" آشغال های دوست داشتنی" فیلمی جسور و متفاوت/ اثرسینمایی که مخاطب را راضی نگه می دارد
به گزارش گروه استانی "تیتریک"؛«مهدیه سادات نقیبی» منتقد سینما و تلویزیون در نقد فیلم سینمایی «آشغال های دوست داشتنی» به کارگردانی محسن امیر یوسفی در یادداشتی برای"تیتریک" نوشت:در ابتدا اندکی از سورئال گویی نویسنده باید گفت چرا که آثار گذشته محسن امیریوسفی نگاه سورئال ، غیر واقعی ، توهم زا داشت و در اصل سورئال یک نگاهی است که وابسته به تفکر و احساسی خاص است که هیچ گونه قواعدی در آن رعایت نمی شود و برگرفته از رهایی احساسات فردی نیز است که برگرفته از عالم رویاست .
اما آشغال های دوست داشتنی به دلیل توقیف 6 ساله
سیاسی بالاخره به اکران سینمایی پاسخ مثبت داد و روی پرده سینما رفت .
مساله ی اصلی آشغال های دوست داشتنی بر روی محور سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی سال 88 می چرخد و محرک اصلی و پیش برنده ی قصه همان سیاستی است که مطرح شده است .
اما علاوه بر محور سیاسی، فیلم گویای مدرن و مدرنیته عصر گذشته و حال نیز است عصری که به گمانم هر خانواده ای اتفاقات، فراز و نشیب های آن را به خوبی لمس کرده است ، از قشر پایین جامعه تا نهایت قشر بالا ، از فرهنگ و آداب رسوم قدیم تا حالا که همگی بیان کننده ی تغییر تفکرات ، سبک و روش نوع زندگی است .
نویسنده ی آشغال های دوست داشتنی فیلم را بر این اساس روایت می کند که هر انسانی در هر دهه ای از تاریخ بحران هایی را در طول زندگی تجربه می کند که آینده آن را به عنوان هویت اصلی فرد مشخص می کند ، بحران هویت شخصی فرد در جامعه ایرانی ، بخش مهمی از هویت کشور را شامل می شود اما این بحران هویتی در چه دهه ای ، در چه سالی اتفاق خواهد افتاد مسله ی اصلی نیز خواهد بود .
بی هویتی شخصیتی در فیلم فراوان است اما در حین این بی هویتی ها از المان های مدرن به خوبی استفاده شده است که گویای فرد حاضر در دهه ی کنونی است، تفکرات مدرن و پیشرفته و برعکس رفتارها و عمل کردهای قدیم و کهنه شخصیت های فیلم برگرفته از نمادی از وضع حاکم بر جامعه است و هرگز برگرفته از شخصیت ساخته شده و تغییر پذیر نیست در اصل افراد به عنوان نوعی المان جامعه و شرایط پیش امده نیز هستند .
کارگردان در بخشی از فیلم مانند سایر کارهای
گذشته اش به صورت توهمی اعمال میکند و شاید این مسئله قصه را به صورت غیر واقعی
پیش می برد و برای مخاطب بیشتر مایه ی تمسخر داشته باشد .
خط داستان از آن جایی مشخص می شود که مخاطب در طول روایت با گفتمان هایی روبه رو می شود که هر کدام فرقه ای از یک عقیده را نشان می دهد و بلافاصله مخاطب در میابد که جریان فیلم در حول محور عقاید بگو مگو های چپ و راستی می چرخد و کاملا متضاد یکدیگر هستند و هیچ کدام از شخصیت ها مترادف هم نیستند تنها در یک جهت بحث آن ها یکی است و با هم کنار می آیند آن هم کشوری که در آن زندگی میکنند و در آن با هم متحد و یگانه هستند، این تضادهای فراوان شخصیت ها اگر چه توانسته است روایتمندی را تا حدودی جذاب کند اما نقص های دیگر و زیادی می توان از آن گرفت.
کارگردان با تمام مشقت ها و مشکلات فراوان در ساخت و روایتمندی نتوانسته است نقطه ی عطف ، در واقع نقطه ی اوج را به خوبی بیان کند و فیلم هیچ سر و تهی ندارد و تنها کل روایتمندی با تمام جذابیتی که در طول جریان قصه و فضای آشنای یک خانواده ی ایرانی دارد با گفتمان ها و درگیری های عقیده ای و لفظی ساخته می شود که بسیار طبیعی می تواند برای یک خانواده ی ایرانی آن هم در اوج بی ثباتی تاریخی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی باشد و در انتها با مهرورزی و صلح تبدیل به خانواده ای ایده آلی می شود که هر کدام از ما آن را لمس کرده ایم و همه ی این مهرورزی ها و صلحی که بر قرار می شود حاکی از ارتباط درست و برقراری رفتاری می شود که ناشی از درک فرهنگ و زمان حاضر خود هستیم .
این فیلم به
عقیده ی من یک فیلم ایده آل صرفا برای نشان دادن سبک تفکر یک خانواده ی ایرانی با
هر عقیده و همین طور سبک یک جامعه ی ایرانی البته در یک برهه ای از تاریخ با
فشارها ی اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی است و البته به قطع یقین با تمام حسن هایی
که گفته شد ضعف های فراوانی از جمله ضعف روایتمندی و تبدیل شخصیت ها به المان های
نمادین یک جامعه ی سنتی و قطعا حذف صحنه هایی را متوجه می شویم که به دلیل توقیف 6
ساله آن را اکران کرده اند .
کارگردان؛ فکر
و عقیده ی خوبی به قطع یقین برای این فیلم داشته است اما خط قرمزها اجازه ی گفتن
واقعی و بدون سانسور صحبتهای او را نداده است .
با وجود الزامی شخصیت های فیلم اما یک الی دو شخصیت وجودشان هیچ خللی وارد نمی کرد اگر که حضور نداشتند و صرفا به رفت و آمدهایی منجر شده است که فقط نامی از بازیگر فیلم به میان بیاید که البته اگر در اصل واقعیت این طور باشد جزء نقطه ضعف هایی می باشد که کارگردان ایجاد کرده است و این اتفاق چیزی جز حذف برخی از صحنه نیست.
اما نکته ی دیگر در فیلم آشغال های دوست داشتنی صدایی که کارگردان از آن به عنوان صدای کل تاریخ جامعه ای نشان می دهد که بیان کننده ی بسیاری از بحران هایی یک فرهنگ و یک دهه نیز می تواند باشد صدایی که نشان دهنده ی یک ترس و یک هشداری است که گویای بسیاری از آسیب های فرهنگی و اجتماعی است و این صدا گویای یک زور چند دهه ی ای است که به هیچ عنوان در ذات و سرشت خود تغییری نکرده است و تنها شکل و فرم آن با تغییر سال و عصر حاضر تغییر کرده است و کارگردان این زور چندین ساله را به نوعی نشان می دهد که آمیخته با حد و مرز های چند دهه باشد .
بحث در مورد یک فیلم سیاسی آن هم از تفکر زمان 1310
تا 1388 بسیار سخت است و یک منتقد الزاما باید تاریخ معاصر ایران را به خوبی
بشناسد همان طور که امیر یوسفی به شکلی زیبا از تفکر مصدق تا نهایتا سال 88 و
اتفاقات حوالی آن ترسیم کرده است .
این ایده ی تاریخی ، سیاسی الزاما نیازمند فرهنگ تاریخی ایران است چرا که ملت ایران سختی ها و فراز و نشیب های زیادی را از قبل انقلاب تا بعد انقلاب و بعدها پس از هر 4 سال ریاست جمهوری هر کدام فراخور با حال و هوای جامعه گذرانده است و به عقیده ی من آشغال های دوست داشتنی بیشتر از آن که جنبه ی سیاسی و جناحی داشته باشد جنبه ی فراتر از یک سیاست جامعه را نشان می دهد.
با شخصیت اصلی منیر خانم کل فیلم حال و هوای دیگری پیدا می کند و نقش یک مادر در فرهنگ سنتی ایرانی را بخوبی ایفا میکند ، مادر در فرهنگ ایرانی چیزی جز غمخوار فرزندان وسنگ صبور و استقبال کننده ی عقاید متفاوت خانواده نیست هر چند که خود ، شخصیت منحصر به فردی داشته باشد باز هم مادر است .
روایت و زاویه دید تمام قصه از
طرف مادر خانواده است و قطعا این از دید کارگردان وجه مثبتی خواهد داشت و این
نتیجه را در بر خواهد داشت که سختی ها در نهایت حل خواهد شد هر چند این سختی ها
بخواهد برای از هم پاشیدن یک ملت با عقاید سنتی و مذهبی طوفانی باشد.مادر نمادی
از کشوری است که تمام باورها در آن حضور دارد و برای پذیرفتن تمامی عقاید آغوش باز
خود را تقدیم ملت خود می کند و این اتفاق نقش به سزایی خواهد داشت.
آشغال های دوست داشتنی اتفاقی است در برگیرنده ی
ملت ما با فرهنگ و آداب ورسومی که همه ی ما با آن آشنا هستیم و گاهی به فراخور یک
دهه باید گاهی فکر و عقیده و همین طور بی اهمیت ترین های زندگی را حرص کنیم تا
صلحی در زندگی ایجاد شود .
این بر اساس یک تفکر عمیق و آشنا به آسیب های تاریخی و سیاسی یک ملت شکل گرفته است و از همه مهم تر این آسیب ها را در یک خانواده ی کوچک در ایرانی بزرگ ساخته اند و تنها نتیجه ای که در بر داشته است این بوده است که هیچ آسیبی چه در دهه ی 10 و چه در دهه ی 80 بی نتیجه نیست و هر چه حاصل عصر حاضر است پاسخ عملکردهای چند دهه ی اخیر در جهت تاریخی، مذهبی ، فرهنگی و سیاسی نیز است ، و این دست خوشی است برای ما که نسبت به جامعه ی خود آگاه باشیم.
بحث برای
آشغال های دوست داشتنی زیاد است چرا که کارگردان با تک صحبت هایی اشاره به یک
انقلابی دارد که دست سیاسیون و معترضینی بود که تا کنون آثارش را بر جای گذاشته
است و تنها جزء تاریخی به حساب می آید که بسیار خواندنی و شنیدنی و جذاب است .
امیدوارم از این دسته فیلم های امیر یوسفی به جای توقیف چند ساله توقیف اندیشه ها و عمکردهای اشتباهی باشد که یک ملت با ندانستن آن را سال ها تکرار و تکرار میکنند . تعجب میکنم از ملتی که این گونه آگاه است ولی باز هم به محض ساخته شدن این چنین فیلم و رسانه ای ان را در در خفا میکشند و بعدها جسد مومیایی شده ی آن از انباری که گرد و خاک سر تا پای آن را گرفته است بیرون می آید.
انتهای پیام/ م