نظرآباد با فشار بعضی ها شهرستان شد/ نیروی غیربومی مانع پیشرفت است
گروه استانی «تیتریک»، تصویرالبرز در یادداشتی از علیرضا گروسی کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری نوشت: نظام تقسیمات کشوری برای سازماندهی و مدیریت بهینه فضا می باشد. سلسله مراتبی اداری ـ سیاسی در تقسیم هر کشور به واحدهای کوچکتر، برای سهولت ادارة آن و تأمین امنیت و بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی می باشد. بر اساس ماده ۱۲ نظام قانون تقسیمات کشوری ایران ، از لحاظ نظام اداري دهستان تابع بخش و بخش تابع شهرستان و شهرستان تابع استان و استان تابع تشكيلات مركزي می باشد. عواملی و شاخص هایی که اساس ناحیه بندی سیاسی می باشند عبارتند از: جمعیت، روابط فاصله ای، همگنی طبیعی، همگنی فرهنگی، شیوه یا سبک معیشت، حوزه نفوذ مکان های مرکزی،ضرورت های ویژه امنیتی، اندیشه های استراتژیک دولت، ملاحظات جغرافیایی و ملاحظات سیاسی. در ایران جمعیت و به دنبال آن اندیشه های استراتژیک دولت، مهم ترین مبنا در تقسیمات سیاسی و ارتقای سطوح مختلف تقسیماتی می باشد. در این بخش به تشکیل شهرستان نظرآباد و شاخص های تاثیرگذار بر آن می پردازیم.
شهرستان واحدي از تقسيمات كشوري است با محدوده جغرافيايي معين كه از به هم پيوستن چند بخش همجوار كه از نظر عوامل طبيعي،اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي واحد متناسب و همگني را به وجود آورده است.
شهرستان نظرآباد در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۸۱ طی مصوبه ی شماره ۴۴۷۲۵ تاسیس شد .در سال ۱۳۸۱ جمعیت شهرستان نطرآباد ۱۲۴۵۳۲ نفر بوده است . جمعیت مبنا برای ارتقا و یا تشکیل یک شهرستان با در نظر گرفتن وضع پراكندگي و اقليمي كشور به دو درجه تراكمي زیاد (۱۲۰ هزار نفر) و درجه تراکمی متوسط(۸۰ هزار نفر) می باشد، لذا با توجه به حجم جمعیتی نظرآباد مهم ترین مبنا برای ارتقا به سطح شهرستان را داشته است.
در بحث روابط فاصله ای و حوزه نفوذ مکان های مرکزی باید گفت که شهر نظرآباد به عنوان هسته جمعیتی در منطقه مذکور تاثیر مثبتی بر اندیشه ارتقای بخش نظرآباد به شهرستان نطرآباد داشته است. اما تاثیر سایر مولفه ها هم چون دیگر تغییراتی که در سطوح سیاسی کشور انجام می پذیرد، کمرنگ می باشد یا گاها لحاط نمی شود. البته باید از تاثیر عناصر و نخبگان سیاسی نظرآباد و قدرت نفوذ آنها در ارتقای آن به سطح شهرستان غافل نماند.
شهرستان نظرآباد در بدو تاسیس شامل شهر مرکزی نظرآباد و سه دهستان احمدآباد، تنکمان و نجم آباد بوده است، ان نشان می دهد که قدرت شهر نظرآباد به عنوان مرکز جمعیتی بزرگ عامل اصلی در این ارتقا بوده است.
با نگاهی به سایر تغییرات در سطوح سیاسی تقسیمات کشوری، و توجه به عامل تاثیرگذار جمعیت می توان نظرآباد را نمونه موفق ارتقای واحد سیاسی دانست اما با توجه به کلیه ضوابط و مولفه های علمی و منطقی که قبلا اشاره شد، باید گفت که اکثریت تغییر و تحولات سطوح سیاسی در ایران از منطق اصولی خاص و علمی تبعیت نمی کنند و همیشه یک دلیل اصلی برای این تغییرات وجود دارد و مابقی مولفه ها در نظر گرفته نمی شود.
لذا با توجه به این گفتار بخشی از زیرساخت های موثر به جز بخش جمعیت و نیروی انسانی و مرکزیت و قدرت شهر نظرآباد در زمان تشکیل شهرستان نظرآباد آماده نبوده است. زیرا به جز شهر نظرآباد بخش دیگری در شهرستان وجود نداشته است (شرط اصلی در تعریف سطح شهرستان وجود دو یا بیش از دو بخش است) و همچنین رقابت شهر نظرآباد به عنوان شهر اول منطقه (به لحاظ جمعیتی) با شهر هشتگرد سبب گشته تا نخبگان نظرآبادی در ارتقای بخش نطرآباد به سطح شهرستان اقدام نمایند.
نکته مهم دیگر این است که آیا ارتقا
نظرآباد به سطح سیاسی شهرستان آیاد مفید بوده است یا نظرآباد این پتانسیل
را نداشته یا نتوانسته از آن استفاده کند؟
ارتقا به سطح شهرستان لزوم تاسیس ساختار اداری جدید در نظرآباد را ایجاد می
کند و به تبع آن تصمیم گیری برای شهر و دهستان های اطراف آن را به شهر
نظرآباد می بخشد که این نکته ی مثبتی تلقی می شود، زیرا ساختار اداری قوی
از دل شهرستان نظرآباد ایجاد می شود که می تواند بومی منطقه باشد و در
راستای حل مشکلات قدم بردارد. ولی آن روی سکه نیز استخدام و به کارگیری
نیروی غیربومی در شهرستان و ایجاد بوروکراسی اداری و بر زمین ماندن اقدامات
و کارها است که تاکنون کمرنگ بوده و باید مدیریت گردد.
این وضعیت گذشته و حال شهرستان نظرآباد بوده است. در بحث آینده نگری نیز باید گفت که ارتقا به سطح شهرستان، یعنی امکان دریافت خدمات، اعتبارات و تصمیمات مرکزی استان و کشور در سطح بالای سیاسی شهرستان. لذا به خودی خود این یک فرصت برای جذب این سرمایه گذاری می باشد.
بحث بعدی در این بخش وابستگی شهر و شهرستان نطرآباد به مادرشهر کرج و کلانشهر تهران می باشد، به صورتی که نظرآباد با وجود ارتقای سطح، نتوانست به صورت مطلوب امکانات و شرایط مناسب یک شهرستان را جذب کند که ریشه این عدم موفقیت به دو عامل بر می گردد: کمبود های موجود در نظرآباد در زمان ارتقا به سطح شهرستان و دوم همان جریان وابستگی قوی نظرآباد به شهرهای بزرگ مجاور که با دریافت قسمت اعظم خدمات و امکانات در سطح استان یا کشور، عملا کارکرد نظرآباد را به عنوان یک شهرستان از آن گرفته است.
در جمع بندی این نوشتار باید گفت که نظرآباد به واسطه حجم جمعیتی بالا و فشار و تاثیر نخبگان این شهر به سطح شهرستان ارتقا یافته است. با توجه به قسمت اعظم تغییر و تحولات سطوح سیاسی که نقش جمعیت مهم می باشدنمونه موفقی می باشد. اما با در نظر گرفتن معیارو مولفه های علمی و منطقی که در قانون تقسیمات کشوری لحاظ گردیده، همچون اکثریت تغییر و تحولات نمونه مثبت و موفق تلثی نمی گردد. اما ارتقا به سطح شهرستان توانسته فرصت ها و پتانسیل هایی برای نظرآباد ایجاد نماید. دستگاه اداری مرکزی در نظرآباد، وابستگی آن به مرکز ساوجبلاغ یعنی شهر هشتگرد را از میان برده است ولی در کل با توجه به جریان های وابستگی که بین مرکز و پیرامون دیده می شود، نظرآباد و حتی هشتگرد به مادر شهر کرج و سپس کلانشهر تهران وابسته اند و فقط توانسته اند در امور اداری استقلال یابند.
انتهای پیام/