نقد فیلم سینمایی طعم شیرین خیال
تزریق پیام با آمپول شعار!/تلاش تبریزی برای تصویرکردن یک خواستگاری شیرین
کمال تبریزی سعی داشت تا در "طعم شیرین خیال" با استفاده از ترکیب واقعیت گرایی و جهانی فانتزی دست به ترکیب تصاویر انیمیشن با رئال زده و با فرمی متفاوت به ارائه روایتی متفاوت از ساختار فیلمهای گذشته خود دست یابد، اما در چنگال فیلمنامه ای گرفتار میشود که دچار لکنت در روایت است.
گروه فرهنگی «تیتریک»؛ فیلم «طعم شیرین خیال» ساخته کمال تبریزی، کارگردان پرکار سینمای ایران در بخش سودای سیمرغ سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
«طعم شیرین خیال» نوعی طنز رمانتیک متفاوت درباره محیط زیست و رابطه انسان
و زمین است. ساخته قبلی کمال تبریزی به نام «طبقه هساث» موفق به کسب سیمرغ
بلورین بهترین بازیگر مرد و نامزد دریافت سیمرغ بخش های جلوه های ویژه
بصری ، بهترین موسیقی متن و بهترین فیلم نامه سی و دومین جشنواره فیلم فجر
شده است.
در "طعم شیرین خیال" بازیگرانی چون شهاب حسینی، نازنین بیاتی، نادر فلاح، نازنین فراهانی و پریوش نظریه به ایفای نقش می پردازند.
فیلم
طعم شیرین خیال را باید ضعیفترین ساخته کارنامه سینمایی پُرکار کمال
تبریزی دانست. این فیلم به دنبال این است که با زبانی پرحرف و نگاهی تصنعی
به یک موضوع ساده چون خاطره خواستگاری شیرین بپردازد و از سویی به
تأثیرپذیری مخاطب از استفاده مطلوب انرژی همت نهد. کمال
تبریزی سعی داشت تا در "طعم شیرین خیال" با استفاده از ترکیب واقعیت گرایی
و جهانی فانتزی دست به ترکیب تصاویر انیمیشن با رئال زده و با فرمی متفاوت
به ارائه روایتی متفاوت از ساختار فیلمهای گذشته خود دست یابد، اما در
چنگال فیلمنامه ای گرفتار میشود که دچار لکنت در روایت بوده و همچنان در
موقعیتهایی همسان درجا می زند. نه شخصیتها توان مقابله با موقعیت دارند و
نه مسئله ای اساسی جلوه میکند تا گره آن گشایش یابد.
نازنین
بیاتی هم فاصله ای عمیق با نقش مناسب خود در فیلم دربند داشته و با وجودی
که مهمترین تصمیم زندگیاش یعنی ازدواج را در پیش دارد، به شکلی بی رمق و
نگاهی سرد با افراد و موضوعات برخورد میکند.
فیلم
سرشار از دیالوگهایی در جهت صرفه جویی در انرژیها و رسیدن به هوای پاک و
توجه به طبیعت است و فیلمساز از سادهترین و گمراهترین شکل ممکن به
ارائه دغدغه سخت آموزش پذیری میپردازد، روشی که به اشتباه توسط بسیاری از
فیلمسازان ایرانی در جهت ارائه مفاهیم مختلف رفتاری ارائه میشود و این
توصیههای رو در رو همچون پیامهای تبلیغاتی تلویزیونی که مرتب تکرار
میشود، نه تنها تأثیری کاربردی ندارد، حتی موجب واپس گرایی مخاطب میشود.
امروزه کار سینما، ترسیم نقاط فکری با استفاده از خلاقیت تصویر و صوت و با
کمترین استفاده از روش پند و اندرز است، چرا که بشر امروزی نیز در عالم
واقع با انسانِ چند سال پیش تفاوت دارد.
داستان
فیلم از سویی ما را به ثبت مهمترین خاطره زندگی دختری دانشجو به نام
شیرین میکشاند که قرار است توسط استادش " گروس رازیانی" خواستگاری شود.
اما در این ماجرای عاشقانه نه شور و شعفی در میان است و نه موقعیت طنازانه
ای شکل مییابد و نویسنده و کمال تبریزی چنان بی رمق این شرایط را شرح
میدهند که هیچ حس تعلیق وار و خوشایندی برای بیننده پیش نمیآید. از طرفی
بازی سطحی و همیشگی شهاب حسینی در نقش استاد به این کاراکتر بُعدی وجودی
نمیدهد.
پُر
واضح است که موضوعاتی مهم چون رسیدن به هوای پاک و استفاده مطلوب از
انرژیها میتواند سرچشمه بسیاری از آثار مستند و داستانی باشد و این کمبود
تولیداتی این چنینی به شدت در سینمای ایران به چشم میخورد، اما نحوه
برخورد با این سوژه انسانی و رسیدن به طرحی خلاقانه و ابزاری ارزنده در
تبیین این مسئله راهگشا خواهد بود.
کمال
تبریزی که یکی از مشخصههایش زبانی طنازانه در روایت و پرداختی متمایز در
شخصیتها بوده است، در "طعم شیرین خیال" به صراحت شعار میدهد و بدون خلق
موقعیتی باورپذیر همچون محصولی سفارشی میخواهد بسته ای را به ذهن مخاطب
فرو کند و به طور حتم چنین رویه ای، روندی معکوس خواهد یافت. در واقع این
نوع برخورد، ما را به یاد اثر شعار زده دیگری به نام "نارنجی پوش"
میاندازد که در همان سکانس اولیه، داریوش مهرجویی با داد و فریاد خواستار
تمیز شدن طبیعت بود و از این وضعیت بهطور مستقیم در جلوی دوربین انتقاد
میکرد.
آن
چه مسلم است تفاوتی اساسی در مدیوم سینما با روشهای دیگر انتقال دادهها
همچون سخنرانی در قالب بیانیه و یا برنامه تلویزیونی گفتگو محور وجود دارد و
این ظرفیت گسترده و البته ظریف نور و تصویر و صداست که در قالب قصه ای
غربال شده به هسته ای واحد چون تفهیم مفاهیم نزد مخاطب یاری میدهد.
فیلم
جدید کمال تبریزی سعی نموده از روشی دیگر در روایت که حضور گزارش گرای
شخصیت اصلی در برابر دوربین بوده، به همراهی نزدیک تر بیننده دامن بزند و
با تصویرسازیهای انیمیشن به سهلالوصول بودن موضوع کمک نماید و همچنین با
استفاده از پهنای باند صوتی به مهیب بودن ماجرا نزد مخاطب بپردازد، اما همه
اینها به علت نداشتن داستانی ارزنده از فراز و فرود رخدادها به سمت چرخه
ای تکراری و پرداختی تصنعی رسیده است.
در
فیلم طعم شیرین خیال، فریادهای استاد با خیال پردازی شیرین در دل کویر،
روایتی بی مزه آفریده و حضور کاراکتری بی خاصیت چون خانم نیک اختر نیز که
کارکرد قفل را در این پیوند خجسته دارد، حسی خشک ساخته است. همچنین نقشه
کودکانه استادی پا به سن گذاشته چون دکتر سامری در جهت بدنام کردن استاد
رازیانی و حضور کارآگاهی لوس در شناسایی استاد کاملاً بی معنی است. این
فیلم همچنان بی هیچ ایده خلاقانه ای و با روندی تکراری به سمت پیام رسیدن
به الگوی برتر در زمینه مصرف سوخت ادامه داده و در ساخت موقعیتی جذاب در
زمینه خواستگاری و ازدواج نیز درجا می زند تا با اثری بی بهره و خشک از
کارگردانی با جسارت روبرو شویم.
منبع: فرهنگ نیوز
ارسال نظر
اخبار برگزیده