نقش و تأثیر شبکه های مجازی و اجتماعی بر خانواده های ایرانی
به گزارش گروه علمی «تیتریک»؛ « ناصر شکری » فارغ التحصیل رشته مدیریت اجرایی گرایش استراتژیک در مقطع کارشناسی ارشد مقاله ای در باب نقش و تأثیرات مدیریت تکنولوژی شبکه های
مجازی و اجتماعی بر خانواده های ایرانی دارد که مطالعه ای موردی در استان البرز می باشد و آن را در اختیار "تیتر1"قرار داده است که خلاصه این مقاله به شرح زیر می باشد:
فضای مجازی شبکه های اجتماعی یکی از مهم ترین ابزارها برای نمود یافتن اثرات جهانی شدن است . این فضای مجازی عرصه وسیعی از اطلاعات و نمودهای مختلف معنایی را ایجاد می کند .
هدف از این پژوهش ارایه یک الگوی مناسب برای مدیریت بهینه شبکه های مجازی و اجتماعی و اثربخشی مثبت یا منفی یک پدیده اجتماعی و نحوه مدیریت آن است . این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر روش تحقیق ، توصیفی و از طبقه پیمایشی می باشد که در آن با استفاده از پرسشنامه محقق و دریافت نظر کلیه افراد استان البرز در زمینه تاثیرات و نحوه استفاده از شبکه های مجازی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد . جامعه آماری تحقیق را 250 نفر از بین دانشگاهیان استان البرز به صورت خوشه ای تشکیل داده است . به همین منظور از آزمون اسپیرمن و آزمون کروسکال والیس استفاده گردید که در این آزمون مشخص گردید که رابطه بین استفاده از شبکه های مجازی با گسست خانواده ها از لحاظ ابعاد اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی مثبت و مستقیم است و از لحاظ ابعاد سیاسی و امنیتی رابطه وجود ندارد .
مقدمه
در عصری که کارکرد جنگها و شیوههای مبارزه و مقابله تغییر پیدا کرده و از جنگ سخت به جنگ نرم و از جنگ نظامی به جنگ فرهنگی و رسانهای تبدیل شده است ، قطعاً نگرشها به ابزارهای جنگ رسانهای هم باید تغییر کند . در میان انواع و اقسام رسانهها ، فضای مجازی از یک گستردگی و ویژگیهای منحصربه فردی برخوردار بوده و هست و در میان رسانههای مجازی ، « شبکههای اجتماعی » به دلیل ایجاد یک محیط تعاملی ، مورد توجه ویژه قرار دارند .
گسترش « شبکههای اجتماعی » مانند هر نوآوری دیگر به ایجاد دگرگونیهایی در جنبههای مختلف زندگی میانجامد و در کنار دست آوردهای انکارناپذیر مثبت در زمینههای گوناگون ، پیامدها و آسیبهای ناخوشایندی نیز به همراه دارد و در پشت ظاهر بی خطر و آرام خود ، زمینه ساز آسیبها و چالشهای فردی و اجتماعی زیادی در جامعه میشود .
مهمترین تفاوت دنیای امروز و دیروز سرعت تحولات تکنولوژیک عنوان شده است . دنیا درحال تغییر است و سرعت این تغییر روزبه روز بیشتر ، تکنولوژیهای جدید ظهور مییابند و تکنولوژی مدیریت یکی از انواع آن است که فناوری بسیار قوی دارد و جزء لاینفک آن است ( عطار طوسی ، 1388 ) .
در این پژوهش به نقش و تأثیرات مدیریت تکنولوژی شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی در استان البرز خواهیم پرداخت . در این فصل به بیان مسئله و به فرضیات و سوالات پژوهش حاضر و هم چنین و ضرورت و اهمیت تحقیق پرداخته شده است .
سابقه و ضرورت انجام تحقیق
مدیریت تکنولوژی که ره آوردی نو در باز تعریفی سنتها و هرآنچه که ما آن را هنجار می نامیم میباشد و عاملی گردیده برای سوء استفاده در راستای اهداف از پیش تعیین شده ، در صورتی که ما فارغ از تأثیرات مخرب و تهدیدات آشکار و نهان آن بی هیچ ترس و واهمهای ، شاهد گسترش و استفاده روزافزون آن در هر مکان و زمانی درمیان خانوادهها و جوانان میباشیم . که تاکنون در جامعه و فرهنگ زندگی ما حضور نداشته است ( افراسیابی ، 1392 ) . بی آنکه نخبگان و مسئولان نسبت به مدیریت و کنترل محتوایی که توسط این تکنولوژیها در اختیار میگذارند چارهای اندیشیده باشند . ولی برای توجیه راهکارهایی را ارایه میدهند با بازه زمانی شش ماهه آیا اینان غافلند و یا خود را به خواب زدهاند زمانی این راهکارها ارایه و عملی میباشند که جای تکنولوژی نو با عملکردهای منحصربه فرد تراز شش ماه قبل گرفته است و آنجاست که برخی از آن راههای پیشگیری خود به خود خنثی میگردند . حال برای نمونه به یک سری از این مشکلات و ناهنجاریهایی که ره آورد این تکنولوژی نوین ( ماهواره ، شبکههای اجتماعی و تلویزیون ) با گستردگی استفاده ، بدون توجه به نیازها و مدیریت صحیح اشاره مینماییم .
1-تاثیر بر نهاد خانواده ، افکار عمومی و عملکرد آن به ویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری ( بیخانی ، 1391 )
2-ایجاد نیازهای گوناگون و دگرگونیهای اقتصادی و اجتماعی ، تجدد گرایی و دنیاگرایی
3-پیدایش و شکل گیری جامعهای نوین در حیات بشری
4-تبدیل شدن این تکنولوژی به یک سلاح موثر فرهنگی با هدف تثبیت و گسترش سلطه غربی در ساختار فرهنگ ملی و بومی
5- ایجاد خانوادههایی که در آنها کودکان ، نوجوانان و جوانان دارای مشکلات عدیدهای چون : نیازهای عاطفی ، محبت ، اضطراب ، عدم تابعیت و بی حرمتی به والدین ، اشاعه مصرف گرایی ، خشونت افراطی ، مصرف مواد مخدر ، تنوع طلبی ، هوسرانی ، محرک شهوت ، بی بند و باری
6- ترویج چند همسری و روابط نامشروع ( خیانت مرد به همسر و بالعکس ) فرزندان نامشروع ، دوستیهای قبل از ازدواج ، حاملگی و سقط پیش از ازدواج ( موحد ، 1383 : 160 ) ، ترویج و تبلیغ بر ضد دین ( دین زدایی ) و تبلیغ فرق ضاله در راستای عضوگیری و نیز ایجاد شبه ، خرافه پرستی .
7- تحریک و تشویق دختران به فرار از خانه ( دختران فراری و زنان خیابانی )
8- همسر آزاری از سوی زنان
9-تبدیل نمودن جوان فعال و پر شور علمی به جوانی گوشه گیر ، منزوی ، کم تحرک و دور از زمینه های علمی
10- ارزش زدایی از جامعه و خانواده ، تجمل گرایی و افزایش مهریه ، افزایش نرخ طلاق در خانوادهها
11- ترویج فردگرایی ، تعارض فرهنگی ، نا آرامی ذهنی و نارضایتی ، کاهش ازدواج و زاد و ولد
12- تأثیر بر زبان و هنر و ایجاد تفکر تک ساختی ( کفاشی ، 1384 ) ، ارایه فرهنگ جهانی و نسبیت گرایی فرهنگی
به گفته جورج گربنر ( 1996 ) نظریه پرداز ارتباطات پیشرفت فنی و تکنولوژی در جامعه به جای اینکه به آزادی و تسلط انسان بر طبیعت منجر شود به عاملی در بهره کشی بیشتر انسانها تبدیل شده است تلویزیون ( ماهواره و .... ) چنان جایگاهی محوری در زندگی روزمره دارد که پیامهایش در مورد واقعیت ، جای تجربه شخصی و دیگر وسایل شناخت جهان را گرفت .
اهداف تحقیق
هدف کلی :
-ارایه یک الگوی مناسب برای مدیریت بهینه شبکههای مجازی و اجتماعی
اهداف اختصاصی :
-تبیین آسیبهای شبکههای مجازی و اجتماعی در خانواده های ایرانی
-سنجش میزان تأثیر شبکههای مجازی و اجتماعی بر خانوادهها
-تبیین نیازهای تکنولوژیک و مدیریت آن در خانوادههای ایران
مبانی نظری
نظریه کاشت
نظریه کاشت به عنوان یکی از پر کاربردترین نظریههای مربوط به اثرات رسانههای ارتباط جمعی ، بهتر از هر نظریهای ، اثرات تکنولوژی رسانهای بر جامعه و تحولات آن را نشان میدهد . این نظریه ، محصول دو دهه فعالیت پژوهشی گروهی به سرپرستی جورج گربنر ، نظریه پرداز ارتباطات ، روی وسایل ارتباط جمعی به طور عام و تلویزیون به طور خاص است . گربنر بر این باور است که تلویزیون در میان رسانههای مدرن چنان جایگاه محوری در زندگی روزمره ما پیدا کرده که محیط نمادین آن و پیامهایش درمورد واقعیت ، جای تجربه شخصی و دیگر وسایل شناخت جهان را گرفته است .
گربنر با تمرکز مطالعات خود بر شهروندانی که میزان تماشای تلویزیون در میان آنها بالاست و مقایسه آن با افرادی که کمتر تلویزیون تماشا میکنند ، چنین نتیجه گرفت که از نظر تماشاگران پر مصرف ، تلویزیون عملاً دیگر منابع اطلاعات ، افکار و آگاهیها را به انحصار درمیآورد و یک کاسه میکند . اثر این مواجهه با پیامهای مشابه ، چیزی را تولید میکند که گربنر آن را « کاشت » یا آموزش جهان بینی رایج ، نقشها و ارزشهای رایج میخواند ( محمدپور و همکاران ، 1389 : 139 ) .
نظریه میمیهای کاپلا
نظریه ژوزف کاپلا با عنوان رسانههای سرایت دهنده نیز وسایل ارتباط جمعی را به عنوان مجموعه عواملی میبیند که موجب تکثیر ایدهها یا اشاعه آنها از طریق فرآیند « تقلید » میشوند . منظور کاپلا از تقلید همان چیزی است که بین دو نفر اتفاق میافتد ؛ یعنی تقلید یک فرد از دیگری او از نوعی تقلید رفتاری – ذهنی و همه گیری سخن میگوید که این موارد تقلید شده را با هویت دقیقشان در ذهن نداریم ، بلکه نتایج آنها را میبینیم و آنها را در رفتار دیگران تجربه میکنیم . کاپلا این فرآیند تقلید را « میمی » مینامد . میمیهایی که از طریق رسانههای ارتباط جمعی ایجاد میشوند ، نظیر مدها و اصطلاحهایی که مردم آنها را از تلویزیون یاد گرفتهاند ، به نظر کاپلا ، به مرور زمان به فرهنگ تبدیل میشوند . از این رو ، وی اظهار میدارد که رسانهها میتوانند نگرش مخاطبان خود را به محیط دگرگون سازند ( محمدپور و همکاران ، 1389 : 140 )
نظریه وابستگی مخاطب – رسانه – جامعه
ملوین دیفلور نیز نظریه وابستگی مخاطب – رسانه – جامعه را مطرح ساخت و بر این نکته تاکید کرد که می توان از روابط سه گانه بین رسانهها – مخاطبان – جامعه و پیامدهای شناختی ، عاطفی و رفتاری رسانه بر مخاطبان سخن گفت . وی معتقد است که اولین پیامد تأثیر رسانهها ، ایجاد ابهام در مخاطبان و سپس رفع آن ابهام است . ابهام ، خود ناشی از برخورد اطلاعات متناقض با یکدیگر است .
هنگام رخ دادن وقایع غیر منتظره یا وضعیتهای خاص ، مردم پیامهای متناقضی از رسانهها دریافت میکنند ، اما نمیدانند چگونه آنها را تفسیر کنند . بر اثر این فشار ، رسانهها در مرحله بعد با اطلاعات کاملتر این ابهام را رفع میکنند و به این ترتیب ، تفسیرها را محدود میسازند و با ابهام زدایی سبب تحدید ساختار اجتماعی میشوند . این ابهام در جوامعی که در حال گذر از رسوم سنتی به جامعه مدرن هستند بسیار شدیدتر است ( محمدپور و همکاران ، 1389 : 141 ) .
نفوذ و جاذبه تلویزیون در دنیای کنونی ، امری بدیهی است و نقش آن در آموزش ، هدایت ، جهت دهی و قالب سازی افکار عمومی جامعه انکار ناپذیر است . به همین دلیل ، دولتها یا بخش خصوصی آن را به عنوان یکی از ابزارهای اصلی نفوذ در افکار عمومی در جهت اهداف مورد نظر خود به کار میبرند .
کشورهای قدرتمند با تکیه بر امکانات قوی ارتباطی و ماهوارهای در صددند تا سراسر جهان را به عرصه تاخت و تاز امواج تصویری خود تبدیل کنند و به طور یک جانبه ، افکار جهانیان را در جهت اهداف و امیال خود سوق دهند . بدین گونه این کشورها برآنند که از تلویزیون به عنوان جعبه جادویی برای یکسان سازی افکار عمومی جهانیان و تشکیل دهکده واحد جهانی بهره برداری نمایند ( بیریوکوف ، 1373 : 7 ) .
نظریه برجسته سازی
مک کامبز و شاو ( 1972 ) درباره تأثیرات رسانه ، نظریه « برجسته سازی » را مطرح کردهاند ، برجسته سازی یکی از شیوههایی است که از طریق آن ، رسانههای ارتباط جمعی میتوانند بر عامه مردم اثر بگذارند . برجسته سازی به معنای آن است که رسانههای خبری ، خبرها و موضوعاتی را که عامه مردم درباره آنها میاندیشند ، تعیین میکنند ( محمدپور و همکاران ، 1389 : 140 ) .
بی عفتی ، ترویج خیانت و تقویت بی وفایی ، تجمل گرایی ، بی اعتنایی به فرزندان ، بی احترامی نسبت به یکدیگر در خانواده ، موضوعات مهمی است که به عنوان آموزههای مورد هدف این شبکهها درحال برجسته سازی است . در این شرایط ، کشورهایی که به حفظ فرهنگ ملی خود میاندیشند ، وظیفهای سخت و دشوار در پیش دارند و برای مقابله با این توطئه باید با تمام قوا و هوشیاری و استفاده بهینه از سرمایههای مادی و انسانی خود ، دست به کار شوند و به ایمن سازی جامعه خویش در برابر این امواج بپردازند .
مدل شناختی – رفتاری
کاپلان (2002 ) اعتیادهای مربوط به فناوری را به عنوان زیر مجموعه ای از اعتیادهای رفتاری تلقی می کند، در اعتیاد اینترنتی اجزای اصلی اعتیاد متبلور است ( یعنی بارز بودن ، تغییر خلق ، تحمل ، کناره گیری ، تعارض ، و بازگشت ).
از این دیدگاه ، معتادان ، به اینترنت یک فعالیت بارز دارند و آن اینکه اغلب اشتیاق شدیدی را تجربه می کنند و به هنگام وصل نبودن به شبکه در مورد اینترنت اشتغال ذهنی دارند . او همچنین بیان می کند که استفاده از اینترنت برای فرار از احساسات آزار دهنده ، ایجاد تحمل در مورد اینترنت برای دستیابی به رضایت ، تجربه کناره گیری به هنگام کاهش استفاده از اینترنت، رنج بردن از افزایش تعارض با دیگران به دلیل انجام این فعالیت و بازگشت به اینترنت نیز از نشانه های اعتیاد بودند این مدل در مورد رفتارهایی مانند رفتار جنسی ، رقابت ، مصرف غذا ، و قمار به کار برده شده است ( پیل 1985، و ایالانت 1995 ) و برای بررسی استفاده بیمارگون یا اعتیاد آور از اینترنت نیز مفید است.
تحقیقات نشان می دهد که برای حصول بهبودی باید هم رفتار کامپیوتری و هم رفتار غیر کامپیوتری مرد بررسی قرار گیرند ( هال و پارسونز، 2001 ) . رفتار کامپیوتری با استفادۀ آنلاین واقعی با هدف اولیه پرهیز از کاربردهای مشکل آفرین سروکار دارد، در حالی که استفاده کنترل شده از کامپیوتر برای اهداف موجه را حفظ می کند. به عنوان مثال، یک وکیل معتاد به هرزه نگاری اینترنتی باید یاد بگیرد که از مراجعه به وب سایتهای شهوت انگیز خودداری نماید ، در حالی که هنوز هم می تواند برای انجام تحقیقات قانونی و ارسال پست الکترونیکی به موکلانش به اینترنت دسترسی پیدا کد . تمرکز رفتار غیر کامپیوتری بر کمک به مراجعان در جهت ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی برای زندگی بدون اینترنت میباشد. آن دسته از فعالیتهای زندگی که نیازی به درگیر شدن با کامپیوتر ندارند، مانند سرگرمیهای غیر آنلاین گردهمایی های اجتماعی ، و فعالیتهای خانوادگی تشویق می شوند.
از دیدگاه شناختی ، افرادی که دارای تفکر اعتیادگونه هستند به هنگام پیش بینی فاجعه بدون هیچ دلیل منطقی احساس بیمناکی می کنند ( هال و پارسونز، 2001 ) . با اینکه معتادان تنها افرادی نیستند که نگران می شون و رویدادهای منفی را پیش بینی می کنند ، اما آنها نسبت به افراد دیگر این کار را به دفعات بیشتری انجام می دهند . یانگ (1998 ) ابتدا عنوان کرد که ممکن است این نوع تفکر فاجعه آمیز به دلیل ایجاد یک نوع مکانیسم فرار روانشناختی برای اجتناب از مشکلات واقعی یا ادراک شده ، در استفاده اعتیادگونه از اینترنت نقش داشته باشند. مطالعات بعدی این فرضیه را مطرح ساختند ک سایر شناختهای غیر انطباقی مانند تعمی بیش از حد یا باورهای هسته ای فاجعه امیز و منفی نیز در استفاده اعتیادگونه از اینترنت نقش دارند ( کاپلان 2002 ، کاپلان و های 2007 ، دیویس 2001 ، لاروز و ماستر و ایستین 2001 ) . افرادی که از تفکر منفی رنج می برند اغلب عزت نفس پایینی داشته و نگرشهای بدبینانه ای دارند . ممکن است این افراد بیش از سایرین به سمت امکانات تعامل به صورت ناشناس اینترنت جلب می شوند تا بتوانند بر این بی کفایتیهای ادراک شده غلبه کنند. بر اساس نتایج درمانی اولیه تحقیقات می توان از CBT برای پرداختن به این افکار منفی استفاده کرد تا این افراد بتوانند بر احساسات شخصی مربوط به اعتبار و ارزش پایین فایق آیند ( یانگ 2007 ) . مدل شناختی به توضیح علت ایجاد یک عادت یا استفاده اعتیادگونه در کاربران اینترنت و نقش افکار خود منفی در حفظ الگوهای رفتار اعتیاد گونه کمک می کند.
نقش مدیریت تکنولوژی در جامعه
مهمترین تفاوت دنیای امروز و دیروز سرعت تحولات تکنولوژیک عنوان شده است ، دنیا درحال تغییر است و سرعت این تغییر روزبه روز بیشتر ، تکنولوژیهای جدید ظهور می یابند و تکنولوژی مدیریت یکی از انواع آن است . که فناوری بسیار قوی دارد و جزء لاینفک آن است . ایجاد سازمانهای کاری موثر و حذف فناوری اطلاعات یعنی پشت کردن به آینده در واقع مدیریت دانش یک مدیریت استراتژیک است و لازمه اش مدیریت عالی که منحصراً از فرصت های ارایه شده توسط فن آوری اطلاعات برای اهداف کاری بهره برداری کاری بنماید . چگونگی سنجش و ارزیابی نیازهای آموزشی نیروی کار شاغل در سازمانها ( تدوین و طراحی برنامه های کارساز ، اثربخش و موثر با اتکاء به اطلاعاتی وسیع و همه جانبه ، به هنگام در ارتباط با نیازها ) اهداف نیازسنجی باید مشخص ، مراحل آن انجام شود ، شناسایی حیطه وسیعی از هدفها ، رتبه بندی براساس اهمیت ، شناسایی شکاف های بین وضع موجود و وضع مطلوب ، تعیین اولویت ها برای عمل از جمله اهداف است . پیشرفت تکنولوژی بالاخص در حوزه اطلاعات و ارتباطات محیطی سازمانهای عصر حاضر را به شدت دستخوش تغییر کرده است ، در بطلان بسیاری از باورهای گذشته اکنون تردیدی نیست و باورهای جدید جایگزین باورهای ناکارآمد گذشته شده اند ، اکنون بقای سازمانها در گرو به روزرسانی پیش فرض های ذهنی مدیران آنهاست . تکنولوژی اطلاعات اساساً یک تغییر کلی و جامعه است که جوانان و نوجوانان باید مهارتهای لازم را کسب کنند و برای وصول به این هدف از تکنولوژی کمک بگیرند ( افراسیابی ،1392 : 17 ) .
مهمترین دلایل توجه به تکنولوژی Managment در دنیای کنونی ، سرعت گرفتن تحولات تکنولوژیک ، تغییر در قلمرو تغییر در رقابت و شکل گیری بلوک های تجاری در نتیجه استفاده از تکنولوژی آموزشی مناسب مورد کاوی کارگاه آموزشی Business game و ابزارها و روشهای مورد استفاده در برنامه های آموزشی سازمان مدیریت برای ایجاد جذابیت بیشتر و افزایش ضریب توسعه است .
نقش شبکههای اجتماعی در پدیده جهانی شدن
بخش عمدهای از پدیدهها خصوصاً در سالهای اخیر ، به استفاده فراگیر از شبکههای اجتماعی مربوط است . یکی از تأثیرگذارترین شبکهها در سالهای اخیر در این زمینه « فیس بوک » بوده که جای خود را در کنار توئیتر ، یوتیوب و ..... به خوبی حفظ کرده است . کافی است نگاهی به آمار جالبی از آنچه تنها در 60 ثانیه در فیس بوک اتفاق میافتد بیندازیم تا متوجه شویم چطور این پدیدهها اینقدر به سرعت فراگیر میشوند . نشریه گاردین، مدتی پیش گزارشی جالب در فضای فیس بوک ارائه داد . هرچند این آمارها مربوط به سال 2014 نیست اما میتوان حجم تاثیرگذاری و فراگیری شبکههای اجتماعی را فهمید . در هریک دقیقه در فیس بوک ، 1382 هزار لایک ، 82 هزار آپلود استتوس ، 135 هزار آپلود عکس ، 98 هزار درخواست دوستی ، 510 هزار کامنت ، 231 هزار مسیج ، 74 هزار دعوت نامه و 79 هزار وال پست ، اتفاق میافتد ( صادق ، 1387 : 45 ).
ویژگیهای شبکه های اجتماعی
« شبکه های اجتماعی » که یکی از زیرمجموعه های « محیط مجازی » هستند ، از ویژگی های بسیار بالا و متنوعی برخوردارند که به مهم ترین آنها اشاره می کنیم ؛
1-هویت بخشی و پرستیژدهی به مخاطب به گونه ای که هیچ کس بدون اختیار ، « دوست یابی » نمی کند .
2- قدرت بسیج کنندگی در یک مکان و یک زمان در کنار قدرت « کندوسازی »
3- تعمیق دوستی بین جنس مخالف
4- چند رسانه ای بودن و قابلیت استناد دهی و تعمیم دهی
5- قابلیت نقد بی رحمانه و بدون حد و مرز
6- قابلیت دنبال کردن و دنبال شدن
7- برخورداری از خرد جمعی
8- بستر سازی اصلی برای سرگرمی
9- برداشتن مرزهای زبانی
10- شفافیت سازی
11- قدرت سرمایه گذاری کاذب و ....
آسیب شناسی استفاده از ماهواره و تأثیر آن بر تضعیف بنیان خانواده
ماهواره یکی از رسانههای قدرتمند ارتباط جمعی به شمار میآید . این ابزار به دلیل ویژگیهای منحصربه فرد خود ، قادر است پیامهای تصویری را به دورترین نقاط منتقل کند و تعداد بی شماری از افراد را در سرتاسر دنیا مورد خطاب قرار دهد . همچنان که ماهواره می تواند در هوشیار کردن ، اطلاع رسانی و در حوزه پژوهش ، سیاست و .... نقش مهمی داشته باشد ؛ برنامههای تخریبی و نابهنجاری نیز دارد ؛ تا جایی که برخی از جامعه شناسان و کارشناسان فرهنگی را برآن داشته تا برای مصونیت جامعه انسانی ، به ویژه نهاد خانواده چاره اندیشی کنند . بدین ترتیب ، تأثیر برنامههای این ابزار قدرتمند بر افکار عمومی و عملکرد آن را به ویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری نباید از نظر دور داشت . نیازهای گوناگون و روزافزون انسانها ، سبب رشد کمی و کیفی رسانهها شده است . در این میان ، پیشرفتهای غیرمنتظره و نوین در زمینه ارتباطات ، به وسیله رادیو ، ماهواره ، اینترنت و نظایر آن ، دگرگونیهای عمیق اقتصادی و اجتماعی را به همراه آورده و این پرسش را پیش روی ما نهاده که به منظور هم گام شدن با آنها و بهره وری مطلوب از آنها ، باید چه شیوهها و ابزارهایی را برگزید تا در جامعه نیز فضایی درخور پذیرش آنها به وجود آید ( کفاشی ، 1389 : 79 ) .
نقش شبکههای ماهوارهای در ایجاد چالشهای فرهنگی و فروپاشی خانواده در ایران
امروزه ماهوارهها و برنامههایی که از این شبکهها پخش میشود ، واقعیتها را آن طور که باید و شاید به تصویر نمیکشند و حتی گاهی بنگاههای استعماری هستند که مسائل را کوچک و بزرگ میکنند و به افراد مجال تأمل و تفکر نمیدهند ؛ زیرا رابطه میان ماهواره و مخاطب ، رابطهای یک سویه است و در این فرآیند پیام رسانی ، تعیین نوع پیامها و آگاهیها در اختیار فرستنده است و گیرنده پیام به گونهای خنثی و منفعل آن را دریافت میکند .
دایرۀ المعارف ارتباطات و اطلاعات ( 2002 ) نیز درمورد مفهوم مخاطب چنین میگوید : « مخاطب ، کم و بیش به عنوان گروهی از دریافت کنندگان همزمان پیامها در انتهای یک فرآیند خطی ارتباطی تعریف میشد که این موضوع به صورت مبنایی ، یک کونه انتقال اطلاعات از یک فرا ارتباط گر به دریافت کنندگان فردی فراوان است » ( سپنجی ، 1390 : 31 به نقل از اسمیت ، 2002 ) .
از دید مک کویل نیز مفهوم سنتی مخاطب از بین رفته است و جای آن را مجموعههای بی شماری از مصرف کنندگان انواع نامحدود خدمات اطلاعاتی میگیرد . مفهوم رسانه جمعی دیگر کارآیی سابق را تنظیم کننده رفتار رسانهها اشاره دارد . این نظامها بر ارزش محتوایی ، ارزیابیها از رسانهها و زمانی که صرف آنها میشود و انتظارات مخاطبان از تولید و توزیع کنندگان برای تأمین برخی خدمات و انجام دادن شماری از تکالیف نظارت میکنند ( مک کویل ، 1385 : 329 ) .
در این میان ، یکی از وظایف رسانه ملی ، مدل سازی برای رفتارها و عادتهای ارزشی و فرهنگی جامعه است . برای این منظور ، رسانه ملی باید ضمن اشاعه اخلاق ایرانی – اسلامی ، مخاطبان را به تفکر ، تعمق و خردورزی دعوت کند و با اعتلای ایمانی و فکری آنان ، زمینه پرورش فرهنگ پویای ملی را فراهم سازد . اگر در گذشته ، وراثت ، محیط و خانواده ، سه عامل اساسی شکل گیری شخصیت و تعلیم و تربیت یک فرد به حساب میآمدند ، امروزه باتوجه به گستردگی و اثرگذاری وسایل ارتباط جمعی بر افراد جامعه میتوان عامل چهارم را به این مجموعه افزود ؛ یعنی عامل رادیو و تلویزیون ( رحمان زاده و غفاری ، 1390 : 238 ) .
تأثیر ماهواره در فرهنگ خانوادههای ایرانی
جامعه سالم بدون داشتن خانوادههای سالم نمیتواند تحقق یابد و هیچ یک از آسیبهای اجتماعی بی تأثیر از خانواده پدید نیامدهاند . نهاد خانواده در این دو دهه اخیر ، دست خوش دگرکونیهای زیادی شده است . خانواده در عصر جهانی شدن به حیات خود ادامه میدهد و الگوهای خانواده و روابط حاکم بر آن و ساختار قدرت در درون خانواده دگرگونی شده است و انسانها شکلهای جدید و در عین حال ، ساختار متنوعتری از روابط خانوادگی را تجربه خواهند کرد . خانوادهها از جمله نهادهایی است که در سنتها ، باورها و اخلاق ریشه دارد . خانواده ، حلقه اتصال و انسجام فرهنگ و نظم اجتماعی و در واقع ، نهادی است که مسئولیت سامان بخشیدن به سلامت اخلاقی جامعه را برعهده دارد . حال اگر خانوادهای دچار نابسامانی و اختلال باشد و کارکرد و نقش اصلی خود یعنی تربیت را از دست بدهد ، فرآیند جامعه پذیری به خوبی انجام نمیشود . خانواده به عنوان یک اجتماع طبیعی منشأ اصلی ظهور هنجارهای اجتماعی است ( شریفی و کاکاوند ، 1388 : 26 ) . وسایل ارتباط جمعی با فضای فکری انسانها و به طور کلی ، دگرگونی در جهان بینی انسانها سرو کار دارند . تغییر در فرهنگ اصیل مخاطبان و تأثیر در ارزشها ، باورها و رفتارهای مذهبی آنان ، بی اعتماد کردن مردم نسبت به حکومتهای داخلی به دلیل افشای بسیاری از اخبار داخلی کشورها از دیگر تأثیرات این شبکههاست ( افهمی و آقا محمدیان ، 1389 : 20 ) . از این منظر ، خانوادهها بزرگترین قربانیان ماهوارهها هستند . ماهوارهها با از بین بردن قبح روابط غیر اخلاقی در کانون گرم خانواده ، سستی پایهها و از هم پاشیدگی آن را فراهم میکنند . یکی از عوامل بنیادینی که رفتارهای انسانی را در همه حال تعیین میکند ، ارزشهای فرهنگی آن جامعه است ( عباسی مولید ، 1390 : 80 ) .
بسیاری از خانوادهها بدون توجه به آسیبهای ماهواره از این وسیله استفاده میکنند و از اینکه فرزندانشان همراه آنان به تماشای فیلمها و سریالهای ماهواره بپردازند ، هیچ نگرانی ندارند . وقتی اعضای یک خانواده به راحتی ساعتها پای تماشای فیلمهای ماهواره مینشینند ، رعایت بسیاری از ارزشها از جمله حریم میان زن و مرد به مرور زمان برای آنها کمرنگ میشود . به گفته جامعه شناسان ، تماشای برنامههای برخی شبکههای فارسی زبان منجر به فساد اخلاقی و بی بند و باری در روابط بین نوجوانان و جوانان میشود ، اما خانوادهها این موضوع را جدی نمیگیرند . متأسفانه تماشای ماهواره نه تنها حریم اعضای خانواده را از بین برده است ، بلکه سبب الگوگیریهای نادرست نوجوانان نیز خواهد شد . بسیاری از نوجوانان و جوانان به دلیل تماشای بدون کنترل برنامههای ماهوارهای گرفتار خرافه پرستی ، کمرنگ شدن اعتقادات و از همه مهمتر ، بی بند و باری شدهاند و به وضوح میتوان مشکلات شخصیتی را در آنها مشاهده کرد . جوانان امروز بر پایههای لرزانی از هویتهای سیال عصر مدرن قرار گرفتهاند که در قالب هیچ کدام از آنها جای نمیگیرند . گسترش ارتباطات و گردش آزاد اطلاعات در جهان معاصر ، بستری نوین و مملو از چالش فراهم آورده است که در آن ، هویت فرهنگی همه جوامع در معرض تغییرات شگرف قرار گرفته است . به طور کلی امروزه هویت فرهنگی ایرانی در وضعیت مبهم و حساسی به سر برده و بنابراین ، در معرض چالشهای هویتی جدی متأثر از اثرات رسانهای است ( محمدپور و همکاران ، 1390 : 153 ) .
یافته های حاصل از داده های توصیفی
در هر پژوهشی آمار توصیفی و بررسی متغیرهای جمعیتشناختی یکی از بخشهای مهم آن فرایند محسوب میشود که در جای خود از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است. بررسی های توصیفی نشان می دهد که بیشترین تعداد افراد نمونه (53%) مرد بوده اند و مابقی افراد نمونه زن بوده اند. بیشترین افراد نمونه در بازه سنی 20 تا 35 سال می باشند و پس از آن کمترین افراد نمونه در بازه سنی بیشتر از 50 سال بوده اند. از نظر مدرک تحصیلی، مدرک کارشناسی دارای بالاترین فراوانی است.
در رابطه با وضعیت تأهل 64 % افراد نمونه
مورد مطالعه متأهل و 36 % افراد نمونه مجرد هستند . و در ارتباط با وضعیت اشتغال
70 % افراد نمونه شاغل و 28 % افراد بیکار و بدون شغل را تشکیل می دهند .
یافته های حاصل از داده های استنباطی
در قسمت آمار استنباطی ابتدا به بررسی این امر پرداختیم که آیا داده های جمع آوری شده دارای توزیع نرمال هستند یا خیر؟ با توجه به نتایج جداول مزبور و سطوح معناداری بدست آمده هریک از متغیر های پژوهش ، داده های تمام متغیرها نرمال است و برای آزمون هریک از متغیرها می توان از آزمون های پارامتریک استفاده کرد.
سوال اول: تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی به چه میزان بوده است؟
طبق نتایج بدست آمده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن اعتبار آزمون برای تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر میزان گسست خانوادههای ایرانی برابر0.000 است که از 05/0 کمتر می باشد، در نتیجه فرضیه ی 0H با سطح خطای 5 درصد، رد می شود و می توان گفت که با اطمینان 95 درصد بین شبکههای مجازی و اجتماعی و میزان گسست خانوادههای رابطه وجود دارد. با توجه به این که ضریب همبستگی فوق برابر 480/0 و مثبت است می توان گفت که رابطه بین این دو متغیر مستقیم است. یعنی هر چقدر تاثیر شبکههای مجازی و اجتماعی بر زندگی خانواده های ایرانی افزایش پیدا کند میزان گسست نیز بین خانواده های ایرانی افزایش می یابد. نتایج بررسی و تحلیل این سوال با نتایج تحقیق یانگ (2003)، چیریتا ( 2007)، محسنی و همکاران (1385 ) همخوانی دارد. تحقیقی را نمی توان یافت که نتایج آن با نتایج بدست آمده از بررسی این سوال متفاوت باشد.
سوال دوم: تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی دارای چه ابعادی است ؟
برای بررسی این سوال لازم است که آن را به صورت فرضیات آماری زیر درآورد:
فرضیه ی سوال 0H: تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی است.
فرضیه ی سوال 1H: تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی نیست.
اعتبار آزمون برای بعد سیاسی برابر 0.163، بعد اجتماعی 0.003، بعد فرهنگی 0.000، بعد اقتصادی 0.000 و بعد امنیتی 0.548 است. در نتیجه فرضیه ی 0H با سطح خطای 5 درصد، رد می شود و می توان گفت که با اطمینان 95 درصد بین استفاده از شبکههای مجازی و اجتماعی با ایجاد گسست از لحاظ ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در خانوادههای ایرانی رابطه وجود دارد و با توجه به اینکه ضریب همبستگی مثبت است رابطه بین استفاده از شبکه های مجازی با گسست خانواده ها از لحاظ ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مثبت و مستقیم است. اعتبار آزمون برای بعد سیاسی و امنیتی بیشتر از 0.05 می باشد. در نتیجه فرضیه 0H با سطح اطمینان 95 درصد، رد می شود و می توان گفت که بین استفاده از شبکه های مجازی با گسست خانواده ها از لحاظ ابعاد سیاسی و امنیتی رابطه وجود ندارد.
البته نتایج ضمنی بررسی این سوال با نتایج تحقیق فتحعلی زاده (1391)، محسنی و همکاران (1385)، زنجانی زاده و همکاران (1383) تا حدودی هم راستا می باشد.
سوال سوم: تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی سبک زندگی را تغییر داده است ؟
برای بررسی این سوال لازم است که آن را به صورت فرضیات آماری زیر درآورد:
فرضیه ی سوال 0H: تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی سبک زندگی را تغییر داده است.
فرضیه ی سوال 1H: تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی سبک زندگی را تغییر نداده است. اعتبار آزمون برای تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی و تغییر سبک زندگی برابر0.0000 است که از 05/0 کمتر می باشد، در نتیجه فرضیه ی 0H با سطح خطای 5 درصد، رد می شود و می توان گفت که با اطمینان 95 درصد بین تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی و تغییر سبک زندگی رابطه وجود دارد با توجه به این که ضریب همبستگی فوق برابر 380/0 و مثبت است می توان گفت که رابطه بین این دو متغیر مستقیم است.
با توجه به اینکه موضوع این پژوهش یک موردکاوی بوده است نمی توان تحقیقی را یافت که مستقیما نتایجش با نتایج این تحقیق موافق و یا مخالف باشد. البته نتایج ضمنی بررسی این سوال با نتایج تحقیق کایری (2010)، زنجانی زاده و همکاران (1390)، آقامحمدیان و افهمی (1386)، یانگ (2003) تا حدودی هم راستا می باشد.
سوال چهارم: سوء مدیریت تکنولوژی در شبکه های مجازی و اجتماعی سبب تغییر فرهنگ اسلامی خانوادههای ایرانی میشود ؟
برای بررسی این سؤال باید از آزمون دو جمله ای استفاده شود و پاسخ ها با عدد 3 (که حد وسط طیف لیکرت 5 تایی است) مقایسه گردد.
با انجام آزمون دوجمله ای مقدار اعتبار آزمون 0.003 به دست آمد که از 0.05 کمتر است بنابراین تفاوت معنی دار است. چون 53% مربوط به گروه دوم است بنابراین نظر اکثر افراد این است که سوء مدیریت تکنولوژی در شبکه های مجازی و اجتماعی سبب تغییر فرهنگ اسلامی خانوادههای ایرانی میشود.
آزمون کروسکال والیس برای بررسی تفاوت میان افراد در سطوح تحصیلی مختلف با توجه به اینکه مقدار اعتبار آزمون بین افراد با تحصیلات مختلف و با تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی بیشتر از 0.05حاصل شد بنابراین فرض صفر آماری با سطح خطای 5 درصد تایید می شود و می توان با اطمینان 95 درصد گفت که تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی از نظر افراد با تحصیلات مختلف، متفاوت نیست.
آزمون کروسکال والیس برای بررسی تفاوت میان افراد در گروههای سنی مختلف نشان داد که با توجه به اینکه مقدار اعتبار آزمون 0.906 بین افراد در گروههای سنی مختلف و تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد سیاسی حاصل شد و از 0,05 بیشتر است بنابراین فرض صفر آماری با سطح خطای 5 درصد تایید می شود و می توان با اطمینان 95 درصد گفت که تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد سیاسی از نظر افراد با تحصیلات مختلف، متفاوت نیست.
میانگین نظرات افراد در گروههای سنی مختلف در مورد تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد اجتماعی نشان داد که با توجه به اینکه مقدار اعتبار آزمون 0.585 بین افراد در گروههای سنی مختلف و تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد اجتماعی حاصل شد و از 0,05 بیشتر است بنابراین فرض صفر آماری با سطح خطای 5 درصد تایید می شود و می توان با اطمینان 95 درصد گفت که تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد سیاسی از نظر افراد در گروههای سنی مختلف، متفاوت نیست.
میانگین نظرات افراد در گروههای سنی مختلف در مورد تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد فرهنگی نشان داد که با توجه به اینکه مقدار اعتبار آزمون 0.002 بین افراد در گروههای سنی مختلف و تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد فرهنگی حاصل شد و از 0,05 کمتر است بنابراین فرض صفر آماری با سطح خطای 5 درصد رد می شود و می توان با اطمینان 95 درصد گفت که تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد فرهنگی از نظر افراد در گروه های سنی مختلف، متفاوت است که این تفاوت با توجه به ستون میانگین قابل مشاهده است.
میانگین نظرات افراد در گروههای سنی مختلف در مورد تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد اقتصادی نشان داد که با توجه به اینکه مقدار اعتبار آزمون 0.039 بین افراد در گروههای سنی مختلف و تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد اقتصادی حاصل شد و از 0,05 کمتر است بنابراین فرض صفر آماری با سطح خطای 5 درصد رد می شود و می توان با اطمینان 95 درصد گفت که تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد اقتصادی از نظر افراد در گروه های سنی مختلف، متفاوت است که این تفاوت با توجه به ستون میانگین قابل مشاهده است.
میانگین نظرات افراد در گروههای سنی مختلف در مورد تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد امنیتی بیانگر این است که با توجه به اینکه مقدار اعتبار آزمون 0.208 بین افراد در گروههای سنی مختلف و تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد امنیتی حاصل شد و از 0,05 بیشتر است بنابراین فرض صفر آماری با سطح خطای 5 درصد تایید می شود و می توان با اطمینان 95 درصد گفت که تأثیرات شبکههای مجازی و اجتماعی بر گسست خانوادههای ایرانی از لحاظ بعد امنیتی از نظر افراد در گروههای سنی مختلف، متفاوت نیست.
ممنون از مقالتون فقط میتونم لیست منابع رو داشته باشم
سپاس