«تیتر یک»؛
قیام ۲۹ بهمن از زبان شعارگوی ۱۴ساله تبریز
آنچه میخوانید، روایت حجت الاسلام علی رسولی، امام جماعت مسجد شاهین ویلای کرج از قیام ۲۹ بهمن ۵۶ است.
به گزارش گروه استانی تیتر یک، ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ دومین حرکت گسترده اسلامی و مردمی است که متعاقب قیام خونین ۱۹ دی مردم قم در شهر قهرمانپرور تبریز صورت گرفت.
این
حرکت راه امت اسلامی را به راه خونینی که در بیش روی داشت، پیوند داد و
لحظاتی را به دنبال آورد که از آن خورشید حیات آفرین انقلاب اسلامی شروع به
درخشش کرد.
هستند
کسانی که وقایع آن روز را به خاطر دارند و شاهد عینی ماجرای قیام مردم
تبریز بوده اند، امام جماعت مسجد علی بن ابی طالب شاهین ویلای کرج یکی از
همین افراد است.
حجت
الاسلام علی رسولی که ۲۹ بهمن ۵۶ نوجوانی ۱۴ساله بوده است در گفتگوی
اختصاصی با خبرنگار تیتر یک، ماجرا را اینگونه روایت میکند:
حجت الاسلام رسولی - سمت راست
«مردم
به واسطه چهلم شهدای جهرم شیراز تجمع کرده بودند و دسته جمعی اولین
شعارهای رسمی علیه طاغوت را سر دادند و در مقابل ماموران ساواک جاویدشاه
میگفتند.
در
خیابان ثقه الاسلام تبریز تیراندازی شد، چند نفر از انقلابیون شهید و سران
ارتش کشته شده بودند. یکی از خانمهای منطقه من و چند جوان را آن روز در
منزلش پناه داد.
هوا
سرد بود، بیرون آمدیم و با یکی از جوانهای منطقه راهی پادگان ارتش در
انتهای خیابان صائب تبریزی شدیم، از انبار اسلحه مهمات برداشتیم.
عدهای
کلت برداشتند و من به واسطه کوتاهی قدم یوزی با خودم بردم تا از آن برای
دفاع از مردم در مقابل رژیم استفاده کنم، طلبه مدرسه علمیه بودم، بعدها
اسلحه را تحویل دادم.
آیت
الله شهید قاضی طباطبایی و نجف آقازاده در مسجد قزلی بازار تبریز به مردم
اعلام کردند در دانشگاه صحبتهایی علیه امام و حاج آقا مصطفی مطرح شده است.
آیت الله
طباطبایی شاگرد امام (ره) و محور قیام ۲۹ بهمن بود، همه نوع جمعیت از جمله
بازاریان در تظاهرات شرکت کردند و آقایی با بلندگوی دستی شعار میداد.
پس
از آن دیگر شهرها جرات به خرج داده و صریحا علیه رژیم پهلوی شعار سر
دادند، مرگ بر این سلطنت پهلوی اولین شعاری بود که توسط مردم تبریز مطرح
شد.
شعار
مرگ بر شاه برای نخستین بار در قیام تبریز سر داده شد و به فرموده رهبر
معظم انقلاب تبریز سرآمد تمدن منطقه غرب ایران است زیرا کانون اغلب شعارها
شده بود.
من
هم ۱۴ سال داشتم و شعارگو بودم، نوجوانان و جوانان را جمع میکردم و
شعارها را سر میدادیم، یکی ازعوامل رژیم مرا کتک زد و از دو گوش آویزان
کرد.
مردم
منزل ما مراجعه میکردند و از پدرم اجازه میگرفتند برای راهپیماییها شعار
بگویم، پدرم هم موافقت کردم و این مسیر را تا پیروزی انقلاب ادامه دادم».
ستاره احمدی - تیتر یک
انتهای پیام/ س
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده