبر * هذا حدیث صحیح الاسناد ولم یخرجاه *
المصنف – ابن أبی شیبة الکوفی – ج ۷ – ص ۴۹۶- دارالفکر
تاریخ مدینة دمشق – ابن عساکر – ج ۴۲ – ص ۱۲۰- دارالفکر
البدایة والنهایة – ابن کثیر – ج ۷ – ص ۳۷۷- دار إحیاء التراث العربی
جالب اینجاست که سعد بن ابی وقاص صحابی هم گفته است:
مسلم نیشابوری در صحیح خود این روایت را نقل میکند :
عامر بن سعد بن ابى وقّاص ، از پدرش روایت کرده است که در یکى از روزها ، معاویة بن ابى سفیان به سعد دستور داد تا به حضرت على بن ابیطالب علیه السّلام ناسزا بگوید! «سعد» از دستور او سرپیچى کرد.
معاویه ، از وى پرسید : به چه سبب على را آماج ناسزا و دشنامت قرار نمی دهی ؟ سعد گفت : بخاطر آن که سه فضیلت از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در شأن على علیه السّلام شنیده ام که با توجه به آن ها، هیچگاه به سبّ و دشنام آن حضرت ، اقدام نمىکنم و هر گاه یکى از آن ها براى من بود ، بهتر و ارزندهتر از شتران سرخ مو بود که در اختیار من باشد .
۱ . در کارزارى ، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله ، حضرت على علیه السّلام را به جانشینى خود ، در مدینه باقى گذاشت و حضرت على علیه السّلام به عرض رسانید : یا رسول الله ! مرا به خلافت بر زنان و کودکان گماشته ای ؟! رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در پاسخ او ، فرمود : آیا خرسند نیستى از این که جایگاه تو نسبت به من ، همانند جایگاه هارون ، به حضرت موسى علیه السّلام باشد ؛ با این تفاوت که پس از من پیغمبرى مبعوث نمىشود .
۲ . در جنگ خیبر ، از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم ، مىفرمود : پرچم اسلام را به دست کسى میدهم که خدا و رسول را دوست مىدارد و خدا و رسول هم ، او را دوست مىدارند ! از شنیدن این سخن همه ما در انتظار این که این فضیلت بزرگ نصب ما گردد ، سر از پا نمی شناختیم ، همان زمان رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله على را به حضور طلبید . على علیه السّلام را در حالى به حضور حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله شرف یاب شد که به درد چشم دچار بود ، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آب دهان مبارک را بر چشم حضرت على علیه السّلام مالید ، دیدگانش شفا یافت و پرچم اسلام را که یادبود نصرت الهى بود ، به دست او سپرد و از برکت وجود حضرت على علیه السّلام ، فتح و پیروزى نصیب اسلام شد .
۳ . هنگامى که آیه مباهله ( فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ ؛ آل عمران / ۶۱ ) نازل شد ، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله ، حضرت على علیه السّلام و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام را به حضور طلبید و فرمود : بار پروردگارا ! اینان اهل بیت من هستند .
صحیح مسلم ، ج۷ ، ص۱۲۰ ، کتاب فضائل الصحابة ، باب من فضائل علی بن أبی طالب رضی الله عنه – دارالفکر
اولا: در روایت چنین آمده است:: لاعطین الرایه رجلا…. لیس بفرار:: پس قبل از علی بن ابیطالب برخی (( ابوبکر و عمر قبل از علی بن ابیطالب فرستاده شدند که نتوانستند کاری کنند)) فرار کرده بودند که پیامبر چنین قیدی را بیان کردند. و این خود نوعی بیان اختصاص کلام می باشد
ثانیا: آیا ((اقرار العقلاء علی انفسهم جائز)) را قبول دارید یا نه؟ خب اگر ادعای شما درست هست و این فضیلتی بر علی بن ابیطالب نیست. چرا عمر بن خطاب و سعد بن ابی وقاص این را فضیلت می دانستند؟ و آرزوی داشتن این فضیلت رو داشتند؟
منبع: سایت شیعه - سنی