عراق اولین قربانی درگیری ها در سوریه
گروه بین الملل تیتر یک»/ «در میان همه کشورهای همجوار سوریه، عراق کشوری است که از این جنگ بی رحمانه میان سوری ها بدترین آسیب را می بیند. سوریه که هم اکنون به کانون درگیری های مذهبی در منطقه تبدیل شده، عراق را به سوی مشکلات قدیمی خود یعنی اختلافات فرقه یی و قومی سوق می دهد. عراقی ها چندان مشتاق بازگشت دوباره این شرایط نیستند چرا که خاطرات سال های هراس انگیز 2005 تا 2008 که صدها هزار کشته و میلیون ها آواره بر جای گذاشتند هنوز در ذهن همه شان بر جای مانده اند. به نظر می رسد بیماری ای که جامعه عراق را شکنجه می داد، حالا در تمامی منطقه گسترده شده است و حامیان قدرتمندی هم دارد».
هفته نامه اکسپرس می نویسد: پیر ژان لوییزار، مدیر پژوهش های جامعه و ادیان مرکز تحقیقات علمی فرانسه با بیان این مطلب، در هفته نامه اکسپرس نوشته است: اتحاد شکننده شیعه-کرد که آمریکایی ها از سال 2003 سیستم سیاسی عراق را بر مبنای آن پایه ریزی کرده اند، از هر طرف دچار مشکل است و هرگز موفق نشده کشور را به سمت ثباتی پایدار پیش ببرد، به خصوص حالا که جنگ در سوریه زنگ هشدار را به صدا درآورده و عرب های سنی عراق را برای انتقام گیری بیدار کرده است. دوره تردستی طراحی شده توسط ژنرال پترائوس، فرمانده نیروهای ائتلاف آمریکایی در عراق، به سر رسیده است. او توهم ادغام اعراب سنی مذهب در سیستم فعلی با مبالغ هنگفتی پول را پیش بینی کرده بود، طرحی که به نظر می رسد به آخر خط رسیده است.
با فرار طارق الهاشمی، معاون سنی مذهب رییس جمهور عراق که محافظان شخصی اش توسط نوری المالکی، نخست وزیر شیعه این کشور، به انجام قتل های متعددی متهم شده اند، بحران سیاسی در عراق برای عموم آشکارتر شده است. دادگستری عراق، الهاشمی و چندین تن از محافظانش را به دلیل 150 اتهام به ویژه قتل شش قاضی و چندین مقام بلند پایه، از جمله مدیر کل وزارت امنیت ملی، تحت پیگرد قرار داده است. روز 9 سپتامبر سال 2012 او که یکی از اصلی ترین رهبران سنی مذهب کشور بود، به طور غیابی به جرم قتل یک خانم وکیل و یک ژنرال به مرگ محکوم شد. همچنین مدیر دفتر طارق الهاشمی که دامادش نیز هست به مرگ محکوم شد. طارق الهاشمی ابتدا به کردستان عراق پناهنده شد که از تحویلش به دولت عراق سر باز زدند و سپس به عربستان سعودی و قطر پناه برد و در نهایت به ترکیه پناهنده شد که این کشور هم به نوبه خود از استرداد او سر باز می زند.
این بحران به بایکوت پارلمان توسط نمایندگان فراکسیون عراقیه منجر شد که اکثرشان سنی مذهب هستند. آنها پس از شیعیان ائتلاف ملی (با 159 نماینده)، دومین گروه پارلمانی به شمار می آیند و 82 نماینده دارند. عراقیه دو روز پس از به تعلیق درآوردن فعالیت های پارلمانی اش، اعلام کرد دولت را بایکوت می کند و نوری المالکی را نیز به دیکتاتوری محکوم کرد. پایان این بایکوت نیز نتوانست به پایان بحران در عراق منجر شود بلکه بر عکس شد. المالکی تهدید کرده بود در صورت پایان ندادن به بایکوت دولت اتحاد ملی، وزرای متعلق به فراکسیون عراقیه را جایگزین خواهد کرد. کاری که انجام شد تسلط نخست وزیر بر دولت را بیشتر کرد. این بحران چند روز پس از آن صورت گرفت که آخرین سربازان آمریکایی از خاک عراق بیرون رفتند و طبق گفته باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، «پشت سرشان عراقی بر جای گذاشتند که مستقل، با ثبات و خودکفاست و دارای حکومتی است که با رای مردم این کشور انتخاب شده است».
نوری المالکی که پس از این ماجرا بیش از پیش مورد انتقاد قرار گرفته بود، دید که متحدان سابقش یعنی کردها و طرفداران مقتدی صدر، که اکثریت او به وجود آنها بستگی دارد، علیه او ائتلاف کرده اند. آیا برای متحدان سابقش مساله اعتماد مطرح بود؟ پس نوری المالکی سلاح بازدارنده خود را به کار برد و خواستار برگزاری انتخابات پیش از موعد شد. نماینده های جنگ طلب از ترس از دست دادن کرسی های خود به سرعت از موضع شان عقب نشینی کردند اما اختلافات همچنان بیشتر شد. به خصوص بین بغداد و منطقه خودمختار کردنشین که تلاش می کند در زمینه استخراج نفت از قیمومیت حکومت مرکزی خارج شود و همچنین بین شیعیان و سنی ها که پس از این که سال های طولانی در حاشیه سیاست مانده اند، حالا سر بلند کرده اند.
تشدید بحران سوریه به تشدید تنش های فرقه یی در عراق منجر شده است. در حالی که احزاب شیعه عراق آشکارا حمایت خود از رژیم بشار اسد را نشان می دهند، فراکسیون عراقیه با اپوزیسیون عراق ابراز همبستگی می کند. نوری المالکی، نخست وزیر عراق بیهوده تلاش کرد تا موضع خود برای یافتن «راه حلی سیاسی برای بحران سوریه» را ابراز کند؛ کشوری که در طول سال های تبعید به او جای داده بود. المالکی با رقبای شیعی اش که طرفداران مقتدی صدر هستند در زمینه مخالفت با هر گونه مداخله خارجی در این کشور همجوار کاملا موافق است.
نوری المالکی، طرح اتحادیه عرب برای رفتن بشار اسد را رد کرده است و باز هم تکرار کرده که با هرگونه مداخله در مسایل داخلی سوریه مخالف است. در اردوگاه شیعیان عراق، طرفداران مقتدی صدر و احمد شلبی در حمایت از دمشق و دشمنی با اپوزیسیون سوریه، متعهدتر از بقیه هستند. جنبش طرفدار صدر نیز همانند حزب الله لبنان به مداخله در سوریه، با ارسال نیروهای جیش المهدی برای کمک به ارتش سوریه، متهم شده است. مقتدی صدر چندین بار این موضوع که برخی از طرفدارانش در درگیری های سوریه دخیل هستند را رد کرده است.
از میان سنی های عراق، فقط صالح مطلک، معاون نخست وزیر است که همچنان حمایت خود از دمشق را اعلام می کند. او که از بعثی های سابق است بی شک آخرین همبستگی حزبی اش را ابراز می کند اما او تنها استثناست. فراکسیون عراقیه از اپوزیسیون سوریه حمایت می کند و ارتباط با رهبران آن به ویژه اخوان المسلمین را کتمان نمی کند. رابطه طارق الهاشمی با گروه های شورشی سوری نیز شهره خاص و عام است. این همبستگی میان سنی ها تا کجا ادامه خواهد داشت؟ سوریه و عراق حدود 600 کیلومتر مرز مشترک دارند و مقامات عراقی در چند ماه گذشته چندین بار از قاچاق اسلحه خبر داده اند. استان های عراق که هم مرز سوریه هستند اکثرا سنی مذهب هستند. طی سال ها مرز سوریه و عراق، دروازه ورود گروه های جهادی سایر کشورها برای مبارزه با آمریکایی ها و سپس با شیعیان در عراق بود اما حالا مبارزان سنی عراق و سایر کشورها هستند که به سوریه می روند تا به شورشیان سوری کمک کنند.
اما بی شک نمایشی ترین اتفاق از سرگیری سوءقصدهایی با ابعاد بزرگ است که شاخه عراق القاعده مسوولیت آنها را به عهده گرفته است. زائران شیعی که به سوی شهرهای مقدس در حرکتند و همین طور سربازان و نیروهای پلیس هدف جدید حملات آنها هستند. سپتامبر 2012 خونین ترین ماه عراق در دو سال گذشته بود. پیام صوتی ابوبکر البغدادی، رهبر القاعده در عراق که در لیست افراد تحت تعقیب در کشور قرار دارد، هیچ ابهامی در این زمینه بر جای نمی گذارد. او در این پیام که روی اینترنت قرار گرفته اعلام می کند: «ما مرحله جدیدی از مبارزه مان را آغاز کرده ایم و طرحی را شروع کرده ایم که فروریختن دیوارها نام دارد.» این طرح جدید در اصل آزادی اعضای القاعده از زندان های عراق را مد نظر دارد. البغدادی اعلام کرده است که قضات، دادستان ها و نگهبانان بازداشتگاه ها را هدف قرار می دهد تا بتواند امکان فرار اعضایش را فراهم کند.
او همچنین سران قبایل سنی مذهب را دعوت کرده است تا از جنبش های جهادی حمایت کنند. حمایتی که در سال 2005 از آنها دریغ کرده بودند و به جای آن با تشکیل نیروهای شورای بیداری، در کنار ارتش آمریکا قرار گرفته بودند. این روی گردانی آنها هرگز از جانب جنبش های شورشی سنی بخشیده نشد و این شاخه از نظامیان را هدف اصلی حملات خود قرار دادند. از نظر مقامات دولتی، باید پذیرفت که القاعده عراق از نظر تجهیزات بسیار مجهزتر شده است. یکی از مشاوران دولت می گوید: «مرز با سوریه همیشه نقطه عبور شورشی ها به خاک ما بوده است. امروز هیچ تردیدی وجود ندارد که آنها به دنبال ایجاد هرج و مرج در عراق هم هستند.» هوشیار زیباری، وزیر خارجه عراق نیز در این مورد با او هم عقیده است. او در جولای 2012 گفت: «می ترسیم که با وجود هرج و مرج حاکم بر سوریه، این کشور به پایگاه جدید القاعده تبدیل شود.» بغداد حضور نظامی اش در مرز با سوریه را تشدید کرده است. ابتدا اعلام کرد که به دنبال هجوم پناهجویان سوری مرز خود با این کشور را می بندد اما پس از آن که این تصمیم با آتش انتقادات مواجه شد از آن صرف نظر کرد.
ویژگی مذهبی درگیری ها، در جابه جایی جمعیت در ابعاد منطقه ای نیز بازتاب دارد. در اوج جنگ فرقه یی در عراق شیعیان عراقی بسیاری رفتند تا در سوریه پناه بگیرند. سوریه در مقایسه با سایر همسایگان عراق، بیشترین تعداد پناهجویان عراقی را در خود جای داد (بیش از یک میلیون تن). بخشی از شیعیان عراق در حومه جنوبی دمشق و در اطراف حرم حضرت زینب گرد آمده بودند. در این محله، شیعیانی که از چهار گوشه جهان اسلام آمده بودند در کنار هم جمع شدند. ارتش سوریه آزاد احتمالا به این منطقه نیز حمله کرده و بسیاری از شیعیان عراق را وادار کرده است تا سوریه را ترک کنند و دوباره راه بغداد را در پیش گیرند.
حالا نوبت عراق است که پناهجویان سوری را در خود جای دهد. در کل، حدود 33704 سوری در عراق به ثبت رسیده اند. بیش از 28000 نفر از آنها سوری هایی با اصلیت کرد هستند که به کردستان عراق آمده اند. از اواخر ماه جولای و زمانی که مقامات بغداد مرز میان دو کشور را باز کردند، 5600 سوری به جنوب و در القیم، واقع در استان سنی نشین الانبار پناه آورده اند. در ماه مه در حالی که اردوگاه پناهندگان دومیز در کردستان عراق، واقع در سی کیلومتری دهوک، در مسیر مرز سوریه، هنوز نیمه کاره بود، پذیرای 8000 سوری شد. همه این افراد اصالت کرد دارند. ماه گذشته اندازه این اردوگاه تقریبا دو برابر شده بود و گفته می شود در هفته حدود هزار نفر به آن اضافه می شوند. پناهجویان دومیز توسط دولت خودمختار کردستان عراق با استقبال بهتری مواجه می شوند که البته همبستگی میان کردها آنها را مجبور به چنین کاری می کند. اما سوری های دیگری که تلاش می کنند وارد عراق شوند از چنین موقعیتی برخوردار نیستند به خصوص کسانی که سعی دارند از جنوب و از نزدیکی پاسگاه مرزی ابوکمال در القیم که اواسط ماه جولای بسته شد، بیایند.
در میان پناهجویان کرد حدود هزاران تن هستند که توسط پیشمرگ های کرد عراق آموزش دیده و مخفیانه به کردستان سوریه بازگشته اند تا کنترل شهرهایی را که ارتش سوریه از آنها خارج شده به دست گیرند. آنها توسط حزب دموکراتیک کردستان (PDK) متعلق به مسعود بارزانی آموزش دیده اند و در موقعیتی هستند که با مبارزان PYD، تشکیلاتی که نمونه سوری PKK در ترکیه است و تا اوایل ماه جولای به بشار اسد متعهد مانده بودند، مبارزه می کنند. بسیاری از این مساله می ترسند که بعدها میان کردها نیز جنگ دربگیرد یعنی میان طرفداران PKK ترکیه و طرفداران PDK عراق.
سقوط بشار اسد می تواند پیامدهای بسیار مهمی برای عراق داشته باشد. احتمالا پایان ترکیب شیعه-کرد را رقم خواهد زد و دوباره کشور را در درگیری های فرقه یی بی پایان فرو خواهد برد. از آن جایی که به نظر نمی رسد هیچ یک از طرفین درگیری در سوریه برتری داشته باشند و احتمالا جنگ طولانی خواهد شد، در این شرایط اختلافات فرقه یی در عراق تشدید خواهند شد. تروریسم ضد شیعه در ابعادی بزرگ به کشور باز خواهد گشت و تشدید تنش ها میان بغداد و منطقه خود مختار کردستان نیز قابل پیش بینی هستند. فلج فعلی نهادهای عراقی نشان دهنده ناتوانی سیستم سیاسی عراق در خروج کشور از هزارتویی جهنمی است که به نظر می رسد هم اکنون در آن گیر افتاده است.