«تیتر یک»/
فرازهایی از وصیتنامه شهید سید علیاصغر قریشی
در این یادداشت به بیان فرازهایی از وصیتنامه و زندگینامه شهید سید علیاصغر قریشی میپردازیم.
به گزارش گروه استانی «تیتر یک»؛ در این یادداشت به بیان فرازهایی از وصیتنامه و زندگینامه شهید سید علیاصغر قریشی میپردازیم.
فرازهایی از زندگینامه شهید
شهید سید علیاصغر قریشی در سال ۱۳۳۹ در روستای برغان از توابع شهرستان کرج در خانواده مذهبی و عاشق اهل بیت (ع) به دنیا آمد.
تربیت صحیح پدر و مادر که خود از متدینین و معتمدین منطقه بودند باعث شد که در مسیر اسلام و قرآن پرورش یافته و خود را فدایی انقلاب و امام کند.
تمامی شهیدان خانواده قریشی قبل از انقلاب دارای سوابق مبارزاتی بودند که این مهم باعث دستگیری آنها توسط رژیم شده بود.
سید، علیرغم همه مشکلات تا مقطع فوق دیپلم در تربیت معلم ادامه تحصیل داد و با شروع جنگ تحمیلی به جبهههای حق علیه باطل در جنوب و غرب کشور شتافت.
او آخرین شهید خانواده قریشی است و در عملیات کربلای ۱ و درگیریهای مریوان شرکت داشت و در این ایام خبر شهادت ۳ برادرش و همچنین عمو و عموزادهاش را شنید و خود نیز در عملیات کربلای ۵ به فیض شهادت نائل آمد.
شهید با همسر و فرزند و همچنین دوستانش مهربان بود و تأکید زیادی روی حجاب داشت.
امر به معروف وی همراه با شوخی و خنده و نهی از منکرش بسیار دلنشین بود، همیشه لبخند بر لبانش داشت و به صله رحم اهمیت زیادی میداد.
بخشی از صحبتهای همسر شهید
سید همیشه میگفت چون خطبه عقد ما را امام خمینی (ره) خوانده است پس باید نسبت به رشد معنوی خود در درجه اول و دیگران در درجه دوم کوشا باشیم.
ما سه روز بعد از عقدمان به شهر دیواندره محل خدمت شهید رفتیم.
تا آن زمان زندگی میان کردنشینان را تجربه نکرده بودیم و احساس غریبی داشتم اما رفتار و سکنات شهید با مردم باعث شده بود که آنها ما را عضوی از خانواده خود بدانند.
چون ۳ برادر همسرم به شهادت رسیده بودند در لشکر سید الشهداء (ع) به او اجازه عملیات و کار رزمی نمیدادند تا اینکه به لشکر علی اکبر (ع) رفت و در مورخه ۶۵/۱۱/۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به شهادت رسید.
همسرم در طول مدت ۹ ماه آخر جبهه فقط ۳ بار و برای تشییع جنازه برادرانش به مرخصی آمد.
فرازی از وصیتنامه شهید
چون شهادت را تنها وسیله نجات خود از عذاب آخرت میدانم لذا تنها آرزویم این است که شهید از دنیا بروم.
مبادا در مقابل این موهبت الهی که اگر نصیبم شد ناسپاسی کنید.
پدرم مگر شما نمیگویید، کاش من به جای امام حسین (ع) داغ از دست دادن فرزندان خود را تحمل میکردم، حال مگر خمینی (ره) فرزند حسین (ع) نیست؟ مگر جبهههای ما کربلا نیست؟
الان اگر کسی مطیع امام نباشد، اگر الان کسی باشد که توجه به جبهه نکند در زمان ظهور امام زمان (عج) هم در مقابل امام زمان (عج) خواهدایستاد.
اگر واقعاً عاشق اباعبدالله (ع) هستید بیایید زوار کربلا شویم و زوار کربلا هم اکنون در جبهه مشغول نبرد است تا انشاءالله راه کربلای حسینی را باز نماید.
معصومه میرحسینی - تیتر یک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده