ولادت امام رضا (ع) از نگاه شاعران البرزی
بهروز قاسمی-شمع عشق
آسمان سينه امشب،با حضورت پر صفا شد
دشت دل با بوي نابت، مملو از نور خدا شد
كهكشانی شد فروزان، با فروغ ديده ی تو
ابر سنگين كدور ، ز آسمان دل جدا شد
شيشه ی غم را شكستم، با طلوع شمس رويت
حجم شاد اشتياقم، با سعادت آشنا شد
زير چتر مهرباني، حس شود باران عشقت
در ميان عاشقانت، جشن ميلادت بپا شد
يادگاري از علي شد، گرچه نام پاكت امشب
آخر از اوج رضايت، نام زيبايت رضا شد
بارگاه پاك مشهد، در جهان معنا گرفته
نام ايرانی و ايران، با وجودت پربها شد
شاپرك رقصد ز شادی، گرد شمع عشقت امشب
جاری از نامت تبسم، بر لب شعر ‹‹رها›› شد
اشرف السادات سادات
عطرحرمت چه دلنشین است اقا
عشق بشما نشان دین است اقا
ای کعبه ی حاجیان بی مال ومنال
مارابطلب که حج همین است اقا
سید موسی حسینی کاشانی
دل از زمین و زمانم اگر شکایت داشت
نگاه تشنه ام از عاشقی حکایت داشت
همیشه صحن تو در پیش چشم خودم
به حال کودکیم حکم بینهایت داشت
شنیده ام من از آن خادمی که در سینه
هزار قصه دلدادگی روایت داشت
بهشت وعده دهی تا سراغ می گیرد
هر آن که در دل خود مهری از ولایت داشت
به دستهای گره خورده در ضریح قسم
خدا به گرمی بازار تو عنایت داشت
تو آمدی که غم از عاشقان خود گیری
حدیث آمدنت بویی از هدایت داشت
به شوق دلشدگانت دوباره می گویم
رضا به غربت در مشهدش رضایت داشت
سیف الدین حسین زاده
مائیم که هر روز پر از باور دیدار توهستیم
شب خواب نداریم از این باورو بیدار تو هستیم
ای کوه اگر درۀ خود را به تماشا بنشینی
آن نقطۀ ریز نگرانِ ته پرگار تو هستیم
در دامن دریای تو ما دُر شدگانِ صدف عشق
با چینی لب پَر شده آوارۀ بازار تو هستیم
زندانی قتل دل خویشیم و محکوم به مرگیم
درکُنج قفس منتظر نامۀ اِقرار تو هستیم
ما سایه نشینانِ گدا زاده به لبخند تو محتاج
دل خوش به همین اندکی سایۀ دیوار تو هستیم
چون آتش زرتشت هنوزم که هنوز است ” بسوزیم "
مائیم که هر روز پر از باور دیدار تو هستیم
انتهای پیام