من باشم، اسلام به درک …..!
من باشم، اسلام به درک . . .
این جمله ایست که این روزها به گونه های مختلفی می توان از رفتار و اعمال بعضی از مسولین فرهنگی برداشت کرد . . .
در گذشته و قبل از انقلاب در آن غربت و مظلومیت و محدودیت اگر بنا بود کاری انجام شود که زندگی آن فرد به خطر می افتاد می گفت: من نباشم، اسلام باشد . . .
این همان پیام حضرت سید الشهدا علیه السلام است…، خود و تمام عزیزانش را فدای اسلام کرد.. تا اسلام بماند و به من و شما برسد.
ولی الان این شعار دیگر در حد همان شعار هم نمانده و بسیار کم رنگ شده، با اینکه در مملکت اسلامی، بین امت اسلامی و با کلی امکانات و فضای حتی بین المللی زندگی می کنیم..
متأسفانه بعضی از مسولین می خواهند کاری بکنن که فقط نامی از آن ها باشد!! حال می خواهد به نفع اسلام باشد یا فقط بیت المال حرام شود یا حتی به ضرر اسلام باشد، مهم نیست، فقط همین که نامی از این آقا باشد کافیست…
البته این جرأت هم به لطف خود ما در این برخی به اصطلاح مسولین ایجاد شده که بتوانند برای نام خودشان کار بکنند.
اگر ما ظاهر بین نبودیم و باطن برنامه های این دوستان را می دیدم و از کنارشان به سادگی نمی گذشتیم الان در این مورد هم صحبتی نمی کردیم و می رفتیم سراغ موضوعات مهم تر…
یکی از عزیزان و مبلغین خدمت بزرگی رسید و از ایشان دعوت کرد که برای افتتاحیه ی مجموعه ی فرهنگی آنان تشریف بیاورد و سخنرانی کند.
وقتی به ایشان گفتن روز افتتاحیه ولادت حضرت زینب س می باشد سرش را پایین انداخت و بعد از کمی تأمل با اشکی که بر گونه جاری بود گفت: می دانی زینب (س) یعنی چه!? "زینب یعنی بعد از امام هم تکلیف ساقط نیست…."
حالا کجای این حرف با حرف بغضی از مسولین هم خوانی دارد…
بعضی ها دنبال راهی هستند که تکلیف را از گردن خود بیاندازند ولی حضرت زینب سلام الله علیها در حال اسارت و آن همه داغ عزیزان باز هم از زیر بار تکلیف خود شانه خالی نکرد….