مایکل کورلئونه در تیم اصلاحات!/ کرباسچی، پدرخوانده ای که وجهه اصلاح طلبان را به باد میدهد
گروه سیاسی "تیتریک"؛مایکل کورلئونه یا همان پدرخوانده معروف در سلسه فیلم های پدرخوانده است که برای بسیار از جوانان و مخطبین فیلم های سینمایی شخصیت جذاب و بیاد ماندی است. او که به عنوان یکی از قدرتمند ترین و با نفوذ ترین سران باند های تبه کاری (مافیا) در آمریکا نشان داده شده است. این کار آنقدر زیبا و ماهرانه به تصویر کشیده شده که در انتهای فیلم فاسدترین و جنایت کارترین فرد سازمان دوست داشتنی و محبوب جلوه می کند. خلاصه سه گانه پدر خوانده پیرامون سازمان های مخفی و غیر قانونی در آمریکاست که برای جنایات خود توجیه عقلانی و حرفه ای خاص خود را دارند. کورلئونه را میتوان در کنار شخصیت هایی چون آل کاپون و جسی جیمز محبوب ترین جنایت کار تاریخ سینمای آمریکا به حساب آورد.
این البته یک تاکتیک خاص هنری برای جلب مخاطب به فیلم و سینما است که سوژه های مطرح و برجسته در هر حوزه ای را (ازجمله فعالیت های غیر قانونی و خلاف) را با هنر و تاکتیک های فنی محبوب جلوه می دهند.
اما این تاکتیک در سیاست نیز بسیار رواج دارد به نوعی که برخی از جریانات سیاسی برای جلب حمایت مردم و افزایش محبوبیت خود از افراد محبوب نزد عامه مردم هم چون هنرمندان و ورزشکاران استفاده می کنند و برخی اوقات نیز به دایره خلاف کاران و متهمان نیز وارد می شوند.
شاید در زبان گفتار و نوشتار خیلی سخیف و نا مطلوب به نظر برسد که یک متهم و خلاف کار در نظر عده ای از رجال و جریانات سیاسی محبوب باشد. اما در سیاست این اتفاق بسیار زیاد می افتد. و همین امروز نیز ایران و داخل نظام و جریانات قانونی نیز بعضاً مشاهده می گردد.
مثلاً فردی که زمانی در تیم مذاکره کننده هسته ای خیانت کرده و حتی بازداشت شده و به جرم جاسوسی تا پای چوبه اعدام نیز پیشرفت،( که بنا به برخی مصلت های کلان این اتفاق نیفتاد) امروز در رسانه ها و روزنامه های یک جریان سیاسی، فردی کارشناس و با تجربه که در برهه ای نظام را از خطر نجات داده معرفی می شود و هر چند وقت یک بار با او مصاحبه میشود و یادداشت های او منتشر میشود .
مثال دیگری در این خصوص غلامحسین کرباسچی است. فردی که رسماً در قوه قضاییه به طور قاطع و بدون هیچ شبه ای به جرم اختلاس و سوء استفاده از اموال دولتی محکوم می شود و در جریان فتنه و اغتشاشات ان فعالیت می کند و هیچ جای از اعمال گذشته خود عذر خواهی نمی کند. جای تعجب است که وی همواره از سوی برخی جریانات در داخل و خارج از کشور به عنوان مدیری توان مند و سیاست مداری زبده معرفی می گردد تا جایی که مهدی کروبی در انتخابات سال 88 او را در کنار خود قرار می دهد تا از این محبوبت کاذب استفاده تبلیغاتی کند.
کرباسچی که به عنوان نفرات اول حزب کارگزاران محسوب می شود از حمایت جدی اطرافیان آقای هاشمی و جناح اصلاحات همواره استفاده می نماید . تعجب تحلیل گران زمانی به نهایت خود می رسد که جریان اصلاحات که چند سال اخیر مداوم و پیاپی دولت قبل را به فساد و اختلاس محکوم می نمایند، دیگر چرا از این چهره که جزو اولین مفسدین اداری و رده بالای کشور بوده که محکوم هم شده است حمایت می کنند؟ تا جایی که برای انتخاب و معرفی لیست داوطلبین نمایندگی مجلس از او دعوت می شود و در جلسات اصلاح طلبان شرکت موثر دارد. لیست انتخاباتی که با تایید کرباسچی ارائه شود آیا می تواند مجری عدالت باشد و جلو فساد را بگیرد؟
رفتار اصلاح طلبان با کرباسچی که به نقل یکی از همین سایت های همسو شباهت ظاهری زیادی به مایکل کورلئونه(آل پاچینو) دارد نیز در قالب همین تحلیل مورد ارزیابی قرار می گیرد. اولاً آنها به نوعی با حمایت و برجسته نمودن این مفسد اقتصادی به دنبال کسب محبوبیت در بین مردم هستند و ثانیاً با این کار چهره او را نیز از تخلفات گذشته خود پاک می کنند.
این تاکتیک شاید در سینما آمریکا کاربردی داشته باشد اما به طور قطع در ایران اسلامی و بین مردم جایی برای عرضه ندارد و در حد برخی نشریات و سایت های باقی خواهد ماند و تنها اثری که بر امور سیاسی خواهد گذاشته سیاه تر کردن چهره اصلاحات و کارگزاران در اذهان است ومنجر به از دست دادن وجه باقی مانده اصلاحات در میان مردم می شود.
انتهای پیام/