- ورود اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها به ایران به بهانه برگزاری نشست‌های علمی مشترک
- مانور بر روی موضوع انرژی پاک و ارسال افرادی در قالب نماینده‌های اروپایی آمریکایی در این خصوص
- ارسال رؤسای کمیته‌های علمی پارلمان‌ها و کنگره‌های اروپایی آمریکایی به ایران
- حضور عناصر آمریکایی اروپایی در قالب رؤسای دانشگاه‌های مهم و حضور در فضای علمی کشور
- موضوع بورس دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌های خارجی و جذب ایشان برای اهداف خاص
- مانور بر روی موضوعات محیط زیستی از جمله دریاچه ارومیه
- مانور بر روی موضوع آلودگی هوا و کنترل آلودگی ایران توسط شرکت های آمریکایی اروپایی
آنچه مهم به نظر می رسد و در موارد مذکور بصورت مشترک دیده میشود، حساسیت پایین موارد فوق در مناسبات ارتباطی و امنیتی داخل ایران است که نفوذ در ساختار نظام را تسهیل می‌کند.
با این حال آنچه غربی‌ها از آن غفلت می کنند، تجربه جمهوری اسلامی در طی چهار دهه گذار از عمر انقلاب و مشخص شدن برخی اقدامات ایشان برای نقش‌آفرینی در ساختارهای کشور است.
از سوی دیگر نگاهی گذرا به رویه‌های شکل گرفته برای ورود به ایران با بهانه های فوق تقابل هایی را در داخل داشته است که موجب انزجار رسانه های فارسی زبان غربی شده است.
در آخرین مورد واکنش‌هایی که در راستای سفر یکی از عناصر صهیونیست به کشور به بهانه سمینار علمی صورت گرفت جالب به نظر می رسد.
پیتر آیزنمن، از جمله معمارانی است که در فلسفه و هنر، جزو شکاکان و ساختارشکنان بوده و هر نوع باور و معیار ثابتی را در نظر و عمل نفی می‌کند. در این رویکرد، انسان‌ها فقط در بعد مادی و حیوانی خویش محصور شده و فلسفه هنر پوچ‌گرا (نهیلیستی) و هرج و مرج‌طلب (آنارشیستی) نتیجه اجتناب‌ناپذیر چنین تفکری است.
این اندیشه به بهانه نظریه داروین، پیروی بی‌چون و چرا از لیبرالیسم در انسان شناسی و ماکیاولیسم شیطانی و سیاسی استکبار جهانی را در سلطه امپریالیستی آن بر جهان، توجیه فلسفی هنری می‌کند! و با نفی فلسفه معاد، برای انسان سرنوشتی جز مرگ، برای جامعه جز تنازع و جنگ و برای لذت‌جویی و زیبایی، جز شهوت و برای حاکمان جز سلطه، فساد و جنایت نمی‌شناسد.
در یک کلام، آیزنمن، از بت‌سازان معاصر در حرفه معماری است و بی‌جهت نیست که به جریان‌های صهیونیستی فراماسونری (غربی، عبری و عربی) وابسته بوده و توسط رسانه‌های آنان به شدت تبلیغ میشود. بی‌سبب نیست که طرح توسعه بیت‌الحرام به امثال این معماران سپرده میشود تا اصالت‌زدایی کنند و به قلب بیداری اسلامی یعنی ایران دعوت می‌شوند تا فرهنگ‌زدایی کنند.
