گفتگوی "تیتر1" با یک تولیدگر و پرورش دهنده خانگی طیور
نمیخواهم مرغ و خروس پاپری هم مانند نیمروی کوکب خانم افسانه شود
یک پرورش دهنده خانگی طیور و تولیداتش گفت : هنوز طعم عکس نیمروی کوکب خانم زیر دندانهایم است و دلم برای فرزندانمان که زندگی ماشینی نمیگذارد حس های قشنگ قدیمی را حس کنند میسوزد.
گروه استانی«تیتریک»؛خانمی جوان و امروزی با اخلاقی خوش و رویی گشاده است ، کنار بساط مغازه همسرش در ابتدای جاده چالوس مرغ پاپری و خروس نوک حنایی پرورش میدهد ، از آن مرغ و خروسهایی که از سلامت و تغذیه سالم چابک و زیبا به نظر میرسند و آدم از جست و خیزهایشان حس خوبی پیدا میکند ، حسی مانند حس خانه صمیمی مادربزرگ ها و پدربزرگ ها در روستا.
از او میپرسم چه شد که به این فکر افتادی و سختی را به جان خریدی ؟
میگوید : وقتی بچه بودم و حتی وقتی بزرگ شدم ، عکس های تخم مرغهای کوکب خانم را خیلی دوست داشتم و هروقت که به آن نگاه میکردم مزه ای جالب و دوست داشتنی زیر دندانهایم حس میکردم و بعدها وقتی برای بچه هایم قصه آن داستان الب را تعریف میکردم ، هیچ حسی در چهره آنان نمیدیدم، به خصوص اینکه خانه پدربزرگ و مادربزرگ را هم در روستا تجربه نکرده بودند و تصویرهای ذهنشان از این چیزهای نوستالوژیک ما در حد همان کارتونهای تلویزیون بود و این مرا عذاب میداد و دوست نداشتم.
این بانوی تولیدگر افزود : اگر نجنبیم مرغهای پاپری و خروسهای نوک حنایی زیبا هم مانند بسیاری از نوستالوژی های شیرین ایرانی به افسانه ها خواهد پیوست و کودکان ما از خاطرات بچگی تنها فضای مجازی و بازی های رایانه ای را به یاد خواهند آورد.
از او میپرسم اینهمه مرغ و خروس را خودش پرورش داده است که میگوید : تازه کلی از آنها را همراه با تخم هایی که میگذارند به فامیل و مسافران جاده فروخته ایم و برکت زیادی در پرورش آنها وجود دارد.
ادامه میدهد : خودمان هم هر چند وقت یکبار یکی از آنها را سر میزنیم و میخوریم و اصلا نوع و مزه آن با مرغهای کارخانه ای قابل مقایسه نیست ، چون از غذاهای خانگی که در سفره می ماند تغذیه میکنند و علامه بر اینکه تخم های پر از خاصیت تولید میکنند ، بلکه دیگر چیزی از نان و مواد غذایی خانه اسراف نمی شود.
ادامه میدهد : خودمان هم هر چند وقت یکبار یکی از آنها را سر میزنیم و میخوریم و اصلا نوع و مزه آن با مرغهای کارخانه ای قابل مقایسه نیست ، چون از غذاهای خانگی که در سفره می ماند تغذیه میکنند و علامه بر اینکه تخم های پر از خاصیت تولید میکنند ، بلکه دیگر چیزی از نان و مواد غذایی خانه اسراف نمی شود.
همسرش را صدا میکند و تخم مرغها را نشانمان میدهد و اظهار میکند : آنوقت میگوییم چرا سرطان زیاد شده است ، برای اینکه امروزه، هرچه استفاده میکنیم هورمونی و ناسام است ، از میوه های گلخانه ای که مواد مضر برای بزرگتر شدن آن استفاده میشود تا مرغهای ماشینی و تخم مرغهایی که به خاطر تغذیه و استفاده از داروهای ناسالم تنها به بدن ما آسیب میزنند.
از او میپرسم چه شد که به این فکر افتادی و سختی را به جان خریدی ؟
میگوید : وقتی بچه بودم و حتی وقتی بزرگ شدم ، عکس های تخم مرغهای کوکب خانم را خیلی دوست داشتم و هروقت که به آن نگاه میکردم مزه ای جالب و دوست داشتنی زیر دندانهایم حس میکردم و بعدها وقتی برای بچه هایم قصه آن داستان الب را تعریف میکردم ، هیچ حسی در چهره آنان نمیدیدم، به خصوص اینکه خانه پدربزرگ و مادربزرگ را هم در روستا تجربه نکرده بودند و تصویرهای ذهنشان از این چیزهای نوستالوژیک ما در حد همان کارتونهای تلویزیون بود و این مرا عذاب میداد و دوست نداشتم.
این بانوی تولیدگر افزود : اگر نجنبیم مرغهای پاپری و خروسهای نوک حنایی زیبا هم مانند بسیاری از نوستالوژی های شیرین ایرانی به افسانه ها خواهد پیوست و کودکان ما از خاطرات بچگی تنها فضای مجازی و بازی های رایانه ای را به یاد خواهند آورد.
وی با ابراز ناراحتی از رخت بربستن داستانهای جالب از روزگار قدیمی ایران در کتابهای درسی مانند کوکب خانم گفت : اینقدر زندگی در کشور ما به سرعت ماشینی و مجازی شده است که تنها مریضی جسمی گریبانگیرمان نخواهد شد و بیشتر باید نگران افسردگی و بی روحی زندگی هایمان باشیم.
این زن جوان ابتکار خوبی به خرج داده و بدون اینکه خود متوجه باشد گامی بلند در راستای اقتصاد مقاومتی برداشته است ، داستان هنرورزی کوکب خانم تأثیر خوبی بر روی این زن بانوی ایرانی گذاشته است و حالا میتوان اثر بخشی آموزش و پرورش افکار را بر روی ذهن کودکان درک کرد.
حالا که کودکان ما دیگرداستانهای کوکب خانم ، زن روستایی مهمان نواز قصه های دبستان، زنی که مادر عباس و بانویی با سلیقه و پاکیزه است که به محض آمدن مهمان سرزده با رویی گشاده برخورد میکند و به جای زنگ زدن شتابانه به مغازه فست فود فروشی، با داشته های خانه و زحمات تولید شده خود ، سفره ای پررنگ و لعاب برای مهمانانش میچیند دیگر نداریم ، کودکان ما از چه کسی مهارتهای زندگی را خواهند آموخت.
باور کنید کوکب خانم،تصمیمات کبری، دهقان فداکار، چوپان دروغگو،حسنک کجایی و واژه های آشنایی نسل دیروز ، تأثیری حیاتی در حفظ فرهنگ و سنتهای اسلامی و ایرانی داشتند که جای آن را با دست های خود خالی کردیم.
نسلهای امروز که بعدها بزرگ می شوند مادران خود را در دوران کودکی ، سرگرم با موبایلها و پای تلویزیون و از مزه های غذا هم فست فود ها و خوراک آماده را به یاد خواهند آورد.
حالا که کودکان ما دیگرداستانهای کوکب خانم ، زن روستایی مهمان نواز قصه های دبستان، زنی که مادر عباس و بانویی با سلیقه و پاکیزه است که به محض آمدن مهمان سرزده با رویی گشاده برخورد میکند و به جای زنگ زدن شتابانه به مغازه فست فود فروشی، با داشته های خانه و زحمات تولید شده خود ، سفره ای پررنگ و لعاب برای مهمانانش میچیند دیگر نداریم ، کودکان ما از چه کسی مهارتهای زندگی را خواهند آموخت.
باور کنید کوکب خانم،تصمیمات کبری، دهقان فداکار، چوپان دروغگو،حسنک کجایی و واژه های آشنایی نسل دیروز ، تأثیری حیاتی در حفظ فرهنگ و سنتهای اسلامی و ایرانی داشتند که جای آن را با دست های خود خالی کردیم.
نسلهای امروز که بعدها بزرگ می شوند مادران خود را در دوران کودکی ، سرگرم با موبایلها و پای تلویزیون و از مزه های غذا هم فست فود ها و خوراک آماده را به یاد خواهند آورد.
کار این بانو درخور تحسین است ، چیزی که اکنون در روستاها هم کمتر مشاهده میشود، سابق بر این پرداختن بانوان روستایی به تولید خانگی اینگونه بود که هم از اینکار لذت میبردند و هم فعالیت این زنان در مراحل مختلف پرورش دام، طیور و کشت و زرع صیفی جات ، دارای تأثیر مثبت در درآمد خانوار و صرفه جویی در هزینه ها بود.
امیدواریم همه از این زن هنرمند ایرانی درس بگیریم.
امیدواریم همه از این زن هنرمند ایرانی درس بگیریم.
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده