فرهنگ و هنر ابزاری کارآمد برای ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی است/ فرار سریال عاشقانه از سبک زندگی دینی!
زیر پای مادر وقتی دست بر ارکان اصلی حیات بشری می¬کشد و آن را برایمان حلاجی می¬کند، ما از نو وادار به اندیشیدن می¬شویم.
ارکانی که در جامعه امروزی یا خیلی شان را غبار گرفته و یا بعضی آن ها را تاریخ مصرف گذشته می¬دانند. ما در پای «زیر پای مادر» تعاریفی حقیقی ارتباطات خانوادگی را می¬بینیم. این نگاه برایمان جذاب است چرا که دیر گاهی ست بسیاری از مجموعه های سینمایی و سخت تلاش بر به چالش کشیدن و سیاه نمایی معانی ارتباطات خانوادگی را دارند و حتی تعلقات بشری را در حوزه خانواده منسوخ شده جلوه می¬دهند. البته این بازیگر نیست که می¬تواند مخاطب را دچار چنین باورهایی کند. بازیگر ابزار تولید فیلم است، همانند باقی عوامل؛ این تفکر از جایی بس دورتر شکل گرفته و در مجموعه گردآورنده فیلم رخنه می¬کند.
همان هایی که فرهنگ و هنر را ابزاری کارآمد برای تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی یافتند. اینان در خانواده سینما نفوذ دارند و گاهی اهالی سینما خواسته یا ناخواسته مامور به اجرای افکاری هستند که متعلق به ایران اسلامی نیست. اینان نفرات به جا مانده از لشکر شکست خورده ای هستند که در سخت افزار در مصاف با ایران عقب نشستند. هر چند به مراتب قوی تر هم بودند. اما دیرزمانی ست که با ابزار فرهنگ و سینما مردم را بمباران فرهنگی می¬کنند که از حق هم نگذریم تلفات بسیاری هم داشته و خواهد داشت.
فیلم هایی با حضور زنان سیگاری که از سوی شرکت های دخانیات دارای حمایت های مالی هستند، عادی سازی رفتارهای این چنینی هنجار شکن است و ما را شاهد افزایش زنان سیگاری در جدول آمار ها می¬کند.
پرونده های متعدد و قطور طلاق روی هم انباشته روی میز قاضی ها با موضوعات پررنگ شده خیانت و بی¬بند و باری در حریم خانواده را می¬بینیم که مکمل شبکه های ماهواره ای و ترکی هستند تا بنیان خانواده را سست کنند و ارزش های با هم بودن را تبدیل به ضد ارزش کنند.
یاد مثل قدیمی پدر در حال احتضار افتادم. زمانی که گفت: فرزندانم با هم باشد تا نشکنید. جریان جنگ نرم ما را تنها می¬کند تا در تنهایی ما را بشکند.
انگار مجموعه های نمایش خانگی دستشان باز تر است و با رنگ و لعاب بیشتری کار می¬کنند. زمانی که قسمت های ابتدایی سریال عاشقانه را می¬دیدم و حجم عظیمی از ابتذال، بی گانکی و تعرض به نوع زندگی ایرانی اسلامی را شاهد بودم، امیدوار شدم این ابتذال در فیلم عاشقانه، عاقلانه و هنرمندانه نقد گردد؛ اما قسمت های بعدی مرا در بهت فرو برد. چرا که این مجموعه به هر چیزی چنگ زده تا جذاب و اثرگذار باشد.
در عاشقانه می¬بینیم بهتر است فرزندی نداشته باشی تا طی فرایند فرزندآوری و فرزندپروری پیر و فرتوت شوی تا شوهرت جوان بماند و هوای عشق های تازه به سرش بزند. می¬شود دید برای یک جوان هیچ حدی از ولنگاری وجود ندارد ومدام دراین فیلم بر آن موضوع تاکید می¬شود. در این فیلم دیده می¬شود ازدواج می¬تواند توافق باشد ولزوما تعهد نمی¬آورد. این تیرهای زهرآلود مستقیم به قلب و ذهن قشر آسیب پذیر جامعه است که تعدادشان اندک هم نیست. پشت سر این افکار کسانی اند که هویت شخصی افراد را بر نمی¬تابند و در تمامی آثارشان با امر به معروف در تعارض اند و بسیاری از این آثار مصداق بارز امر به منکر است.
سینما و خانواده بزرگ و ارزشمند و تاثیر گذار تولید آثار نمایشی، نفوذی هایی از سوی متعرضان فرهنگی دارد. این از بسیاری جهات قابل رویت است. همین که در سرزمین شیعیان به جای کالا و رونق اقتصادی، بازیگر صادر می¬شود برهان عیانی بر این ادعاست.
در فیلم خشکسالی و دروغ می¬شنویم، می بینیم و می آموزیم که آدم می¬تواند ازدواج کند و در عین حال با زن یا مردی که در گذشته اش بوده، ارتباط داشته باشد و این کاملا شخصی ست و ربطی به همسر ندارد. در جای دیگر از ازدواج تنها به عنوان امنیت جنسی یاد می¬شود نه موهبتی که موجب آرامش انسان است. این در حالی ست که خداوند در قرآن، بزرگترین دلیل برگزیدن همسر را به نام سکینه یاد می¬کند یعنی موجب آرامش و این کلام الله مهجور مانده و اندیشمندان و سیاست گزاران حوزه فیلم در سکوت خود موجب شدند عناوین و معانی ازدواج و خط کشی هایی که موجب آرامش انسان می¬شود دچار شبیخون فرهنگی شود و آه هم از نهاد هیچ کس برنیاید. اما زیر پای مادر نشان داد که روابط خانوادگی روح زنده حیات بشری ست.
انسان امروز به موجب تعالیم فراگیر تفکرات ضد بشری، با الزامی دیکته شده به سوی طرد خویشان می¬رود و در پس این تفکر، قدرت و حاکمیتی جهانی ست تا برای اعمال عقائد خود همیشه متوسل به قشر محبوب و دارای منزلت اجتماعی و باور پذیر می¬شود و کماکان هنرمندان و اعضای تولید فیلم از این دسته اند.
اگر به فیلم های دهه هفتاد رجوع کنیم، می¬بینیم که در این فیلم ها موضوعات آزادی روابط زن و مرد دستخوش چالش است و توصیه هایی مبنی بر عادی سازی روابط نامشروع زن و مرد است و این بستر سازی آنقدر ادامه پیدا کرد تا الگو های رفتاری افراد حقیقی جامعه نیز از آن ها نشات گرفت و مردمان دهه هشتاد آن طور رفتار کردند که در دهه هفتاد سینما برایشان تهیه خوراک شده بود.
و در میان این ولنگاری فرهنگی دیدن”زیر پای مادر” یادآور بسیاری از نیاز ها و ارزش های انسانی ست. زیر پای مادر نشان داد که زندگی تماما لذت جویی و سازش با نفس سرکش نیست. در این فیلم روابط آدم ها آنقدر زیبا به تصویر کشیده شده که انسان را متوجه بسیاری از ارزش های انسانی خود می¬کند. نشان می¬دهد که انسان خارج از مجموعه خانواده موجودی تنهاست که هیچ لذت جویی قادر به التیام تنهایی بشر دور از خانواده نخواهد بود.
نشان می¬دهد که انسان حاصل تربیت خانواده است و والدین چقدر نقش بسزایی در نوع پرورش شخصیت وی دارند و امن ترین تکیه گاه بشر اعضای خانواده اش هستند که می¬توانند بهترین گزینه جهت حفظ منافع مالی و عاطفی اش باشند. اگر والدین زیر پای مادر را خوب ببینند، می¬توانند پدر و مادر بهتری شوند و یادشان می¬آید که خداوند کودک را در پناه پدر و مادر به این دنیا می¬فرستد.
حالم خوب است با دیدن زیر پای مادر.. حال دلم خوب است..
من در پای "زیر پای مادر” آموختم باید انسانی باشم که بقیه در کنارم احساس بهتری تجربه کنند و این را نیز از نزدیکانم شروع کنم. اگر این طور باشم، آن گاه خواهم توانست انسان بهتری باشم.
و سریال زیر پای مادر هر چقدر که در ساختار، کلیشه بودن، شخصیت پردازی و سایر موارد سخت افزاری فیلم چه محل اشکال باشد یا نباشد در درون محتوایی دارد که زیباست. محتوایی به نام تکریم خانواده . .
نویسنده: رقیه محمدی