خوردن کدام غذا باعث استجابت دعا می شود؟
در بعضی احادیث دیگر نیز رابطه میان غذای اضافی و سنگدلی و قساوت و عدم پذیرش موعظه دیده می شود.از جمله این حدیث پیامبر(علیه السلام) كه میفرمایند:«از غذای اضافه بپرهیزید كه قلب را پر قساوت می كند و از اطاعت حق تنبل می سازد و گوش را از شنیدن حق و موعظه كر می كند!»/ بحارالانوار66/ 338.
از این حدیث به خوبی استفاده میشود كه غذای اضافه سه پیامد سوء دارد: 1.قساوت میآورد؛ 2.انسان را در انجام عبادات و طاعات تنبل می كند؛ 3.گوش شنوا را در برابر مواعظ از انسان میگیرد،به همین جهت است كه روزه باعث رقت قلب و آمادگی بیش تر انسان برای شنیدن مواعظ میشود و به عكس هنگامی كه شكم پر است فكر انسان درست كار نمیكند و خودش را از خدا دور میبیند.
تأثیر غذا در استجابت
در روایات متعددی آمده كه یكی از شرایط استجابت دعا پرهیز از غذای حرام است. از جمله در حدیثی از پیامبر(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) آمده كه ایشان در پاسخ به شخصی كه به ایشان عرض كرد:احب ان یستجاب دعائی:دوست دارم دعایم مستجاب شود،فرمودند:«طهّر أكلك و لاتدخل بطنك الحرام:غذای خود را پاك كن و از غذای حرام پرهیز نما!»/ بحارالانوار373/ 9.
همین معنی از همان بزرگوار با تعبیر دیگری آمده است:«من احب ان یستجاب دعائه فلیطیب مطعمه و مكسبه:هر كه دوست دارد دعایش مستجاب شود باید طعام و كسب خود را از حرام پاك كند».با توجه به اینكه در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) میخوانیم:«ان الله لا یستجیب دعاء بظهر قلب قاس:خداوند دعایی را كه از قلب قساوتمند برخیزد مستجاب نمیكند»،میتوان نتیجه گرفت كه غذای ناپاك و حرام قلب را تاریك و قساوتمند میكند و به همین دلیل دعای حرام خواران مستجاب نمیشود.
معصيت ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرات آهن است، وقتي که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، مي تواند از کنار معصيت ها عبور کند و خود را نگه دارد، اما وقتي که لقمه حرامي را خورد، از کنار معصيت که مي گذرد مجذوب آن مي شود.
آيت الله حائري شيرازي در كتاب پندها و اندرزهاي خود درباره لقمه حلال و حرام اينگونه مي آورد:
آهن ربا، ذره آهن را هر کجا که باشد، به سمت خود مي کشد. اگر يک مقدار
پنبه را از کنار يک آهن ربا عبور دهيد، آهن ربا کششي نسبت به پنبه ندارد،
اما اگر مقداري خرده آهن را درون پنبه قرار دهيم، در اين حالت پنبه به سمت
آهن ربا کشيده شده و جذب آن مي شود.
در اين جا خود پنبه جذب نمي شود، بلکه براده هاي آهني که با خود آهن ربا هم جنس هستند، به سمت آن کشيده مي شوند.
معصيت ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرات آهن است، وقتي که انسان در
وجودش لقمه حرام نباشد، مي تواند از کنار معصيت ها عبور کند و خود را نگه
دارد. اما وقتي که لقمه حرامي را خورد، از کنار معصيت که مي گذرد مجذوب آن
مي شود، اين خاصيت دروني نان و لقمه حرام است.
اما لقمه صد درصد حلال که انسان کار صحيح درستي را انجام داده است و اجرت
طيّب و صحيح و طاهري را در مقابل آن به انسان داده اند- که البته اين کم
پيدا مي شود- وقتي که اين لقمه را انسان مصرف مي کند، از کنار عبادات که
مي گذرد، عبادات او را جذب مي کنند، از کنار امامزاده که مي گذرد، به
زيارت آن ميل و گرايش پيدا مي کند. ميل و گرايش به مسجد و روضه و تربت
شهدا پيدا مي کند و اين جزء خاصيت و ذات لقمه اي است که از همه جهت حلال
باشد. هنگامي که انسان آن را مصرف مي کند در انسان نوري را ايجاد مي کند.
همه طاعات و عبادات، جذابيت و گيرايي دارند ولي همه آنها با لقمه حلال
سنخيت دارند، نه تنها با لقمه حلال، بلکه با مسکن و لباس حلال و امثال
اينها. در محلي که از راه حلال به دست آورده ايد، موقع نماز که فرا مي رسد،
نسبت به نماز شوق و رغبت پيدا مي کنيد، اما اگر از راه حرام به دست
بيايد، وقتي که در آن محل غيبت انجام شود، نسبت به غيبت ميل پيدا مي کنيد و
قوه جلوگيري کم مي شود. حلال و حرام وقتي مخلوط شود، طاعات و معصيت هم با
هم مخلوط مي شود.