حضور زنان فروشنده در مترو، آری یا نه؟/ آیا جمع آوری دست فروشان مترو درست است؟
گروه جامعه «تیتریک» ؛این روزهای نزدیک به عید نوروز شکل پیادهروها عوض میشود. پیادهروها شلوغتر میشوند و بساطهای دست فروشی این جا و آن جا پهن میشود. مترو هم با وجود مشکلات قانونی و برخورد با دستفروشان، انگار شب عید که مردم تب و تاب خرید و نو شدن دارند جای بیشتری برای دستفروشها دارد.
دستفروشی زنان در مترو یکی از شکلهای رایج دستفروشی در ایران است که از دید جامعهشناسان و مطالعاتشان پنهان نمانده است. در حالی که دستفروشی در مترو شغلی کاذب به حساب میآید، آمار نشان از افزایش سال به سال تعداد زنان دستفروش مترو دارد.
به محض بسته شدن درهای قطار، با صدای بلند شروع به تبلیغ اجناسش میکند. «خانمها، دستمال کاغذی جیبی دارم همراه با فال حافظ!…» هنوز توضیحات او در خصوص کیفیت و جنس دستمال کاغذیهایش تمام نشده که دختر جوانی از آن طرف واگن فریاد میزند: «خانمها اسکاچ جادویی دارم. بدون استفاده از مایع ظرفشویی، همه چیز رو تمیز و براق میکنه» و بعد خانم دیگری که بچه شیرخوارهاش را در آغوش گرفته با یک کارتن بزرگ بیسکوییت شکلاتی وارد عرصه میشود و از طعم و تازگی بیسکوییتهایش تعریف میکند. اما آن طرفتر دختر جوانی که در هر دستش ۲۰تا دستبند و ۱۴تا انگشتر و ۱۳تا النگو برق میزند، در حالی که کلی گردنبند در طرحها و رنگهای مختلف به سر و گردنش آویزان کرده، زینتآلاتش را به معرض نمایش میگذارد.
۳۳درصد آنها سرپرست خانوادهشان هستند و بقیه با انگیزه همیاری خانواده، عادت و کسب درآمد و استقلال و تفنن این کار را انجام میدهند.
این دسته از زنان به اجبار به دستفروشی در مترو روی آوردهاند و مشکل اقتصادی و تامین نیازها مهمترین مساله آنهاست. بعضی از آنها بنا به دلایلی مثل فوت، طلاق یا زندانی شدن همسر، سرپرست خانواده خود را از دست دادهاند و باید به تنهایی مخارج زندگی را تامین کنند.
دستهای دیگر از این زنان متاهل و بدسرپرست هستند و همسرشان به دلایلی مثل اعتیاد و از کارافتادگی نمیتواند هزینه زندگی را تامین کند. این زنان علاوه بر تامین هزینههای خود باید هزینه زندگی همسرشان را هم تامین کنند. دختران مجرد هم بخشی از زنانی را تشکیل دادهاند که به دلیل سرپرستی خانواده دستفروشی میکنند.
این دختران به دلایلی مثل فوت سرپرست خانواده یا از کار افتادگی او و ناتوانی مادر دستفروشی میکنند و به نانآور خانه تبدیل شدهاند.
اندکی از این زنان هم با انگیزه استقلال مالی و تفنن به مترو میآیند و به خانوادههای طبقه متوسط تعلق دارند. آنها کار میکنند تا از کار بیمزد خانگی فرار کنند و بعضی از آنها با دوستان یا اعضای خانواده به صورت گروهی به مترو میآیند و دستفروشی میکنند. نارضایتی والدین این گروه از زنان درباره شغلشان نقطه مشترک آنهاست.
علاوه بر این بعضی عوامل مثل انعطاف داشتن زمان و شرایط کار در مترو، زنانه بودن محیط، و نداشتن نیاز به سابقه کار و مهارت خاص از عواملی است که زنانی را که اغلب از نظر تحصیلات و مهارت در سطح پایینی قرار دارند به این شغل جذب میکند.
طی سالهای گذشته هرچقدر که به توسعه و گسترش متروی تهران اهمیت داده شد و رسانهها به دعوای شهرداری و دولت در زمینه تامین اعتبار مترو پرداختند، به گسترش صنف دست فروشان مترو توجه چندانی نشد.
نکته قابل توجه اینکه دست فروشان مترو تا چند سال پیش انسجام چندانی نداشتند و تعداد آنها نیز بسیار کم بود. در هر واگن نیز به سختی میشد یکی از آنها را مشاهده کرد اما از نیمه دوم سال قبل و به ویژه سال جاری انسجام و اتحاد بیشتری بین دست فروشان مترو ایجاد شده و آنها حتی با برقراری ارتباطات کلامی با یکدیگر، همدیگر را برای فروش بیشتر راهنمایی میکنند.
عدهای کسب و کار دستفروشان مترو را عامل مزاحمت برای مردم دانسته و عنوان میکنند که این کار باعث سلب آسایش آنها در محیط آرام داخل واگنهای مترو شده است.
فایزه، دانشجوی کارشناسی رشته حقوق در این باره به خبرنگار ما میگوید: من مخالف دستفروشی در مترو هستم چرا که این کار باعث ترویج اقتصاد زیرزمینی در کشور میشود. از سوی دیگر بسیاری از مردم به دنبال دقایقی آرامش در واگنهای مترو هستند اما دستفروشان با صدای بلند خود این آرامش را بر هم میزنند.
وی افزود: مشخص نیست متروی تهران که مدعی امور فرهنگی و اجتماعی هست چرا جلوی این دستفروشان را نمیگیرد یا حداقل تلاشی برای ساماندهی آنها نمیکند. جالب اینجاست که در چند وقت اخیر شاهد افزایش تعداد این دستفروشان هم بودهایم.
از سوی دیگر عدهای نیز مخالفت چندانی با کسب و کار دستفروشان مترو ندارند، و پاسخ می دهند که اگرمامورین به این زنان تذکر دهد ما مسافران از اینها دفاع خواهیم نمود.
نسیبه، دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری که خود را یکی از مسافران کثیرالسفر مترو معرفی میکند در این باره به خبرنگار ما میگوید: در واگن زنان محصولات زیادی اعم از لوازم آرایش، محصولات خوراکی، لباس زیر، بدلی و امثال آن فروخته میشود که البته قیمت محصولات مربوط به زنان عمدتا بیشتر از قیمت محصولات واگن مردان است.
او با اشاره به اینکه تعداد دستفروشان زن مترو به مراتب بیشتر از مردان است، افزود: در واگن مردان هم محصولاتی مانند جوراب، بوگیر کفش، محصولات خوراکی، جلد مدارک، باتری، دفتر نقاشی، مداد و خودکار، سوزن نخ کم و تیغ اصلاح فروخته میشوند که عمدتا قیمت این محصولات زیر ۵۰۰۰ تومان است.
وی که از موافقان نسبی فعالیت دستفروشان مترو به نظر میرسد، درباره مزاحمتهای آنها نیز میگوید: مثلا یکی از دستفروشان زن مترو همواره با خود چرخ دستی حمل میکند که این باعث میشود در حین جابهجایی مزاحمتهایی را برای مسافران به وجود آورد. ضمن اینکه برخی مسافران نیز از صدای دستفروشان مترو کلافه میشوند.
وی پیشنهادی نیز درباره ساماندهی دستفروشان مترو داده و میگوید: به نظر من اگر دکههای کوچکی در بخشهای مختلف مترو با قیمت پایین به این دستفروشان اجاره داده شود و مردم در حین خروج یا ورود به واگن این دکهها را ببینند هم مزاحمت کمتری برای آنان به وجود میآید و هم اینکه دستفروشان میتوانند با نظارت بیشتری به کسب و کار خود ادامه دهند یا این که یکی از واگن ها را به فروشنده ها اجرا دهند و مردمی که قصد خرید دارند به آنها مراجعه کنند تا برا ی دیگران نیز آرامش برقرار گردد.
وقتی در ایستگاه مورد نظر می ایستد با این پیام مواجه می شویم:
"شهروندان محترم طرح جمع آوری دست فروشان متروی تهران بنا به درخواست شما انجام می شود. لطفا در این زمینه با ماموران ما همکاری کنید.”این پیامی بود که هر بار قطار مترو در ایستگاه های مختلف توقف می کرد توسط متصدیان ایستگاه مورد نظر از طریق بلندگوها اعلام می شد.
ولی وقتی مجدد قطار شروع به حرکت می کرد مسافران بدون توجه به این پیام باز خرید می کردنند.
خانمی که مشغول فروش انواع لوازم آرایش بود می گوید:بعد از مدتها مامور بازار، این روزها اوضاع مترو و بچه های فروشنده بهتره و به دور از دلهره ی چند وقت پیش کار می کنیم.البته اگه نیش و کنایه های بعضی مسافرا اعصاب مارو بهم نریزه!! امروز خانمه به بغل دستیش میگه:”کم مونده یخچال سای بای ساید،ماشین لباسشویی و ظرف شویی بیارن مترو بفروشن” اخه عزیز من تو که حتی یه لحظه تو شرایط من و این بچه ها زندگی نکردی و جای ما نبودی، چرا باید اینطور حرف بزنی.
کاش برا یه لحظه هم که شده جای ما ادم ها با هم عوض میشد شاید ما هم … ولی افسوس!
خانم دستفروشی که داخل واگن مشغول فروش انواع گلسر بودوقتی دلیل اینکه چرا در مترو دستفروشی میکند را جویا میشوم در پاسخ میگوید درآمدش خوب است و شغل دیگری جز این کار پیدا نکردیم که علیرغم درآمد خوب راحت نیز باشد.
چندسالی است پدیده فروشندگی زنان در مترو تهران آن قدر رونق گرفته که دیگر مأموران مترو هم با وجود سرکشی مداوم نمیتوانند جلوی گسترش این امر را بگیرند.
پس زنی که بدون پرداخت مالیات، دستفروشی میکند در واقع از لحاظ قانونی حق مغازهداری که هم اجاره مغازهاش را پرداخت میکند و هم مالیاتش را، ضایع میکند، مغازهداری که شاید در طول روز یک مشتری هم به مغازهاش نرود. با این حال او ناچار است سروقت اجاره مغازهاش را پرداخت کند، مالیاتش را هم!
اما زن دستفروش نه مالیات میپردازد و نه اجاره مغازه! چه بسا در واگنهای شلوغ مترو سد معبر هم بکند و شاید صدایش برای مسافران آزار دهنده باشد وقتی فریاد میزند و اجناسش را تبلیغ میکند. اما چاره چیست؟
حق با کدامیک است؟ با زن دستفروش یا با قانون؟ حق با هرکدام که باشد واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است که طبق آمار اعلام شده، ۳۳ درصد زنان دستفروش مترو سرپرست خانوادهاند.
در این بین اما باید دید مسئولان دولت اعتدال ! ،فکری به حال این زنان بدسرپرست یا بی سرپرست می کنند و برای آنها به طرز صحیح تولید شغل می کند و یا باجمع آوری بی هدف این دست فروشان باعث روی آوردن آنها به دزدی یا خودفروشی شده تا شاید از این راه بتوانند از مرگ ناشی از فقر نجات یابند! که در این صورت در جرم صورت گرفته فقط شخص مقصر نیست!!!
باید دید واکنش مسئولان شهرداری و به ویژه مسئولان متروی تهران -کرج در قبال دست فروشان چه خواهد بود. آیا برنامهای برای ساماندهی این دسته از فعالان اقتصادی اجرا خواهد شد یا اینکه رشد دست فروشان مترو همچنان ادامه خواهد یافت؟