فیلم سینمایی سرهنگ ثریا زیر ذرهبین:
سرهنگ ثریا در سینمای مدرن عصر انقلاب درخشید
آن چه در این انقلاب از گذشته تا به امروز بوده ایثارگریهای مادرانه و رنجهای عظیمی از مادران، فرزندان و پدرانی است که سرهنگ ثریا به گوشه کوچکی از آنها اشاره کرده است.
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «تیتر یک» به نقل از «البرزخاتون»؛ مهدیه سادات نقیبی در یادداشتی اختصاصی برای پایگاه خبری «البرزخاتون» نوشت: سرهنگ ثریا فیلمی است با روایتهای درخشان و بینظیر همچون قصههای از پیشگفته شده زمان جنگ و اتفاقهای رنجآوری همچون به اسارت گرفتن جوانهایی که همچون مادری به نام ثریا دارند.
امثال سرهنگ ثریاها در فیلمهای تولید شده و در واقعیتها بسیار هستند و از جمله این لحظهها برای مادران و عزیزان اتفاق افتاده است.
آنچه قابلتحسین برای یک فرد در چنین زمانی از روزگار میباشد این است که چنین وقایع و روزهایی را به فراموشی نسپارد و همچون واقعیت آن را به تصویر بکشاند.
لیلی عاج نویسنده و کارگردان سرهنگ ثریا توانست با اولین تلاش بینظیر خود در سینما جایزه چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۱ و سیمرغ بلورین گوهرشاد را دریافت کند. این فیلم همچنان بر روی پرده سیما در حال اکران است و از استقبال بینظیر تماشاگران برخوردار است. اما آن چیزی که در نگاه نخست از این فیلم موردپسند مخاطب قرار گرفته است قصهپردازی و روایت آن از تلاش مادرانه برای نجات فرزندش است. تلاشی که شاید همه مادران برای فرزندان خودکرده باشند؛ اما قصه این مادر و فرزند کمی متفاوتتر است بهخصوص زمانی که این قصه با بازی بینظیر بازیگری همچون ژاله صامتی صورت بگیرد؛ بنابراین قصه خوب در کنار اجرای متفاوت و منحصر فرد قابلتحسین است.
آنچه خانم عاج در این فیلم موردتوجه قرار داده کشش و جذابیتی است که سیر خط داستان را قوت میبخشد و این دقیقاً همان چیزی است که سینما از نویسندگان انتظار دارد چرا که اگر غیر این بود خستهکننده و کسلآور میشد و مخاطب از داستانهای تکراری یاد میکرد. اما این در حالی است که در سرهنگ ثریا این چنین نیست و نقاط قوت زیادی در متن آن دیده میشود.
از دیگر نقاط قوت این فیلمایدهپردازی خوب در تکتک صحنهها و لوکیشنها است البته به نظر میرسد شاید میشد کمی از صحنه حذف و یا اضافه شود؛ اما درهرصورت جلوه خوب و مناسبی به قاب این فیلم داده است و تقریباً تمام اجزای آن اصولی و تکنیکی نمایان شده است.
نکته و سخن جالب این فیلم در سراسر مباحث تحلیل این فیلم به چشم میخورد که این راه با گریه باز نمیشود و هر فردی تحلیلی بنا بر تفکر و برداشت خود از این فیلم داشته است؛ اما آن چیزی که پشت این سخن وجود دارد، دلنگرانیهای مادر است؛ مادری که شاید میخواهد تمام جان و مال خود را فدای آزادی فرزندش کند اما نمیشود و همواره در تلاش است شاید بتواند برای او کاری کند و به بیانی میتوان گفت محوریت داستان سرهنگ ثریا حول یک مادر میچرخد؛ مادری که آنقدر در برابر سختیها و مشکلات طاقتفرسای آن زمانایستادگی کرده تا به سرهنگ ثریا معروف شده است.
قصه سرهنگ ثریا اقتباسی از یک روایت واقعی است و همانطور که گفته شد قصههای این چنینی آنقدر بوده است که میتوان از آنها سالها فیلم و زنجیرههای بینظیری ساخت چرا که زمانی که یک فیلمسازی قصه فیلمش را از دل واقعیت استخراج میکند بسیار قابل ملموستر از روایتهای ساختگی است برای مخاطب و این موضوع را کاملاً میشود از نگاه تماشاگران خواند. بهخصوص زمانی که کاراکتر اصلی در فیلم شخصیت زنی قهرمان همچون ثریا باشد و صدالبته باید گفت چنین فیلمهایی که با محوریت زن و مادر است باید زنان آن را تولید کنند چرا که از عشق و ایثارگریهای مادرانه آن را اشباع میکند.
از ضعفهای فراموششده سرهنگ ثریا تا به اوج نشستن آن
هر اثر سینمایی در هر حوزهای از نقصها و ضعفهایی برخوردار است که قاعدتاً در سینما طبیعی اما قابلتأمل است. اگر فیلمی همچون سرهنگ ثریا از ضعفهای کمرنگ و ناگفتنی برخوردار است به دلیل نقاط قوت آن نباید آنها را بیان کرد و یا تا حدودی آنها را بلد نکرد؛ اما بههرحال در زمره تحلیل باید نقاط قوت را در کنار نقاط ضعف آن قرارداد.
قصه سرهنگ ثریا بر اساس حضور پر رنگ سازمان مجاهدین خلق بهعنوان نقطه سیاه فیلم قرار گرفته و در قبال آن حضور پررنگ یک مادر همراه باانگیزه و عشق داستان را جلو میبرد؛ اما این روایت شاید کمی برای جوانان و نوجوانان امروز ما گنگ و نامفهوم به نظر برسد و از هیبت مادرانگیهای ثریا و ظلم و ستم سازمان مجاهدین خلق و درد و عذابهایی که یک جوان در گروه آنان اسیر شده درکی نداشته باشد.
البته نمیشود در فیلم سینمایی تاریخچهای از گذشته را بیان کرد؛ اما بههرحال این مسأله در گرو دیگر مسائل درخشان فیلم میگنجد و اگر مخاطب جوان از آنها استقبال کند خود را ملزم به این میداند که از زمان انقلاب و بحرانهای زمان جنگ و مسائل این چنینی را بخواند و ببیند و همین مسأله شاید نقطه قوتی باشد برای این فیلم چرا که مخاطب را مجبور به مطالعه میکند به همین دلیل است که بارها تأکید کردهایم که اثرگذاری یک فیلم آنقدر میتواند مؤثر واقع شود تا نهتنها فرهنگ یک مملکت را تغییر دهد؛ بلکه افکار جوانان را در این حوزه از انقلاب اسلامی دگرگون کند.
بنابراین در کلام انتهایی باید گفت شاید سرهنگ ثریاهای زیادی باشند و ناگفته باقی گذاشته شدهاند؛ اما تاریخ این مملکت آن قدر قصههای این چنینی دارد که زبان متن در برابر آن قاصر است و آن چه در این انقلاب از گذشته تا به امروز بوده ایثارگریهای مادرانه و رنجهای عظیمی از مادران، فرزندان و پدرانی است که سرهنگ ثریا به گوشه کوچکی از آنها اشاره کرده است و نباید آن را در هیچ برهه تاریخی از سینمای انقلاب اسلامی به فراموشی سپرد.
انتهای خبر/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده