یادداشت/ در پی انتشار گزارش تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد اسلامی:
قابل توجه آقای هاشمی: آفتاب آمد دلیل آفتاب
نارسائیها و نقاط ضعف دانشگاه آزاد اسلامی طی دو دهه اخیر در فضای عمومی کشورمطرح بوده، و موجب ورود نهادهای نظارتی و ارائه گزارشاتی از عملکرد دانشگاه به مناسبتهای مختلف شده است.
گروه سیاسی «تیتریک»؛ «خوشبختانه هیچ توسعه کمی را پیش بینی نکردهاید و نباید هم در واقع پیش بینی کنید به هیچوجه. این دانشگاه حالا حالاها تاب گسترش کمی را ندارد اگر چنانچه بیش از این توسعه دهید آنوقت ممکن است ناگهان دچار گسیختگی شود، کش آمدن هر چیزی حدی دارد، لااقل در برهه خاصی از زمان حدش همین است، ممکن است درآینده ظرفیت بیشتری پیدا کند ولی حالا نه. شما گسترش کمی را مطلقاً در برنامه نگذاشتهاید و این خوب است، بر این امر پا فشارید و به خاطر درخواستها، دچار تردید و وسوسهها نشوید که آقا، اینجا هم یک واحد، آنجا هم یک واحد ، شهر ما چنین شد،نه نه، پس گسترش کیفی مد نظراست، حالا شما میگویید در سطح بهترین و برترین دانشگاههای دنیا ، به به این خیلی خوب است،این همت راصادقانه داشته باشید.»
نام دانشگاه آزاد اسلامی سالهاست که با اسامی خاص و محدود و اما و اگرها و شنیده هایی پیرامون مفاسد مدیریتی و اقتصادی گره خورده است.نارسائیها و نقاط ضعف دانشگاه آزاد اسلامی طی دو دهه اخیر در فضای عمومی کشورمطرح بوده، و موجب ورود نهادهای نظارتی و ارائه گزارشاتی از عملکرد دانشگاه به مناسبتهای مختلف شده است.
بالاخره در نیمه دوم آبان۹۳، گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از دانشگاه آزاد، ۲۴ماه پس از شروع مجدد تحقیقات توسط کمیسیون آموزش مجلس منتشر شد و از اندکی از بسیارهای تخلفات تیم آقای هاشمی رونمایی شد.
این گزارش در چند فصل و از منظر عمل به اساسنامه(ها)، امور آموزشی (تاسیس واحدها، رشتهها، هیات علمی و واحدهای خارج از کشور و بین الملل)،عملکردپژوهشی،مسائل اداری ومالی وعمرانی،و فعالیتهای فرهنگی وسیاسی تهیه شده است. علیرغم مقاومت مذبوحانه، کارشکنی و عدم همکاری لازم از سوی دانشگاه آزاد، - که در گزارش به عدم همکاری تصریح شده - حاوی برخی جزییات حیرت انگیز از فسادهای مدیریتی و افتصادی در سطوح مختلف مدیریت این دانشگاه از جمله جاسبی ریاست وقت آن می باشد. این همه در حالیست که اگر اقدام انقلابی شورای عالی انقلاب فرهنگی نبود، احتمالا هنوز جاسبی با حمایت های بی پایان آقای هاشمی رفسنجانی بر کرسی ریاست دانشگاه آزاد چسبیده بود!
اما ریشه مفاسد این دانشگاه را در کجا باید جست؟ جملات ابتدایی این نوشته را دوباره، و این بار دقیق تر بخوانید! این امر - و نه توصیه یا ارشاد و... - تاریخی رهبر انقلاب در تاریخ ۲۶/۲/۷۳ در دیدار با رئیس، معاونین و روسای واحدهای دانشگاهی دانشگاه آزاد است که پس از ارائه گزارشی از فعالیتهای دانشگاه توسط رئیس دانشگاه، توسط معظم له ایراد شده است. اما بیست سال بیشتر نگذشت تا نتیجه تعفن خودسری و خودبزرگ پنداری، گوشه گوشه کشور، حتی شهرهایی با حدود ۶هزار نفر جمعیت، و حتی منطقه کوچک محل تولد آقای جاسبی! را پر کند.
آری! این گونه می توان در کمتر از دو دهه، از یک اقدام باارزش و بجا – تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی - انحرافی عمیق و دردسری بزرگ با هزینه های بزرگ برای کشور ساخت! اگر آقایان به توصیه هوشمندانه رهبرانقلاب عمل کرده بودند، امروز ناچار نبودند برای فرار از وضعیت زیان ده افتصادی دانشگاه - و نه برخلاف تبلیغات که جهش علمی نمایانده شده - به شکل جنون آمیزی به مقاطع سودآورتر رو بیاورند.
در این گزارش آمده: «اعلام ۱۳۵ واحد ضرر ده از سوی ریاست جدید دانشگاه آزاد که اخیراً این عدد به ۲۰۰ واحد افزایش یافته است بیشک از نشانههای عدم کارکارشناسی در راهاندازی شعب از سوی مسئولین گذشته بوده است.»
حال سوال اساسی اینجا که این بود آن تخم دوزرده ای که برایش خودکشی می کردند تا کار به تغییر ریاست دانشگاه نینجامد؟ آیا دلیل گریزهای متعدد قانونی آقای هاشمی رفسنجانی و وفادارانش ترس از برملا شدن همین تخلفات بوده است؟ یا هنوز این اندکی از بسیارهاست؟
برکسی پوشیده نیست که بسیاری از این همه، ماحصل تفکر زاویه پیداکرده آقای هاشمی رفسنجانی نسبت به تفکر اصیل انقلابی، مانند مقاومت در برابر نقدشدن، نظارت ناپذیری و خود کامل پنداری، محدودکردن مرزهای مدیریتی یک مجموعه از بیت المال المسلمین در سیطره خود، خانوانده خود و دوستان و همفکران و... است؛
در گزارش تصریح شده که «آقای دکتر جاسبی در پاسخ به ایراد عدم تشکیل جلسات هیات موسس و شورای عالی دانشگاه اظهارمی نمایند :" مسئولیت راهبری و تعیین خطمشیهای کلان در حوزه مدیریت عالی دانشگاه از روز نخست تا کنون بر عهده هیئت موسس که آقای دکتر جاسبی تنها یک عضو و صاحب یک رای در آن بوده است، قرار داشته که به اتفاق رئیس محترم هیئت موسس یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی که وکالت ۴ عضو دیگر هیئت را در اختیار داشته است ، امور دانشگاه را تمشیت مینمودهاند ." این روش مدیریتی توسط ۲ نفر به نیابت از ۶ نفر از اعضای هیات موسس برای مجموعه علمی بزرگی نظیر دانشگاه آزاد که بسیاری از مسائل علمی و اجتماعی را می تواند تحت تاثیر قرار دهد نه منطقی است و نه قانونی. موضوع وکالت در مسائل حقوقی دارای معنی و مفهوم است ، ولی درمسائل مدیریتی آنهم در سازمانهای بزرگ مغایر با متن و روح اساسنامه اولیه دانشگاه و علم مدیریت و قانون است.» و همچنین تصریح شده که «دانشگاه در دوران قریب به سی سال فعالیت خود بر اساس سبک مدیریت متمرکز ، ساختاری عمودی و دستوری از بالا به پایین اداره شده است.
متاسفانه فعالیت ستادی دانشگاه ضعیف و همه امور عملا بر مبنای منویات ودستور رئیس هیات امناء و رئیس دانشگاه انجام پذیرفته ، و تصمیمات کلان با کمترین اطلاعات و ارزیابی اتخاذ شده است . دستور کار و مصوبات هیات امناء و هیات موسس نشان می دهد تصمیمات کلان دانشگاه صرفا بر مبنای گزارشات و اطلاعات آقای دکتر جاسبی و حمایت بی چون و چرای جناب آقای هاشمی رفسنجانی و همراهی عملیاتی آقایان دکتر میرزاده و عباسپور بوده و سایر اعضای هیات امناء و موسس نقش چندانی ایفا ننموده اند.»
حتی در گزارش آمده که:
«بر اساس ماده ۷ اساسنامه اولیه دانشگاه آزاد اسلامی ، عالیترین مرجع تصمیمگیری دانشگاه را شورای عالی دانشگاه معرفی وترکیب آنرا به شرح زیر تعیین نموده است :
۱. هیأت مؤسس یا نمایندگان ثابت آنها
۲. نماینده امام امت (درصورت موافقت معظم له)
۳. نماینده جامعه مدرسین حوزه علمیه قم یا نماینده جامعه روحانیت مبارز
۴. وزیرفرهنگ وآموزش عالی ویا نماینده ثابت او
۵. نماینده ثابت ستاد انقلاب فرهنگی یا جانشین قانونی ستاد انقلاب فرهنگی
۶. رئیس دانشگاه
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد اینست که علیرغم ترکیب مثبت پیش بینی شده ،متاسفانه شورای عالی دانشگاه هیچگاه تشکیل نشده و علت عدم تشکیل شورای عالی دانشگاه که می توانسته با حضور نمایندگان اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل یابد ، چندان روشن نیست.»
هرچند که سوء استفاده گرگ های در لباس دوست از اعتماد آقای هاشمی به ایشان هم در جای خود موثر بوده است. اخیرا یکی از مسئولین دانشگاه مدعی بود که در دوره مدیریت میرزاده، ما را ملزم به امضای مرامنامه آقای هاشمی برای گرفتن مسئولیت کرده اند!!!
موارد اشاره شده پیرامون وضعیت علمی و پژوهشی حیرت انگیز است:
«گزارشات دانشگاه نشان می دهد ، در سال ۱۳۹۱ با وجود گذشت سالها از تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی ، حداقل ۶۳ شعبه دارای کمتر از ۳ عضو هیأت علمی تمام وقت میباشند. یعنی این شعب حتی شرایط داشتن یک رشته دانشگاهی در مقطع کاردانی را نیز ندارند.در حالیکه ، تعداد قابل ملاحظهای رشته در این شعب دایر شده و دانشجویان زیادی در آنها مشغول به تحصیل میباشند . گزارشات حکایت میکنند در ۲۳ واحد علوم و تحقیقات در کشور ، بدون داشتن حداقل یک هیأت علمی تمام وقت ۳۵۱۱۵ دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی در سال ۱۳۹۱ مشغول به تحصیل بودهاند.
سند ارائه شده مورخ ۱۵/۴/۹۲ از سوی معاونت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی نشان می دهد ۲۵ مرکزدانشگاهی فاقدموافقتنامهاصولی وزارتعلوم میباشند و حتی یک عضوهیأت علمی تمام وقت نیز در آنها وجو دندارد.
تنها در یک سال (یعنی سال۱۳۸۹)،۱۹ واحد علوم و تحقیقات در سطح کشور تأسیس میشود که ۴۵ درصد کل واحدهای علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی از بدو تأسیس این دانشگاه تا سال ۱۳۹۱ است. این واحدها مشابه غالب واحدهای علوم و تحقیقات که به دلیل نداشتن شرایط لازم نتوانستند از وزارت علوم موافقت اصولی اخذ نمایند، مدارک دانش آموختگان آنها به نام سایر واحدهای دانشگاه صادر میشود.»
و همچنین اشاره شده است که:
«در هرم سنی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیش از ۸۷۰ هیأت علمی دارای سن بالاتر از ۷۰ سال میباشند. ضمناً از آنجایی که عمده فعالیتهای علمی و پژوهشی دانشجویان مقطع دکتری با اعضای هیأت علمی با مرتبه علمی دانشیاری و استادی می باشد،کهولت سن این اعضا عدم کارایی مناسب آنان را جهت هدایت تعداد زیاد دانشجویان مقطع دکتری و نیز مقطع کارشناسی ارشد را بدنبال دارد، و در نتیجه کیفیت آموزشی و پژوهشی دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه از سطح قابل قبولی برخوردار نمی باشد.»
همچنین آمده است:
«طبق آمار ارائه شده از سوی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) به هیأت تحقیق و تفحص، تنها دانشگاه تهران از سال ۱۳۸۱ تا انتهای سال ۱۳۹۱ تعداد ۱۹,۶۹۰ عنوان مقاله در مجلات نمایه شده این پایگاه به چاپ رسانده است که بیش از آمار عملکرد کل دانشگاه آزاد اسلامی در بازه زمانی یکسان است.»
در حالی امسال دانشگاه آزاد برای چندمین بار شهریه ها را به بهانه هزینه های بالا افزایش داد که حداقل در خصوص حقوق اساتید در این گزارش آمده که: «حق الزحمه اساتید تمام وقت، نیمه وقت و حق التدریس در دانشگاه آزاد به مراتب کمتر از دانشگاه های دولتی است.»!!!!
این گزارش همچنین اشاره می کند که: «برای ارزیابی عملکرد اداری دانشگاه، پرونده های بازرسی، حسابرسی، مستندات ماده ۳۷ آیین نامه مالی معاملاتی و صورتجلسات هیات عالی انتظامی رسیدگی به تخلفات هیات علمی، برخی اسناد بصورت تصادفی (از میان بسیاری از اسناد) مورد بررسی قرار گرفت .
از این اسناد مجموعا ۲۴۵۳ تخلف استخراج وتخلفات در ۶ گروه اصلی طبقه بندی گردید. این تخلفات مربوط به ۲۲۸ واحد، ۵ مرکز و ۷ منطقه در بازه زمانی ۱۳۶۴ لغایت ۱۳۹۲ می باشد»
در خصوص عملکرد سیاسی دانشگاه آزاد نیز آمده:
«پس از حوادث سال ۸۴ بدلیل تغییر رویکرد مسئولین دانشگاه نسبت به مسائل سیاسی ، بتدریج فضای دانشگاه و به تبع آن واحدهای دانشگاه دچار دگرگونی شده است. از موارد مهم می توان به محورهای زیر اشاره نمود
*** استفاده از امکانات عمومی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴
اسناد و مدارک نشان می دهند که دانشگاه آزاد اسلامی، بصورت سازماندهی شده و با استفاده از امکانات عمومی اقدام به تشکیل ستادهای انتخاباتی به نفع آقای «هاشمی رفسنجانی» نموده و مسئولین (برخی ) واحدها با بکارگیری کارکنان ، اساتید و تشویق دانشجویان، عملا در انتخابات دخالت داشته اند.
* استفاده از امکانات دانشگاه (بعنوان اموال عمومی) در جهت نیل به اهداف جناحی و در فعالیت های انتخاباتی
* سوء استفاده از هیئت های مذهبی- دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی برای مقاصد سیاسی
* جعل اسناد مالی مربوط به انتخابات برای گمراه سازی بازرسان احتمالی( با شروع کار تحقیق و تفحص در مجلس هفتم)
*** دخالت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸
* استفاده از امکانات دانشگاه در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸
* دخالت های جانبدارانه مسئولین دانشگاه
* ایجاد جبهه رسانه ای و "جنگ روانی" پس از اعلام نتایج انتخابات و دامن زدن به اغتشاشات
از عناوین دخالتهای دانشگاه آزاد در انتخابات سال ۸۸ می باشد.»
در حوزه عملکرد عمرانی همین چند کلمه بر تخلفات اشاره شده غالب است:
«هیأت تحقیق و تفحص به دلیل عدم همکاری شایسته مسئولان وقت دانشگاه موفق نشد در این زمینه علیرغم مکاتبات مکرر اطلاعات مورد نیاز را از سازمان مرکزی و واحدهای تابعه بهطور کامل جمعآوری نماید.»
حال می پرسیم آیا آقای آیت اله هاشمی رفسنجانی قصد ندارند به خاطر مفاسد رخ داده در زیر چتر حمایتی شان، از پیشگاه خدای متعال در درجه اول، و از محضر مردم انقلابی ایران طلب استغفار و بخشش کنند؟ ما که جوانیم ادعایی برای طول عمر نداریم و نگران از دست رفتن فرصت های استغفاریم، آقای هاشمی که به طریق اولی باید نگران پایان یافتن این فرصت باشند.
هرچند تسلط مسئولیتی تمامی اعضای خانواده درجه یک آقای هاشمی بر دانشگاه در دوره جدید(همه پسران و دختران به جز همسر ایشان) نه تنها نشانی از شرمساری ندارد، بلکه بنظر جایزه خدمات قبلی! تصور می شود.
ما گفتیم و شما نشنیدید. و ناگهان چه زود دیر می شود...
«اينما تكونوا يدرككم الموت ولو كنتم في بروج مشيده...»
منبع: اسنا
نام دانشگاه آزاد اسلامی سالهاست که با اسامی خاص و محدود و اما و اگرها و شنیده هایی پیرامون مفاسد مدیریتی و اقتصادی گره خورده است.نارسائیها و نقاط ضعف دانشگاه آزاد اسلامی طی دو دهه اخیر در فضای عمومی کشورمطرح بوده، و موجب ورود نهادهای نظارتی و ارائه گزارشاتی از عملکرد دانشگاه به مناسبتهای مختلف شده است.
بالاخره در نیمه دوم آبان۹۳، گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از دانشگاه آزاد، ۲۴ماه پس از شروع مجدد تحقیقات توسط کمیسیون آموزش مجلس منتشر شد و از اندکی از بسیارهای تخلفات تیم آقای هاشمی رونمایی شد.
این گزارش در چند فصل و از منظر عمل به اساسنامه(ها)، امور آموزشی (تاسیس واحدها، رشتهها، هیات علمی و واحدهای خارج از کشور و بین الملل)،عملکردپژوهشی،مسائل اداری ومالی وعمرانی،و فعالیتهای فرهنگی وسیاسی تهیه شده است. علیرغم مقاومت مذبوحانه، کارشکنی و عدم همکاری لازم از سوی دانشگاه آزاد، - که در گزارش به عدم همکاری تصریح شده - حاوی برخی جزییات حیرت انگیز از فسادهای مدیریتی و افتصادی در سطوح مختلف مدیریت این دانشگاه از جمله جاسبی ریاست وقت آن می باشد. این همه در حالیست که اگر اقدام انقلابی شورای عالی انقلاب فرهنگی نبود، احتمالا هنوز جاسبی با حمایت های بی پایان آقای هاشمی رفسنجانی بر کرسی ریاست دانشگاه آزاد چسبیده بود!
اما ریشه مفاسد این دانشگاه را در کجا باید جست؟ جملات ابتدایی این نوشته را دوباره، و این بار دقیق تر بخوانید! این امر - و نه توصیه یا ارشاد و... - تاریخی رهبر انقلاب در تاریخ ۲۶/۲/۷۳ در دیدار با رئیس، معاونین و روسای واحدهای دانشگاهی دانشگاه آزاد است که پس از ارائه گزارشی از فعالیتهای دانشگاه توسط رئیس دانشگاه، توسط معظم له ایراد شده است. اما بیست سال بیشتر نگذشت تا نتیجه تعفن خودسری و خودبزرگ پنداری، گوشه گوشه کشور، حتی شهرهایی با حدود ۶هزار نفر جمعیت، و حتی منطقه کوچک محل تولد آقای جاسبی! را پر کند.
آری! این گونه می توان در کمتر از دو دهه، از یک اقدام باارزش و بجا – تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی - انحرافی عمیق و دردسری بزرگ با هزینه های بزرگ برای کشور ساخت! اگر آقایان به توصیه هوشمندانه رهبرانقلاب عمل کرده بودند، امروز ناچار نبودند برای فرار از وضعیت زیان ده افتصادی دانشگاه - و نه برخلاف تبلیغات که جهش علمی نمایانده شده - به شکل جنون آمیزی به مقاطع سودآورتر رو بیاورند.
در این گزارش آمده: «اعلام ۱۳۵ واحد ضرر ده از سوی ریاست جدید دانشگاه آزاد که اخیراً این عدد به ۲۰۰ واحد افزایش یافته است بیشک از نشانههای عدم کارکارشناسی در راهاندازی شعب از سوی مسئولین گذشته بوده است.»
حال سوال اساسی اینجا که این بود آن تخم دوزرده ای که برایش خودکشی می کردند تا کار به تغییر ریاست دانشگاه نینجامد؟ آیا دلیل گریزهای متعدد قانونی آقای هاشمی رفسنجانی و وفادارانش ترس از برملا شدن همین تخلفات بوده است؟ یا هنوز این اندکی از بسیارهاست؟
برکسی پوشیده نیست که بسیاری از این همه، ماحصل تفکر زاویه پیداکرده آقای هاشمی رفسنجانی نسبت به تفکر اصیل انقلابی، مانند مقاومت در برابر نقدشدن، نظارت ناپذیری و خود کامل پنداری، محدودکردن مرزهای مدیریتی یک مجموعه از بیت المال المسلمین در سیطره خود، خانوانده خود و دوستان و همفکران و... است؛
در گزارش تصریح شده که «آقای دکتر جاسبی در پاسخ به ایراد عدم تشکیل جلسات هیات موسس و شورای عالی دانشگاه اظهارمی نمایند :" مسئولیت راهبری و تعیین خطمشیهای کلان در حوزه مدیریت عالی دانشگاه از روز نخست تا کنون بر عهده هیئت موسس که آقای دکتر جاسبی تنها یک عضو و صاحب یک رای در آن بوده است، قرار داشته که به اتفاق رئیس محترم هیئت موسس یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی که وکالت ۴ عضو دیگر هیئت را در اختیار داشته است ، امور دانشگاه را تمشیت مینمودهاند ." این روش مدیریتی توسط ۲ نفر به نیابت از ۶ نفر از اعضای هیات موسس برای مجموعه علمی بزرگی نظیر دانشگاه آزاد که بسیاری از مسائل علمی و اجتماعی را می تواند تحت تاثیر قرار دهد نه منطقی است و نه قانونی. موضوع وکالت در مسائل حقوقی دارای معنی و مفهوم است ، ولی درمسائل مدیریتی آنهم در سازمانهای بزرگ مغایر با متن و روح اساسنامه اولیه دانشگاه و علم مدیریت و قانون است.» و همچنین تصریح شده که «دانشگاه در دوران قریب به سی سال فعالیت خود بر اساس سبک مدیریت متمرکز ، ساختاری عمودی و دستوری از بالا به پایین اداره شده است.
متاسفانه فعالیت ستادی دانشگاه ضعیف و همه امور عملا بر مبنای منویات ودستور رئیس هیات امناء و رئیس دانشگاه انجام پذیرفته ، و تصمیمات کلان با کمترین اطلاعات و ارزیابی اتخاذ شده است . دستور کار و مصوبات هیات امناء و هیات موسس نشان می دهد تصمیمات کلان دانشگاه صرفا بر مبنای گزارشات و اطلاعات آقای دکتر جاسبی و حمایت بی چون و چرای جناب آقای هاشمی رفسنجانی و همراهی عملیاتی آقایان دکتر میرزاده و عباسپور بوده و سایر اعضای هیات امناء و موسس نقش چندانی ایفا ننموده اند.»
حتی در گزارش آمده که:
«بر اساس ماده ۷ اساسنامه اولیه دانشگاه آزاد اسلامی ، عالیترین مرجع تصمیمگیری دانشگاه را شورای عالی دانشگاه معرفی وترکیب آنرا به شرح زیر تعیین نموده است :
۱. هیأت مؤسس یا نمایندگان ثابت آنها
۲. نماینده امام امت (درصورت موافقت معظم له)
۳. نماینده جامعه مدرسین حوزه علمیه قم یا نماینده جامعه روحانیت مبارز
۴. وزیرفرهنگ وآموزش عالی ویا نماینده ثابت او
۵. نماینده ثابت ستاد انقلاب فرهنگی یا جانشین قانونی ستاد انقلاب فرهنگی
۶. رئیس دانشگاه
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد اینست که علیرغم ترکیب مثبت پیش بینی شده ،متاسفانه شورای عالی دانشگاه هیچگاه تشکیل نشده و علت عدم تشکیل شورای عالی دانشگاه که می توانسته با حضور نمایندگان اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل یابد ، چندان روشن نیست.»
هرچند که سوء استفاده گرگ های در لباس دوست از اعتماد آقای هاشمی به ایشان هم در جای خود موثر بوده است. اخیرا یکی از مسئولین دانشگاه مدعی بود که در دوره مدیریت میرزاده، ما را ملزم به امضای مرامنامه آقای هاشمی برای گرفتن مسئولیت کرده اند!!!
موارد اشاره شده پیرامون وضعیت علمی و پژوهشی حیرت انگیز است:
«گزارشات دانشگاه نشان می دهد ، در سال ۱۳۹۱ با وجود گذشت سالها از تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی ، حداقل ۶۳ شعبه دارای کمتر از ۳ عضو هیأت علمی تمام وقت میباشند. یعنی این شعب حتی شرایط داشتن یک رشته دانشگاهی در مقطع کاردانی را نیز ندارند.در حالیکه ، تعداد قابل ملاحظهای رشته در این شعب دایر شده و دانشجویان زیادی در آنها مشغول به تحصیل میباشند . گزارشات حکایت میکنند در ۲۳ واحد علوم و تحقیقات در کشور ، بدون داشتن حداقل یک هیأت علمی تمام وقت ۳۵۱۱۵ دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی در سال ۱۳۹۱ مشغول به تحصیل بودهاند.
سند ارائه شده مورخ ۱۵/۴/۹۲ از سوی معاونت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی نشان می دهد ۲۵ مرکزدانشگاهی فاقدموافقتنامهاصولی وزارتعلوم میباشند و حتی یک عضوهیأت علمی تمام وقت نیز در آنها وجو دندارد.
تنها در یک سال (یعنی سال۱۳۸۹)،۱۹ واحد علوم و تحقیقات در سطح کشور تأسیس میشود که ۴۵ درصد کل واحدهای علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی از بدو تأسیس این دانشگاه تا سال ۱۳۹۱ است. این واحدها مشابه غالب واحدهای علوم و تحقیقات که به دلیل نداشتن شرایط لازم نتوانستند از وزارت علوم موافقت اصولی اخذ نمایند، مدارک دانش آموختگان آنها به نام سایر واحدهای دانشگاه صادر میشود.»
و همچنین اشاره شده است که:
«در هرم سنی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیش از ۸۷۰ هیأت علمی دارای سن بالاتر از ۷۰ سال میباشند. ضمناً از آنجایی که عمده فعالیتهای علمی و پژوهشی دانشجویان مقطع دکتری با اعضای هیأت علمی با مرتبه علمی دانشیاری و استادی می باشد،کهولت سن این اعضا عدم کارایی مناسب آنان را جهت هدایت تعداد زیاد دانشجویان مقطع دکتری و نیز مقطع کارشناسی ارشد را بدنبال دارد، و در نتیجه کیفیت آموزشی و پژوهشی دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه از سطح قابل قبولی برخوردار نمی باشد.»
همچنین آمده است:
«طبق آمار ارائه شده از سوی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) به هیأت تحقیق و تفحص، تنها دانشگاه تهران از سال ۱۳۸۱ تا انتهای سال ۱۳۹۱ تعداد ۱۹,۶۹۰ عنوان مقاله در مجلات نمایه شده این پایگاه به چاپ رسانده است که بیش از آمار عملکرد کل دانشگاه آزاد اسلامی در بازه زمانی یکسان است.»
در حالی امسال دانشگاه آزاد برای چندمین بار شهریه ها را به بهانه هزینه های بالا افزایش داد که حداقل در خصوص حقوق اساتید در این گزارش آمده که: «حق الزحمه اساتید تمام وقت، نیمه وقت و حق التدریس در دانشگاه آزاد به مراتب کمتر از دانشگاه های دولتی است.»!!!!
این گزارش همچنین اشاره می کند که: «برای ارزیابی عملکرد اداری دانشگاه، پرونده های بازرسی، حسابرسی، مستندات ماده ۳۷ آیین نامه مالی معاملاتی و صورتجلسات هیات عالی انتظامی رسیدگی به تخلفات هیات علمی، برخی اسناد بصورت تصادفی (از میان بسیاری از اسناد) مورد بررسی قرار گرفت .
از این اسناد مجموعا ۲۴۵۳ تخلف استخراج وتخلفات در ۶ گروه اصلی طبقه بندی گردید. این تخلفات مربوط به ۲۲۸ واحد، ۵ مرکز و ۷ منطقه در بازه زمانی ۱۳۶۴ لغایت ۱۳۹۲ می باشد»
در خصوص عملکرد سیاسی دانشگاه آزاد نیز آمده:
«پس از حوادث سال ۸۴ بدلیل تغییر رویکرد مسئولین دانشگاه نسبت به مسائل سیاسی ، بتدریج فضای دانشگاه و به تبع آن واحدهای دانشگاه دچار دگرگونی شده است. از موارد مهم می توان به محورهای زیر اشاره نمود
*** استفاده از امکانات عمومی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴
اسناد و مدارک نشان می دهند که دانشگاه آزاد اسلامی، بصورت سازماندهی شده و با استفاده از امکانات عمومی اقدام به تشکیل ستادهای انتخاباتی به نفع آقای «هاشمی رفسنجانی» نموده و مسئولین (برخی ) واحدها با بکارگیری کارکنان ، اساتید و تشویق دانشجویان، عملا در انتخابات دخالت داشته اند.
* استفاده از امکانات دانشگاه (بعنوان اموال عمومی) در جهت نیل به اهداف جناحی و در فعالیت های انتخاباتی
* سوء استفاده از هیئت های مذهبی- دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی برای مقاصد سیاسی
* جعل اسناد مالی مربوط به انتخابات برای گمراه سازی بازرسان احتمالی( با شروع کار تحقیق و تفحص در مجلس هفتم)
*** دخالت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸
* استفاده از امکانات دانشگاه در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸
* دخالت های جانبدارانه مسئولین دانشگاه
* ایجاد جبهه رسانه ای و "جنگ روانی" پس از اعلام نتایج انتخابات و دامن زدن به اغتشاشات
از عناوین دخالتهای دانشگاه آزاد در انتخابات سال ۸۸ می باشد.»
در حوزه عملکرد عمرانی همین چند کلمه بر تخلفات اشاره شده غالب است:
«هیأت تحقیق و تفحص به دلیل عدم همکاری شایسته مسئولان وقت دانشگاه موفق نشد در این زمینه علیرغم مکاتبات مکرر اطلاعات مورد نیاز را از سازمان مرکزی و واحدهای تابعه بهطور کامل جمعآوری نماید.»
حال می پرسیم آیا آقای آیت اله هاشمی رفسنجانی قصد ندارند به خاطر مفاسد رخ داده در زیر چتر حمایتی شان، از پیشگاه خدای متعال در درجه اول، و از محضر مردم انقلابی ایران طلب استغفار و بخشش کنند؟ ما که جوانیم ادعایی برای طول عمر نداریم و نگران از دست رفتن فرصت های استغفاریم، آقای هاشمی که به طریق اولی باید نگران پایان یافتن این فرصت باشند.
هرچند تسلط مسئولیتی تمامی اعضای خانواده درجه یک آقای هاشمی بر دانشگاه در دوره جدید(همه پسران و دختران به جز همسر ایشان) نه تنها نشانی از شرمساری ندارد، بلکه بنظر جایزه خدمات قبلی! تصور می شود.
ما گفتیم و شما نشنیدید. و ناگهان چه زود دیر می شود...
«اينما تكونوا يدرككم الموت ولو كنتم في بروج مشيده...»
منبع: اسنا
ارسال نظر
اخبار برگزیده