کارنامه منفی «مست عشق»
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «تیتر یک»؛ پرستو علیعسگرنجاد، منتقد سینما و تلویزیون طی یادداشتی نوشت: اگر از بین همه چیزهای معرکهای که میشود درباره شمس و مولوی خواند و دانست، انتخاب تو کتاب «ملت عشق» باشد، حتماً از فیلم «مست عشق» خوشت میآید.
اما اگر فکر میکنید ادبیات، شعر و شاعران ایران خیلی عمیقتر و اصیلتر از آن میباشند که اینقدر سطحی قرائت شوند، خوشحال هستم. پس احتمالاً وقتی «مست عشق» را دیدید، مثل من با حس ناکامی سالن را ترک میکنید.
بهعنوان کسی که با شوق و عشق همه آثار حسن فتحی را از نوجوانی تا حالا دنبال کرده، به خودم بابت حیرتم در سالن سینما بعد از تماشای بیست دقیقهٔ اول مست عشق، دوام آوردن تا پایان تماشای فیلم تا به شوق شنیدن آواز انتهایی فیلم تسلیت میگویم.
انتظار نداشتم کارگردان محبوب سینما و تلویزیون درباره قلههای ادبیات کهن ایران، آنقدر زرد و بازاری فیلم بسازد، آن کسی که توانسته بود از یک داستان، هزار بار خوانده شده مثل «هزار و یکشب»، به چنان قرائت فوقالعادهای برسد که «شهرزاد» را خلق کند.
مست عشق یک فیلم ترکیهای است که یک لایه بیشتر نداشته و هیچ جایی برای تعمق و تأمل برای مخاطب نمیسازد و دو سوژه عمیق و اصیل؛ شمس و مولانا را به سطحیترین و تکبعدیترین روایت ممکن تقلیل داده است و با یک «اقتباس آزاد» در اول فیلم، خواسته دهان منتقدان را ببندد و با کشاندن مسائل ۱۴۰۱ به چند سده قبل، فکر کرده که امضای زمانه خویش را پای اثر خود ثبت کرده است، در حالی که مخاطب تعجب میکند که چرا این شخصیتها بیانیه میدهند؟ چرا دغدغههایشان شبیه تاریخ زمانشان نیست؟ چرا حرفها به دهانشان عاریه است؟
تدوین فیلم مست عشق مخاطب را گمراه میکند، زیرا پر از آشفتگی بوده و مخاطب نخ تسبیح را گم میکند و به طور کلی به اسطورههای شعر کهن ایرانی و به مردمانی که شعر را زندگی کردند و تمدن را ساختند، آتش کشیده است.
کارگردانی که اینهمه در کارنامههای خود فرم را میفهمید و رعایت میکرد، اکنون کجا رفته است؟ حسن فتحی بداند که فروش شگفتانگیز فیلمش مدیون اعتبار اسم خودش و ستارههای اثرش نه خود فیلمش است و حق نداشت با تاریخ ادبیات کهن ایرانی به بهانه اقتباس آزاد در یک اثر فرامرزی با بازیگران خارجی چنین کند.
خلاصه اینکه کاش حسن فتحی هرگز مست عشق را نساخته بود.
الهه ملاحسینی – تیتر یک
انتهای خبر/