اگر خيال خانهدار شدن داريد،بخوانيد
گروه کتب «تیتریک» ; حضور نويسندهاي حرفهاي همچون علي موذني، موضوعي جذاب يعني اجاره نشيني و خريد خانه و همچنين طرح جلد متفاوت اين اثر دلايلي بود كه حالا ديگر با اطمينان ميتوان از نقش آنها در استقبال مخاطبان به اين كتاب نام برد.
داستان رمان جديد موذني درباره زوج جواني است كه اگرچه مرد خانواده جوان كارمندي است كه حقوقش به نيمه برج هم قد نميدهد و زن خانواده هم پا به ماه است و در انتظار در آغوش گرفتن «خانم كوچول»، اما هواي خانهدار شدن ميكنند. حالا به اين شرايط، حضور مادرزن را هم اضافه كنيد كه پس از فوت همسرش در خانه داماد زندگي ميكند و اگرچه دلرحم و دوستداشتني است اما هيچ دوست ندارد با رفتن از يك خانه استيجاري دو خوابه به يك خانه يكخوابه، اتاقش را از دست بدهد و با وسايلش راهي هال شود!
رمان هيچ ابايي ندارد كه از همان ابتدا، يعني حتي قبل از صفحه يك لو بدهد كه داستان اين كتاب درباره چيست. اسمي كه همنشينياش با اجاره نشيني ضربالمثل شده است و جلدي كه اگهيهاي مسكن را در خود جاي داده است به مخاطب ميگويد كه از چه چيزي حرف خواهد زد. در همان چند صفحه ابتدايي هم نويسنده سريع ميرود سراغ اصل داستان و آرزوي خانهدار شدن را به دامن «مهرداد» مياندازد.
موذني در اين كتاب در استفاده از برخي علائم نگارشي هم ابتكاراتي بخرج داده است و در نحوه نگارش حالت گويندگان در هنگام مكالمه، طرحي درانداخته است كه البته خوب و بد بودنش را بايد شما بعد از خواندن كتاب اعلام كنيد.
به هر حال ماجراي زوج جواني كه با دست خالي سوداي خانهدار شدن ميكنند شايد داستان خيلي از زوجهاي جوان معاصر باشد. پس اگر شما هم از اجارهنشيني شاكي شدهايد و بدتان نميآيد مانند يكي از شخصيتهاي داستان حتي «قاشق و چنگالتان» را بفروشيد تا پول خانهدار شدن را جور كنيد، حتما اين كتاب را بخوانيد.
در آخر اين توصيه را هم داشته باشيد كه سعي كنيد اين كتاب را خيلي در مترو، اتوبوس يا ساير اماكن عمومي نخوانيد، چون بقيه كه نميدانند ماجراي جلد اين كتاب چيست ممكن است اين سوال برايشان پيش بيايد كه اين چه كتابي است كه با روزنامه جلدش كردهاند تا عنوانش معلوم نباشد! اگر اين توصيه را جدي نگرفتيد و چپ چپ نگاهتان كردهاند دليلش را بدانيد.
«خوش نشين» را علي موذني نوشته و انتشارات عصر داستان آن را با تيراژ 3000 نسخه و قيمت 12500 تومان منتشر كرده است. بد نيست بدانيد كه طراح جلد اين كتاب هم مجيد زارع است.