وقتی مشکل امنیتی هرات مطرح میشود، این پرسش منطقی به ذهن خطور میکند، که چرا تنها بحث امنیت هرات باید مطرح شود در حالیکه بخشهای بزرگی از کشور دستخوش ناامنیهای فراگیر است. اگر تا دیروز جنگ عمدتا در مناطق جنوبی و شرقی کشور تمرکز داشت، در سال روان شاحههای وسیعی از شمال را نیز در برگرفت، آن هم در حدی که یکی از ولایتهای استراتژیک کشور بهدست مخالفان افتاد. اما بحث هرات به این دلیل موجه
- کاریکاتور/ تاج شاهی بزرگتر از قد و قواره چارلز سوم و کامیلا
- کاریکاتور/ ترامپ خطرناکتر از همیشه!
- افزایش ۸۰ درصدی تلفات نوجوانان و جوانان آمریکایی/ قاتلانی از نوعِ سلاح گرم تا سرطان + فیلم
- ویتامینی که مغز را جوان می کند/ بهترین راه برای اصلاح خلق و خو
- وقتی تنش میان ابرقدرت ها تشدید می شود/ تبدیل کلمات به عمل؛ بدترین سناریوی جهان
بیان دلایل نا امنی در هرات
هرات این روزها باز شاهد آدمرباییها و ترورهای سازمانیافته است؛ موجی از ناآرامیهای مقطعی که هرازگاهی در این شهر پُرجمعیت و قطب اقتصادی کشور بروز میکنند و پرسشهای جدییی را برمیانگیزند. اما چه عواملی در پس این ناامنیها وجود دارند؟ چرا نهادهای امنیتی نمیتوانند موفق به مهار اینگونه حوادث شوند؟ آیا رابطهای خاص میان ناامنیهای هرات و سیاستهای کلی حکومت میتوان پیدا کرد؟
این پرسشها این روزها ذهن هر شهروند این ولایت را به خود مشغول کرده است.
تجربه چند سال پسین نشان داده که شهر هرات بیش از آنکه در معرض تهدید مخالفان مسلح موسوم به «طالبان» قرار داشته باشد و یا ناامنیهای نگرانکننده آن منوط به آنها باشد، به نوعی ناامنی درونی و ذاتی مبتلا میشود که برخاسته از مناسبات درونی آن است. گروههایی که دست به آدمربایی و یا قتلهای سازمانیافته میزنند، بیشتر انگیزههای شخصی و گروهی دارند.
مقامهای مرکزی کشور به شمول رییسجمهوری در چند مورد با اقدامهایی از جمله وارد کردن تغییرات در بدنه حکومت محلی تلاش کردند که جلو ناآرامیهای مقطعی هرات را بگیرند، ولی حالا دیده میشود که این تمهیدات چندان چارهساز نبودهاند. شاید برای یافتن ریشههای ناامنیهای هرات، باید به چیزهای دیگری توجه نشان داد؛ مثل نوع آرایش نیروهای سیاسی و غیرسیاسی این ولایت که ممکن است در ایجاد بستر ناامنیها بیتاثیر نباشند و یا نوع انفعال شهروندان در قبال وضعیت، قبل از آن که به نقطه جوش رسیده باشد.
در همین حال، چیدمان اتنیکی و فرهنگی هرات نیز بهدلیل تفاوتهای آن با دیگر ولایتهای کشور قابل توجه است. این شهر چندمیلیونی، شامل مجموعه کثیری از اقوام و ملیتهای مختلف کشور است و شکل موزاییکی منحصر به فردی دارد. گاهی احتمال میرود که دخالتهای سیاسی، سبب انقطاب و افتراق در میان شهروندان شود و به همین علت، زمینه را برای گروههای فرصتطلب مساعد سازد که از آب گلآلود ماهی بگیرند. همچنین فراموش نباید کرد که نوعی بیتفاوتی نیز از سوی حکومت مرکزی نسبت به وضعیت این شهر اعمال شده و با چنین ناآرامیهایی، فرصت و بستر ایجاد کرده است. این بیتفاوتی شامل مسایل مختلفی از جمله گزینش افراد در سمتهای دولتی و امنیتی و کمتوجهای به مشکلات موجود در این ولایت میشود.
فراموش نکنیم که نیروهای موجود در این ولایت با توجه به جمعیت و ساحه جغرافیایی آن بسنده بهنظر نمیرسد. در کل ولایت هرات فقط ۳۸۰۰ پلیس وجود دارد در حالی که برای ولایت قندهار که جمعیت کمتری نسبت به هرات دارد شمار نفرات پولیس نزدیک به ۱۴هزار میرسد.
هرات جمعیت کثیری را در خود جای داده و حتا برای برخی از ولایتهای غربی کشور، منبع کار و امنیت پنداشته میشد. اما وقتی در این شهر مشکلاتی نظیر بیکاری و فقر بیداد کند، طبیعیست که میتواند انگیزههای متعددی را برای آدمربایی و قتلهای سازمانیافته فراهم سازد. در همین حال، گروههای تندرو موجود در این شهر نیز هرازگاهی سبب بهوجود آمدن اختلافات و سوءبرخوردهایی نظیر واکنش به رفتار و عملکرد کسانی میشوند که به نظر چنین گروههایی، خلاف آداب و فرهنگ مسلط بر جامعه رفتار میکنند.
در کنار این عوامل، وضعیت اقتصادی این شهر که برای فعالیتهای بازرگانی و تجارتی مساعد خوانده میشود هم میتواند یکی از عوامل گسترش ناامنیهای مقطعی به شمار رود. در هرات شرکتها و نهادهای تولیدی و بازرگانی فراوانی وجود دارند که عمدتا چرخ اقتصاد کشور را به گردش درآوردهاند. هرات در کنار شهرهایی مثل مزارشریف در شمال، قندهار در جنوب و ننگرهار در شرق کشور، یکی از پایگاههای اصلی تجارتی بهدلیل داشتن مرزهای مشترک با کشورهای همسایه است. اگر در این شهرها بیکاری و فقر همچنان بهعنوان معضل کلان اجتماعی وجود دارد، ولی این شهرها امتیاز آن را هم دارند که در خود تاجران و بازرگانان را جای دهند. به معنای دیگر، در این شهرها قشری شکل گرفته که بهعنوان قشر متمول و پُردرآمد جامعه شناخته میشوند و بدون شک، چنین وضعیتی برای افراد و گروههایی که میخواهند از راههای سادهتری به مکنت و پول دست یابند، زمینه میدهد.
اما در کنار آن، نباید فراموش کرد که کُل ناامنیها و قتلهای سازمانیافته فقط به همین دلیل رابطه ندارند. بدون شک گروههای مخالف نیز در این شهرها فعالیت بیشتری میخواهند داشته باشند و بخشی از ترورهای سازمانیافته بهوسیله چنین گروههایی صورت میگیرد.
موضوع دیگر، مدیریت سیاسی و امنیتی در هرات میتواند باشد. برخیها حتا به هدف رسیدن به درآمدهایی که در هرات میتواند برایشان وجود داشته باشد، با دادن رشوه به مقامهای مرکزی و یا با وسیله و واسطه، خود را در موقعیتهای مهم این شهر نصب میکنند.
در اینکه ضعفهای جدی مدیریتی در این شهر وجود دارد، نمیتوان تردید کرد؛ در ولایتهایی مثل هرات نیاز است که مدیران قدرتمندتری گزینش شوند تا بتوانند از پس مشکلات بهخوبی بیرون شوند.