بزرگترین مشکل نابینایان استان البرز اشتغال و ادامه تحصیل است/ مسئولین نابینایان را ببینند
گروه استانی «تیتریک»؛به نقل از نگارانه؛ نگاهی بر تقویم یادمان میآورد که امروز روز افرادی است که نگاهی ندارند اما حس می کنند که تیغ بیمهریها هر روز بیشتر از پیش به چشمانشان فرو می رود. امروز روز عصای سفید است، سفیدی که هنوز در کشور ما آن طور که باید و شاید با چشمان بینای افراد نیز دیده نمی شود.فرحناز خاکباز مددکار اجتماعی بهزیستی 25 سال است با نابینایان کار کرده است ، معلولان بهزیستی کرج از فرحناز خاکباز به عنوان یک فرشته یاد می کنند که از خود برای این گروه مایه می گذارد جا دارد پیشاپیش از زحمات این مددکار دلسوز قدردانی و تشکر کنیم.در ذیل گفتگوی خواندنی با این بانوی گرانقدر را می خوانیم:
خودتون رو معرفی کنید و بفرمایید چند ساله برای جامعه نابینایان دارید خدمت میکنید؟
فرحناز خاکباز هستم از سال 1368 کارمند اداره بهزیستی بودم و از سال 1370 در خدمت نابینایان عزیز هستم.
کار با نابینایان چگونه است؟
کار با نابینایان یک مقداری سخته است. نه به دلیل اینکه آنها بچه های سختی باشند، به دلیل اینکه همه وسایل اینها ویژه است و همه چیز شنیداری است و یه سری روحیات خاصی دارند،منتها من فکر می کنم که اگر بتوانم آن رابطه ای که باید باهاشون برقرار کنیم را برقرار کردم،بسیار بسیار نتیجه میبینید و شاید همین عشق و همین نتیجه باعث شده که من 25 سال افتخار خدمت داشته باشم.
چه مشکلاتی جامعه نابینایان در جامعه دارند که مسئولین باید خدمتی برای آنها انجام دهند؟ چقدر این امکانات براشون فراهم شده است؟
اولین مسائلی که دارند،موقع تحصیل است.وسایل شون کم است، یا به بهزیستی یا به مدارس مراجعه می کنند و اکثرا دستیابی بهشون خیلی سخت است و بعد موقع کنکور سراسری هست که این بچه ها کنارشون منشی قرار می گیرد ولی منشی ها آن سواد خاصی که باید داشته باشند رو ندارند و این طبیعی است که خیلی ها ممکن است نتوانند انگلیسی بخوانند و عربی بخوانند و اینکه بچه ها از این موضوع بسیار شاکی هستند و بعد ها با این مشقت درس می خوانند و اکثرا کارشناس ارشد و دکترا و در جامعه بیکار هستند. اگر مسئولین مصاحبه من را میشنوند یا می خوانند،تنها خواهشی که دارم،آن 3 درصد را اجرا کنند و حداقل اینکه اپراتورهای سازمان و ادارات از نابینایان استفاده شود.
روز عصای سفید است،چه صحبتی برای نابینایان دارید؟
خدمتشون سلام می کنم،خدمت همه بچه های نابینای خودم،چه در استان البرز و چه در کشور و میگویم بهشون که تنها افتخار کاری که من داشتم،وجود یکایک تون بود و تمام قدرت هایی رو که از طریق توانمندی هاتون نشون دادید،باعث افتخار من شد و امیدوارم که بتوانم تا آخرین نفس های زندگی ام در کنارشون باشم.
صحبت پایانی تون رو بفرمائید؟
از مسئولین میخواهم که بچه های نابینا رو ببینند و باورکنند و اینکه بدانند که این بچه ها توانمندتر از آنی هستند که اینها فکر میکنند و این که بچه های عزیزم دوستتون دارم و نفس هام بخاطر شما میاد و میرود.