عواقب طلاق و راهکارهایی برای کاهش این معضل اجتماعی
سوار اتوبوس شده بودم تا به سرکار بروم.همه فکرم مشغول بود تا برای امروز چه سوژه ای به سردبیر تحویل بدم.در همین فکربودم که حرفهای مسافری توجهم را جلب کرد.
خانمی که درست کنارمن ایستاده بود با طرف مقابلش این گونه صحبت می کرد: آره عزیزم، بعد ازپرس وجوی زیاد بالاخره یه دختر خوب و خانواده دار پیدا کرده و بله را ازش گرفتیم.همه چیز خوب بود وبچه هاداشتن زندگیشون رو می کردند.نمی دونم چی شد،یاکی چی گفت که عروسم نه گذاشت نه برداشت و گفت:طلاق.باورت میشه! اونم بعد از پنج سال زندگی....!
هرچی باهاش حرف زدیم،مشاوره رفت اماهیچی به هیچی، پاش روتو یه کفش کرد که می خوام برم.اگه هنوز دوستم داریدبذارید جدابشم.خلاصه امروز کارشون تموم شد.حالاپسرم مونده بایه دختربچه سه ساله.
شخص دوم باشنیدن این حرفهاسری تکان داد وگفت:ای بابا.عجب زمونه ای شده!حالامیگیم عروس تو جوونی کرده. امادیروز یه چیزی شنیدم که موندم حیرون!
دیروزپیش یکی ازدوستام بودم برام گفت:مادر یکی از دوستاش جداشده،اونم بادوتابچه بزرگ که هم داماد داره وهم نوه؛ گویاهمسراولش اعتیادداشته امابا دومی هم به مشکل خورده وحرفشه که همین روزها می خواهند توافقی جداشوند.
حالافکرکن اون دخترچقدرخجالت زده است و احساس حقارت وکمبود می کنه و خانواده شوهرش بایه چشم دیگه نگاهش می کنند.بماند تا هراتفاقی بیفته پسره سرکوفت این مسئله روبه اون دختر میزنه!نمی دونم چی شده این قدر راحت ومثل آب خوردن از هم جدا می شوند. اتوبوس به ایستگاه موردنظر رسید و من پیاده شدم.حرفهای آن دو خانم باعث شد طلاق رو موضوع اون روز مقاله ام قراربدم.
چرادرجامعه اسلامی طلاق زیادشده؟چرا منفورترین حلال خدا به یک عمل ساده و دست یافتنی تبدیل شده؟چراباکوچکترین مشکلی که پیش میاد زوجین به جای حل موضوع به سراغ طلاق می روند.چه کسانی یا چه مراجعی باید پاسخگو باشند؟
چراطلاق توافقی این قدرسهل الوصول است که هرکس به راحتی و بدون پیچ وخم اداری وقانونی زندگی اش رابرهم زند.چرا قانون به جای سختگیری و موانع زیاداین قدر راحت زندگیها رادستخوش جدایی وحوادث بعد از آن می کند.بیشترین درصدطلاق زنان درسنین 16 تا35 سالگی است و بیشترین درصدطلاق مردان درسنین 20 تا40 سالگی است.
چراهنگامی که والدین ازهم جدا می شوند توجهی به بچه ها نمی کنند؟چرادختران وپسران ماهنوز دو ماه از زندگی مشترکشان نگذشته باید در راهروهای دادگاه خانواده آنها راپیدا کرد؟ریشه این مشکلات کجاست؟
دوستی های خیابانی،مسائل فرهنگی، ماهواره ها وترویج بی بند وباری،عدم شناخت و ...
بیشترین صدمه ناشی ازطلاق در زندگی بچه ها واخلاق ورفتارشان نمودار است. بچه هایی که بالاجبار و ناخواسته به عنوان بچه های طلاق شناخته می شوند.
بچه هایی که به خاطرنبود پدر یا مادر به راههای خلاف کشیده می شوند.درمدرسه گاه گوشه گیر ومنزوی وگاهی پرخاشگر و عصبی، افت تحصیلی محسوس،عدم ارتباط درست بادیگران و دائم درحال دعوا ودرگیری، راهکار درست و پیشگیری بااین معضل اجتماعی را در کجابایدیافت؟ توجه به کدام معیارها باعث می شود یک زندگی خوب با محیطی شاد را برای فرزندانمان فراهم آورد.
حال راهکارهایی برای کاهش این پدیده از دید روانشناسان:
1.عدم شناخت صحیح زوجین(برای جلوگیری ازاین امرمشاهده قبل از ازدواج ضروری
است.اگرجوانان آشنایی کامل از همدیگر داشته باشند ودر این صورت با هم
ازدواج کنند زندگی مشترک پایدارتری خواهند داشت)
2.درباره مسائل مهم
قبل از ازدواج صحبت کنید(اینکه چه تعداد فرزند می خواهید،می خواهیدبعد از
ازدواج هم به شغلتان مشغول باشید،می خواهیدبه درستان ادامه دهید و...)
3.شمامی توانید بحث کنید،امااجازه ندهیدکه به جنگ جهانی سوم تبدیل
شود./مواردی که درهنگام بحث کردن باید ازآن اجتناب کرد:انتقاد،تحقیر،
کارشکنی وحالت دفاعی...برای ایجاد لحن مناسب ازشوخ طبعی استفاده کنید./
4.مودب بودن با یکدیگر....
5.زمانتان راباهم پرکنید.(بیاموزید که با یکدیگرمرتبط باشید مثل قدم زدن در پارک،استراحت کنارهم)
6.بعد از ازدواج هیچ چیز تغییر نمی کند(شمانمی توانیدکسی راتغییر دهید،پس کسی را انتخاب کنید که آن چیزی رابخواهد که شما می خواهید)