تیغ تضادفرهنگی، مهاجرت و حاشیه نشینی بر گلوی البرز/ ترس؛ اصلی ترین دلیل آمار بازی و عدم شفافیت مسئولین

احمد رحیمی ادامه داد: حداقل چند عامل در پدیده اجتماعی موثر است که در تبیین این پدیده های اجتماعی خصوصا پدیده آسیب های اجتماعی و برای آشکار سازی آن باید همه این موارد را مد نظر قرار داد.

وی افزود:ایدتولوژی یا سبب شناسی با نگاه و رویکرد سیستمی که مجموعه عواملی می شوند که آن پدیده رخ دهد این هم موضوع مهمی است که در بررسی موضوعات و آسیب های اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد.

این کارشناس تصریح کرد: موضوع سوم وزن عوامل سبب ساز آن پدیده است پس یک عامل عینی برای پدیده ای مثل طلاق وجود ندارد مثل هر پدیده آسیب شناسی دیگری مثل اعتیاد یا خودکشی و ... مجموعه عوامل در آن آسیب دخیل هستند.

رحیمی گفت: واقع بینی، واقع گویی، تحلیل صحیح و استفاده و ارزیابی داده ها به شکل طولی یعنی در طولانی مدت در 5 سال در چند دهه از الزامات برای تحلیل مسایل آسیب شناسی است.

وی ادامه داد: موضوع بعدی که خیلی مهم است بازی با آمار را باید کنار بگذاریم و برای حفاظت از کیان خانواده ، حفاظت از ایمنی اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی، سلامت اجتماعی، آینده نگری و سلامت جامعه در کشورمان آمار را محرمانه تلقی نکنیم.

این کارشناس تاکید کرد: آمار باید به موقع ابراز شود تا در بحث نتیجه گیری و پیشگیری از آن استفاده شود دانستن آمار به این جهت مهم و ضروری است که بتوانیم در جهت پیشگیری از آن استفاده کنیم.

رحیمی افزود: آگاهی به درد مثل درمان نیست بلکه همه درمان است و اگر سرپوش گذاری کنیم و بگوییم هر از چند گاهی این آمار در دسترس عموم قرار گیرد مثل این است که جسم بیمار را وقتی پیش پزشک بردیم اجازه ویزیت به پزشک ندهیم.

وی گفت: این سرپوش گذاری در دراز مدت خسارت های جدی و جبران ناپذیری را ایجاد می کند و وقتی آمار را اعلام می کنیم باید سعی کنیم این آمار دقیق و با جزییات و در دراز مدت باشد تا بتوانیم از این آمار در جهت آگاهی و پیشگیری استفاده کنیم.

این کارشناس ادامه داد: پس در بحث آماری شفاف سازی بسیار مهم است دلیل عدم شفافیت ترس است و ترس بار کجی است که به منزل نمی رسد ، ترس از ضعف شرافت و اخلاقیات است لذا اگر عزم مان را جذب کنیم که همین الان سلامت کلام، واقع گویی را برای التیام و درمان حال فرد ، خانواده و اجتماع رعایت کنیم خیلی دیر است اما باز هم، بهتر از فرداست .

رحیمی در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر اینکه آیا اقلیت های فرهنگی در استان می تواند عاملی موثر در بالا رفتن آمار طلاق در البرز باشد، گفت: خیلی از عوامل در بالا رفتن آمار طلاق در استان دخیل است می تواند این هم دخیل باشد ولی به تنهایی نه، بلکه جمعی عوامل در کنار هم این آمار را رقم می زند.

وی افزود: وقتی تضاد فرهنگی، چندگانگی فرهنگی ، مهاجرت، حاشیه نشینی و فضاهای کمتر برخوردار، هرمان، ناتوانی و ضعف در حواشی شهر زیاد شود، وقتی که کشاورزی و بخش های مختلف اقتصاد دچار فروپاشی شود طبیعتا به خاطر مهاجرت ، تعارض نقش ها، اختلالات روانشناسی افراد ، اختلالات ارتباطی افراد، اختلالات اجتماعی ، اقتصادی و شغلی همه چیز دچار ناهمگونی شده و آسیب های اجتماعی را در استان رقم می زند.

کارشناس مسایل اجتماعی تصریح کرد: سبک زندگی، کیفیت زندگی، بهداشت روان، همه اینها یک گستره و پیوند است اینها همه عناصری از یک ساختار در روابط پیچیده با هم هستند، نمی شود گفت که آیا تنها این تضادهای فرهنگی و یا اقلیت های فرهنگی یا جا به جایی های فرهنگی باعث آمار بالای طلاق در استان و سایر آسیب های اجتماعی می شود، بله بحث اقلیت ها یکی از عواملی است که به این مهم دامن می زند ولی همه عامل نیست.

رحیمی گفت: تغییرات اجتماعی یکی از ویژگی های تغییرات اجتماعی در دنیای تمدنی همین است که در دنیای کثرت تاب آوری کم می شود ، منیت زیاد می شود بررسی بحث پیرامون آسیب های اجتماعی که یکی از آنها نیز طلاق است باید مجموعه عوامل را در نظر گرفت تا بتوانیم پیرامون آن بحث و علت یابی صورت گیرد.

وی ادامه داد: باید با نگاه کلان نگر تحلیلی در عین تحلیل جزییات کل نگرانه به آشکار سازی عمیق دلایل آسیب شناسی پرداخت و توجه کرد به همین دلیل، دلایل متعددی دست به دست هم می دهند. اما شاید 5 الی 10 عامل، بر اساس وزن آنها در پدیده بالا رفتن آمار طلاق در البرز موثر باشد که شامل نابسامانی اقتصادی ، سوء مدیریت کلان اجتماعی، تحریم ها و در سطح میانی ضعف اخلاقیات در ابعاد روانشناسی اجتماعی ، ضعف مباحث فرهنگی و در نهایت در سطح خرد محصولی از آن نابسامانی ها و نابرابری ها و آنومی اجتماعی که نمود آن را در کیان خانواده ، تزلزل خانواده ، بی وفایی ها ، اختلالات عصبی بروز پیدا می کند.

این کارشناس افزود: پس ما باید کلان نگر، دقیق و همه جانبه نگر با تحلیل های علمی و درست با آسیب های اجتماعی از جمله طلاق برخورد کنیم و در مباحث خرد، میان فردی سطح خانواده مشکلات ضعف مهارت های زندگی ، ضعف مهارت های ارتباطی ، اختلالات عصبی و مسایل متاثر از اشتغال های ناپایدار یا بیکاری ، اعتیاد، به تبع آن، عدم تامین معاش از دلایل عمده است که باعث مشکلات روحی، خلقی ، عاطفی، هیجانی و ارتباطی می شود.

رحیمی گفت: در پی آن دیگر توقعی نداریم از اینکه یک نفر نتواند خوب بخوابد، خوب کار کند، وقتی برای ورزش یا تفریح نداشته باشد، گرفتار امرار معاش باشد و این فرد دیگر نمی تواند مهارت فرزندپروری را یاد بگیرد نمی تواند به آن وظایف، مسئولیت ها و حقوق خود و دیگری احترام قائل شود به هر حال مباحث سیاست گذاری و تصمیم سازی در سطح کلان موجبات آرامش کیان خانواده ها می شود انسجام و همبستگی اجتماعی، رفاه عمومی ، سلامت اجتماعی، تحکیم بنیان خانواده، احترام متقابل، را فراهم خواهد آورد.

وی در خاتمه خاطر نشان کرد: نگاه جامعه شناختی از این منظر که اگر بودجه کافی، حمایت کافی، برنامه ریزی علمی و حمایت های اجتماعی صحیح با رویکرد کلی علمی در مسایل هزاره سومی را ایران داشته باشند ، قطعا همه مسایل قابل حل است. ولی صد حیف که خاطرم هست که در دهه 70 مطالب زیادی را در صفحات نخست روزنامه ها با تیتر هایی مثل این که "دهه آسیب های اجتماعی دهه 80 است" و بعد در دهه 80 گفته شد "دهه بحران های اجتماعی در دهه 90" است،و ... و همه راهکارها ، همه خواهش ها ، همه دلسوزی ها و همه درخواست ها به در بسته می خورد، چون متولیان امر علاقه ای به شنوندگی ندارند .

الهه ملاحسینی-تیتریک

انتهای پیام/