شعرها از عالم دیگری میآیند
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «تیتر یک»؛ محمد صالحعلا طی یادداشتی نوشت: هنوز نمیدانم از کجا، چرا و چگونه برخی واژهها همدیگر را پیدا میکنند، با هم زلفی گره میزنند، برای خودشان اجتماعی موزون و هماهنگ میسازند، اعلام موجودیت میکنند و دیگر دست از هم نمیکشند تا وقتی که کلمهها، اندیشهها، شعرها پیر و زمینگیر شوند، از حافظهها کوچ کنند، به دورها بروند. شاید به همان جایی که آمدهاند.
پس شعرها پدیدههایی رازآلود و بیهمتایند. شاعرها هم بیمانند و بیتایند. چون شاعرها شعر اندیش و شعر رفتارند. برای آنها اشیای جهان شعرند، آدمیان شعرند، هستی شعر است. در تشنگی شعر مینوشند، اعضاشان شعر است، دستشان شعر است، نگاهشان، دهانشان، گوشهاشان شعر است.
شاعرها دستکم چهار چشم دارند. جهان را چهارچشمی میبینند. شش گوش دارند. بیشتر از بقیه میشنوند. واژهها را دست آموز و اهلی خود میسازند.
سرزمین، شهر، کوچه و خیابانشان شعر است. در شعر رفت و آمد دارند. دست میدهند، دست دادنشان شعر است، ماندنشان شعر است، رفتنشان شعر است. برای همین شاعر تاجیکستان گفته است:«شاعران را نبوسیده نسپارید به خاک.»
آنها با شعر روی دلهای سوخته، ناخوش و دربند مرهم میگذارند. با شعر دلهای گرفته، زنجیر شده را پانسمان میکنند. گریههاشان شعر است. به جای همه میگریند. برای همین شاعری شغل نیست. تولیدشان خریدنی و فروختنی نیست. شاعرها شب و روز شاعرند. شاعر میخوابند، شاعر بیدار میشوند. اصلاً شاعر به دنیا میآیند. جوانیشان شعر، پیریشان شعر.
برخی عقیده دارند از آنجا که آنها هم آدمیزادهاند، احوالی انسانی دارند. حالشان خوب باشد، مهرباناند. حالشان خوب نباشد، خشمگیناند. فریاد میکشند، دست به کمر میشوند، کتک میزنند، کتک میخورند. آنها هم گاهی از چراغ قرمز رد میشوند. زیرا شاعر آدمیزاد است، فرشته نیست. غرایزی دارد مثل دیگرها. میترسد، خشمگین میشود، میجنگد، زخمی میشود. اما جنگش شاعرانه است، کشیدهاش شعر است، لگدش شعر است، زخمش غزل است. حالش خوب است، به وسیله شاپرکها پیام میفرستد. خشمگین است، پیامش را به نیش زنبور میبندد.
نشانی دشمن را به زنبور میدهد، اما هرگز به زنبور حکم نمیکند پیغام را رساندی، نیشی هم بزن یا کمی از خونش را بمک که شاعرها مردمی آه به دوشاند. آنها میانجی ما با آن جهان ناشناختهاند. کدام جهان؟ همان جایی که گفتم شعرها از آنجا میآیند.
شاعرها شغل شریفشان شعر است. فروشنده حالاند. حال فروشاند، به ما حال میفروشند. امید که خودفروش نشوند!
منبع: زیرنویس
انتهای خبر/ع