در گفتگو با بهرام حلالخور، پژوهشگر روابط بینالملل بررسی شد؛
نقش مؤثر NGOها در انتشار نامه رهبری به جوانان غربی
بیشک NGOها میتوانند در انتشار پیام رهبری تأثیرگذار باشند؛ که برای بررسی دقیق این موضوع با چند مسئله مواجه هستیم: ما در کشور خودمان چه تعداد NGO داریم؟ چقدر با فعالان خارج از ایران ارتباط داریم؟ میزان نفوذ NGOهای خارجی در کشور خودشان به چه میزان است؟
گروه فرهنگی «تیتریک»؛ بهرام حلالخور، پژوهشگر حقوق و روابط بینالملل در گفتگو با جبهه
جهانی مستضعفین درباره برخوردهای متناقض دولت آمریکا در قبال حوادث اخیر
شارلی ابدو و چپل هیل گفت: "برخورد آمریکا بر اساس اصولی است که منافع ملی
او تعیین کرده است. با توجه به اینکه آمریکا خود را قدرت اول دنیا
میداند براساس همین قدرت منافعی را برای خود تعریف میکند و بر اساس این
منافع نسبت به حوادث عکسالعملهای گوناگون از خود بروز میدهد. از جمله
این مسائل، پدیده تروریسم است که در چند وقت اخیر شاهد برخورد دوگانه نسبت
به آن بودیم. تروریسم در روابط بینالملل به عنوان یک مفهوم خوب یا بد
نیست؛ بلکه به عنوان یک پدیده مطرح است.
معیار آمریکا منافع ملی است؛ اگر پدیده یا موضوعی با منافع ملی او همسو باشد در سطح وسیعی از آن حمایت میکند در غیر این صورت به مخالفت با آن میپردازد به طور مثال در خصوص داعش و جبهه النصره ما شاهد هستیم که عربستان با کمک آمریکا به این گروهکها قدرت زیادی داد و تا زمانیکه داعش متعرض منافع آمریکا نشده بود به عنوان گروهک تروریستی مطرح نبود، ولی زمانیکه به کردها حمله کرد و خبرنگار آمریکایی را به قتل رساند به عنوان تروریست معرفی شد.
با وجود تمام حوادث تروریستی که همه روزه در عراق و افغانستان و سوریه در حال وقوع است، اینبار حادثه تروریستی شارلی ابدو و باز شدن پای تروریستها به فرانسه که البته آن هم در پاسخ به اقدام خود روزنامهنگاران بود؛ تبدیل به یک پدیده رسانهای شد و از سراسر دنیا موج محکومیت تروریست راه افتاد.
اما چند وقت بعد با قتل سه دانشجوی مسلمان که توسط یک آمریکایی بدون هیچ جرمی به رگبار بسته شدند، صدای جهانیان در محکومیت تروریست خاموش شد؛ البته مسلمانان آمریکایی برای مطرح شدن این موضوع در دنیا تلاش کردند ولی خوب مطرح نشد."
گسترش اسلامهراسی با شکست کمونیسم
وی همچنین در خصوص نقش اسلامهراسی در اتفاقاتی مثل چپل هیل افزود: "هر کشور و هر جایی برای بیان خوب بودن خود نیاز به یک بد دارد. تا سال ۱۹۹۱ که هنوز شوروی و کمونیست وجود داشت، غربیها به سرکردگی آمریکا خود را در جایگاه خوب قرار میدادند و کمونیست بد بود.
پس از سال ۱۹۹۱ و با فروپاشی کمونیست برای معرفی بد به دنیا نمیشد از کلمه شرق استفاده کرد، چون بسیاری از کشورهای شرقی مثل چین و کره و تا حدودی روسیه با غرب همکاری داشتند به همین دلیل برای بیان مصداق دشمن، از اسلام استفاده شد و اسلام به عنوان دینی که تروریست را به دنبال میآورد معرفی و موج اسلامهراسی در دنیا بر پا شد."
نقش نامه رهبر معظم ایران در مقابله با اسلامستیزی
این محقق روابط بینالملل در خصوص نقش نامه رهبر معظم انقلاب در مقابله با اسلامستیزی بیان داشت: "در مورد نامه رهبری باید به دو نکته توجه کرد، یکی محتوا و دیگری بیان نامه برای مخاطب.
محتوای نامه رهبر انقلاب بسیار کامل است و به خوبی توانسته انگیزه رسانههای غربی برای معرفی اسلام را بیان کند. نکته دوم این که آیا با این ساختار بینالمللی رسانهای که ما با آن روبهرو هستیم میتوان این نامه را در تمام جهان منتشر کرد یا خیر؟
البته خوشبختانه در فضای مجازی و ظرفیتی که شبکههای اجتماعی دارند تا حدودی این نامه به دست مخاطبان اصلی رسیده است؛ ولی میزان انتشار و نفوذ نامه در میان غربیها به علت بایکوت خبری از سوی غرب بسیار کم بوده است."
نقش فعال NGOها در نشر نامه رهبری
حلالخور با اشاره به نقش NGOها در مقابله با اسلامهراسی گفت: بیشک NGOها میتوانند در نشر پیام رهبری تأثیرگذار باشند؛ که برای بررسی دقیق این موضوع با چند مسئله مواجه هستیم:
اول: ما در کشور خودمان چه تعداد NGO داریم؟
دوم: چقدر با فعالان خارج از ایران ارتباط داریم؟
سوم: میزان نفوذ NGOهای خارجی در کشور خودشان به چه میزان است؟
افرادی که در کشورهای دیگر به صورت داوطلبانه و برای دستیابی به حقیقت در سازمانهای مردمنهاد عضو میشوند در خصوص نامه رهبری هم جزء کسانی هستند که به محتوای نامه توجه و از آن استقبال کردهاند.
نکته مهم این است که NGOهای داخلی باید بتوانند یک ارتباط کامل و درست با فعالان خارجی داشته باشند تا در زمینه تبادل اطلاعات و اندیشه موفق باشند."
معیار آمریکا منافع ملی است؛ اگر پدیده یا موضوعی با منافع ملی او همسو باشد در سطح وسیعی از آن حمایت میکند در غیر این صورت به مخالفت با آن میپردازد به طور مثال در خصوص داعش و جبهه النصره ما شاهد هستیم که عربستان با کمک آمریکا به این گروهکها قدرت زیادی داد و تا زمانیکه داعش متعرض منافع آمریکا نشده بود به عنوان گروهک تروریستی مطرح نبود، ولی زمانیکه به کردها حمله کرد و خبرنگار آمریکایی را به قتل رساند به عنوان تروریست معرفی شد.
با وجود تمام حوادث تروریستی که همه روزه در عراق و افغانستان و سوریه در حال وقوع است، اینبار حادثه تروریستی شارلی ابدو و باز شدن پای تروریستها به فرانسه که البته آن هم در پاسخ به اقدام خود روزنامهنگاران بود؛ تبدیل به یک پدیده رسانهای شد و از سراسر دنیا موج محکومیت تروریست راه افتاد.
اما چند وقت بعد با قتل سه دانشجوی مسلمان که توسط یک آمریکایی بدون هیچ جرمی به رگبار بسته شدند، صدای جهانیان در محکومیت تروریست خاموش شد؛ البته مسلمانان آمریکایی برای مطرح شدن این موضوع در دنیا تلاش کردند ولی خوب مطرح نشد."
گسترش اسلامهراسی با شکست کمونیسم
وی همچنین در خصوص نقش اسلامهراسی در اتفاقاتی مثل چپل هیل افزود: "هر کشور و هر جایی برای بیان خوب بودن خود نیاز به یک بد دارد. تا سال ۱۹۹۱ که هنوز شوروی و کمونیست وجود داشت، غربیها به سرکردگی آمریکا خود را در جایگاه خوب قرار میدادند و کمونیست بد بود.
پس از سال ۱۹۹۱ و با فروپاشی کمونیست برای معرفی بد به دنیا نمیشد از کلمه شرق استفاده کرد، چون بسیاری از کشورهای شرقی مثل چین و کره و تا حدودی روسیه با غرب همکاری داشتند به همین دلیل برای بیان مصداق دشمن، از اسلام استفاده شد و اسلام به عنوان دینی که تروریست را به دنبال میآورد معرفی و موج اسلامهراسی در دنیا بر پا شد."
نقش نامه رهبر معظم ایران در مقابله با اسلامستیزی
این محقق روابط بینالملل در خصوص نقش نامه رهبر معظم انقلاب در مقابله با اسلامستیزی بیان داشت: "در مورد نامه رهبری باید به دو نکته توجه کرد، یکی محتوا و دیگری بیان نامه برای مخاطب.
محتوای نامه رهبر انقلاب بسیار کامل است و به خوبی توانسته انگیزه رسانههای غربی برای معرفی اسلام را بیان کند. نکته دوم این که آیا با این ساختار بینالمللی رسانهای که ما با آن روبهرو هستیم میتوان این نامه را در تمام جهان منتشر کرد یا خیر؟
البته خوشبختانه در فضای مجازی و ظرفیتی که شبکههای اجتماعی دارند تا حدودی این نامه به دست مخاطبان اصلی رسیده است؛ ولی میزان انتشار و نفوذ نامه در میان غربیها به علت بایکوت خبری از سوی غرب بسیار کم بوده است."
نقش فعال NGOها در نشر نامه رهبری
حلالخور با اشاره به نقش NGOها در مقابله با اسلامهراسی گفت: بیشک NGOها میتوانند در نشر پیام رهبری تأثیرگذار باشند؛ که برای بررسی دقیق این موضوع با چند مسئله مواجه هستیم:
اول: ما در کشور خودمان چه تعداد NGO داریم؟
دوم: چقدر با فعالان خارج از ایران ارتباط داریم؟
سوم: میزان نفوذ NGOهای خارجی در کشور خودشان به چه میزان است؟
افرادی که در کشورهای دیگر به صورت داوطلبانه و برای دستیابی به حقیقت در سازمانهای مردمنهاد عضو میشوند در خصوص نامه رهبری هم جزء کسانی هستند که به محتوای نامه توجه و از آن استقبال کردهاند.
نکته مهم این است که NGOهای داخلی باید بتوانند یک ارتباط کامل و درست با فعالان خارجی داشته باشند تا در زمینه تبادل اطلاعات و اندیشه موفق باشند."
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده