تبریک ماه ربیع الاول، سو ء تفاهمی بی پایه در حد قاشق زنی چهارشنبه سوری+ تصاویر
این برنامه ای است که سالهای متمادی در چنین روزی انجام میشود و متأسفانه در سالهای اخیر شدت گرفته و بر تعداد طرفدارانش افزوده میشود، عملی که به اسم مذهب انجام شده و به گفته کارشناسان مذهبی عملی بی اساس است و ریشه ای بی بنیان درآموزه های دینی ما و رسمی دون پایه در حد قاشق زنی چهارشنبه سوری دارد.
عملی که زنان و مردان قدیم در شب چهارشنبه سوری که برای گرفتن مراد و رسیدن به مقصود به درخانه ها رفته و به وسیله ٔ زدن قاشق بر کاسه و یا بر در خانه اهل خانه را از آمدن قاشق زن خبر میکردند.
شاید نفس دق الباب کردن 7 مسجد و خطاب قرار دادن پیامبر مبنی بر اتمام ماه صفر و بشارت فرا رسیدن ماه ربیع الاول اشکالی نداشته باشد ولی در بسیاری از موارد این اعمال با خرافات مخلوط شده و به مواردی انحرافی در دین تبدیل میشوند.مدرس دانشگاه و مسئول امور مبلیغین و مساجد اداره کل تبلیغات اسلامی البرز در این رابطه میگوید: خرافه در ساحت آموزه های دینی رخ میدهد و خیلی وقتها ریشه های معنوی دارد اما ناشی از جهل و نادانی عده ای از مردم است.
حجت الاسلام محمد مهدی محمدی ادامه داد: درست است که اذکار و ادعیه ریشه دینی دارد اما چنین عملی با برنامه های آن، باعث ایجاد بدعت در دین و موجب وهن مذهب میشود و باید توجه داشته باشیم که در آموزه های دینی ما هدف وسیله را توجیح نمیکند.
وی افزود: ما نمیتوانیم به توجیه اینکه تبریک به پیغمبر اسلام(ص) بگوییم و به نیت اینکه یک امر عبادی انجام می دهیم، کاری غیر شرعی و غیر وارد در دین را صورت داده و موجب وهن در مذهب و ترویج خرافات بی پایه شویم.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه خرافه علم و عملی است که عمدتأ نشات گرفته از جهل مردم است اظهار داشت: البته اینگونه اعمال بعضی از اوقات توسط دشمنان نیز هدایت می شود و از آنجایی که هجمه های اسلام ستیزان عمدتأ در زمینه مسائل معنوی و اخلاقی رخ میدهد، اینگونه اعمال به سمت بدعت در دین هدایت شده و برنامه ریزی های دقیقی پشت آن نهفته است.
در باب منبع این ماجرا آمده است منشأ آن حدیث «فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّه» است .
متن کامل این حدیث در دو کتاب شیخ صدوق(ره) یعنی معانی الأخبار ص205 و علل الشرایع ج1 ص175 است و در مورد آن چنین آمده است:
«عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ ص ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَهَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّهَ فَعَلِمَ النَّبِیُّ ص ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ إِنَّهُ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَهٌ یَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّهُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّهِ فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ص قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ عَنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّهِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ.
ابن عبّاس گوید:
روزی پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله به چند تن از اصحابشان که در مسجد قبا در خدمت وی بودند فرمود: نخستین شخصی که اکنون بر شما وارد شود مردی از اهل بهشت است، چون این سخن را از آن بزرگوار شنیدند، گروهی از ایشان برخاسته و بیرون رفتند، و هر یک از آنان قصد داشت که سریعتر مراجعت نماید تا خود نخستین واردشونده باشد و در نتیجه بهشتی گردد، پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله به نیّت آنان پی برد، و به باقی مانده اصحابش که نزد وی بودند فرمود؛ بزودی چند تن بر شما وارد میشوند که از جهت زودتر رسیدن در حال سبقت از یکدیگرند، پس هر کدام از آنان که مرا به خروج «آذر» مژده دهد اهل بهشت است. سپس آنان که بیرون رفته بودند بازگشتند و أبو ذر نیز همراهشان بود، آنگاه پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله به ایشان فرمود: ما اکنون در کدام یک از ماههای رومی بسر میبریم؟
أبوذر گفت: یا رسول اللَّه آذر بپایان رسیده است. پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله فرمود: ای أبا ذرّ آن را میدانستم و لیکن دوست داشتم قوم من بفهمند که تو مردی از اهل بهشت میباشی، و چگونه چنان نباشد، حال آنکه پس از من بدلیل علاقه ات به اهل بیتم تو را از حرم من دور گردانند، و تنها زندگی خواهی نمود، و تنها خواهی مرد، و قومی که عهده دار مراسم کفن و دفنت بشوند بسبب تو سعادتمند گردند و در بهشت جاودانی که به پرهیزگاران نوید داده شده همراه من خواهند بود.»
(معانی الأخبار ص205، علل الشرایع ج1 ص175)
پس همانطور که ملاحظه می کنید پیامبر(ص) در قالب این جمله خواستند به اصحاب بفرمایند که جناب ابوذر (ع) از اهل بهشت است.
به اصطلاح علم حدیث؛ در این حدیث مورد مخصص است یا به عبارت دیگر این حدیث قضیه فی الواقعه است یا به عبارت دیگر از این حدیث نمی تواند الغای خصوصیت کرد. یعنی حدیث موردی است و قابلیت تعمیم ندارد. و نمی تواند الان مورد استناد قرار گیرد.
علاوه بر این بفرض هم که اینگونه نبود؛ پیامبر(ص) فرمودند بخروج آذار، آذار از ماههای رومی است و ماههای رومی نیز به لحاظ تعداد روزهای سال مانند سالهای شمسی و میلادی 365 روزه است. پس در هر سال هر ماه رومی با یکی از ماههای قمری مطابق می شود و اینگونه نیست که همیشه آذار با صفر مطابق باشد. در واقع ماه آذار از حدود یک هفته مانده به اول فروردین شروع می شود و تا یک هفته مانده به اردیبهشت ادامه دا رد.
پایان ماه عزاداری محرم و صفر و ورود به ماه میلاد رسول اکرم (ص) برای مردم مسلمان ایران اهمیت خاصی دارد و این اهمیت در برخی از شهرها و قومیتها به شکلهای گوناگون نمایان میشود که گاهی اصلا ریشه مذهبی ندارد.
به عنوان مثال در برخی مناطق استان بوشهر مشاهده شده که مردم به نشانه پایان نحسی ماه صفر، قلیان میشکنند! و نکته جالب اینجاست که انجام برخی مراسم هم در این خصوص باب شده است که از هیچ گونه صحتی برخوردار نیست مانند همین دق الباب 7 درب مسجد.
در مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی، آداب خاصی برای پایان ماه صفر ذکر نشده و تنها به ذکر اعمال شب اول ماه بسنده شده و البته در برخی روایات، اقامه نماز شکر به شکرانه اقامه دو ماه عزاداری و عبادت توصیه شده است ولی در این سالهای مدید برخی از مردم قبل از اذان صبح در آخرین روز صفر در آستانه ماه ربیعالاول تا قبل از اذان صبح به امید دریافت مژدگانی به هفت مسجد رفته و در مساجد را میزنند تا به اصطلاح خبر آغاز ماه ربیع را به پیامبر (ص) برسانند و مژگانی بگیرند! و روشن کردن شمع پشت درب مساجد هم، که قبلا جزو آداب و رسومی قومی و بومی بود، به عنوان بزرگترین نماد این عمل انجام میشود.
جالبتر اینکه در بین دق الباب کنندگان، معدود افرادی شمع بدست وجود دارند که از ظواهر امر چنین بر میآید، با ابتدایی ترین مباحث دینی و مذهبی هم بیگانه هستند و در شب اول ماه ربیع الاول چند ساعتی قبل از نماز صبح روز اول این ماه، در هفت مسجد را می کوبند و با این کار پایان دو ماه عزاداری انجام نداده را به ماه شادمانی پیوند داده و با کلماتی زیر لب این مسئله را به حضرت زهرا(س) اعلام می کنند و به این وسیله می خواهند از دستان حضرت زهرا (س) عیدی دریافت کرده و حاجات خود را برآورند.
وقتی عملی در دین وارد نشده باشد و با عنوان دین انجام شود، علاوه بر اینکه ثوابی ندارد، بلکه گناه نیز محسوب میشود، چرا که بدعت در دین نهی شده است، روشن کردن کردن شمع پشت در مساجد پیشینه روایی ندارد و یکی از این بدعتها محسوب میشود.
وی تصریح میکند: روشن نمودن شمع در مناسبتهایی که به محرم و عاشورا منتسب است در ابتدا یک حالت نمادین از مصائب اهل بیت سیدالشدأ (ع) داشته و به یاد سوزانده شدن خیام آن عزیزان در عصر روز عاشورا بود، و تعداد اندکی شمع نمادین روشن میشد و اینکه حالت نمادینی برای اینکه خاندان شهدای کربلا در تاریکی بیابان کربلا با نور سوختن خیمهها شام عاشورا را سپری کردند، ولی امروز با عوض شدن مراسمات و نوع برگزاری آن مسئله تغییر کرده است.
این کارشناس مسائل مذهبی می افزاید: اکنون مسئله روشن کردن شمع در مناسبتهای گوناگون و از جمله اول ربیع الاول، به مانند قمهزنی که امروز از مصادیق تحریفات عزاداری حسینی محسوب میشود شده و در مواردی نیز خرافات ناشی از آن جنبه تخریب و تحریف و تمسخر عزای حسینی را پیدا کرده است.
وی در پایان خاطر نشان میکند: همچنانکه قمهزنی امروز واقعا از مصادیق وهن مکتب است و قبلا یک حرکت نمادین و دارای پیام تاریخی و تربیتی بود و بیانگر توحش قاتلان کربلا و سقوط یک انسان دنیاپرست بود ولی امروز بر اثر تحریف دشمن تبدیل به یک بستر فساد و اسراف شده است.
محرم و صفر ایامی برای این است که چراغ دلمان را برای یک سال در پیش رو روشن کنیم تا مبادا در تاریکی های غفلت و گمراهی گم شویم، مبادا یادمان برود که در کربلا چه گذشت که "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" شعار همیشه اعصار است و کوفیان در طول تاریخ کم نبوده و نیستند و مبادا یادمان برود که فلسفه اربعین چه بود که پاسداشت آن نشانه ایمان شمرده شده است و مبادا یادمان برود که امام حسن (علیه السلام) چرا صلح کرد تا معاویه های روزگارمان را بشناسیم و اسیر مکر و تزویر شیطان های درونمان نشویم.
و محرم ماه گریه بر سیدالشهدا(ع) و گرفتن مجوز برای ورود به بهشت عدن است و تمام شدن آن برای مؤمن واقعی و عاشق حسینی لطفی ندارد و اگر هم به ماهی ورود کند که مناسبتهای میلاد مبارک پیامبر گرامى اسلام(ص) ،حضرت صادق(ع)، هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه، آغاز امامت پربرکت حضرت بقیة اللّه(عج) و ماه رخداد واقعه عظیم «لیلة المبیت» را در خود دارد و در مجموع از ماههاى بسیار پربرکت و پرخاطره اسلام است ولی مکتب اهل بیت(ع) را با حسن و شور حسینی میشناسد و عاشورا و درسهایش برای او زنده و همیشگی است.
مخلص کلام اینکه در رسم دق الباب آیا چنین عملی مستند روایی دارد؟
آیا چنین عملی (که در حال گسترش می باشد) می تواند به عنوان یک حرکت شایسته مورد تأسی دیگران قرار گیرد؟
در صورتی که عمل فوق از جمله خرافات و یا خدای نکرده نوعی بدعت باشد وظیفه ما (ائمه جماعات و متدینین) در این خصوص چیست؟
به نظر مقام معظم رهبری توجه میکنیم:
بسمه تعالی.
عمل فوق الاشاره مستند روایی ندارد و شیوه قابل تأیید نیست. اگر چه اصل اذکار و ادعیه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسندیده است، لیکن اشکال در شیوه عمل به نحو یاد شده است.
آقایان علماء اعلام - دامت افاضاتهم - و مومنین - ایدهم الله تعالی - با پند و اندرز و موعظه و نصیحت از رواج چنین رفتارهایی که چه بسا ممکن است منتهی به وهن مذهب گردد، جلوگیری نمایند. والسلام/ سید علی خامنه ای.
و در پایان به برخی از مراسماتی که در این خصوص باب شده و از هیچ گونه صحتی برخوردار نیست اشاره میکنیم که خواندنش خالی از لطف نیست:
برگزار کنندگان این مراسم کذایی به همدیگر چنین توصیه میکنند: «قبل از هر چیز نیت میکنید و عزم خود را جمع میکنید و به هر
مسجد که میرسید، دست خود را روی در مسجد به حالت در زدن میگذارید و
میخوانید:
یا ملک العرش درت میزنم
یا ملک العرش چنان در غمم
یا ملک العرش رها کن غمم
یا ملک العرش سریع الدعا
یا ملک العرش دعای مستجاب
یا احدُ یا صمدُ یا مجیدُ
بنده عاصی به تو دارد امید
بنده خود را تو نکن ناامید
یا حضرت محمد (ص) به شما خبر
میدهم که ماه صفر تمام شد».
هیچ مبنای دینی، عقلی و روایی درباره در زدن ۷ مسجد وجود ندارد و ماه ربیع ماه شروع شادی آل الله است اما باید توجه داشت نباید در این شادی چنان تفریط شود که اجر دو ماه عزاداری ضایع شود.
بهترین اعمال در روزهای عید و شادی ائمه وارد شده فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد است، که در هر شرایطی سفارش شده است.