فردا؛ صدای کودکی می شوم که دهانش را با بمب بسته اند
گروه گوناگون "تیتریک"؛به نقل از «طنین شهر»، آمدن را... بودن را... دوست دارم، خصوصا زمانی که بودنم التیام بخش زخم های کهنه ای باشد که نوازش را التماس می کنند...
فردا روز آمدن است ... روز بودن...
و من می آیم به رسم همبستگی، فارغ از هر رنگ و جناحی، مشت هایم را گره می کنم تا گوشه ای از گره کور روی نقشه را باز کنم و همتی شوم تا نام زیبای فلسطین آزادنه، جدای از هر بیگانه ای روی نقشه دیده شود...
آری...معادله بسیار ساده ای است! فلسطین که باشد، اسرائیل نیست!
فردا می آیم و نخواستن بودنش را فریاد می زنم ....
فردا می آیم و صدای کودکی می شوم که دهانش را با بمب بسته اند، صدای مردی که بغض در گلویش پیچیده... صدای غزه...خاکی که عدالت جهانی را به قضاوت می طلبد...
فردا می آیم و دست در دست هموطنانم پرتویی می سازیم به رنگ خورشید تا ستاره صهیونیست را کور کند!
فردا می آیم تا آفتی که ریشه های سبز زیتون را سرخ کرده از ریشه برچینم...
فردا جمعه است، روز عدالت خواهی...تمام جمعه های مسلمانان در انتظار عدالت سپری می شوند... اما جمعه ای که خمینی (ره) به قدس نسبتش داد، رنگ دیگری دارد...
این جمعه متعلق به جهانی است که به زور وذلت «نه» می گویند...این جمعه ای است که همه استکبار ستیزان به صحنه می آیند تا باردیگر حماسه شان متن کتابهای تاریخ شود و مورخان بنویسند ... جمعه شد ... روز قدس... و باز هم ،همه آمده بودند...
انتهای پیام/