عامل کشتار شیعیان پاکستان را بهتر بشناسید + عکس
اما به راستی این گروه افراطی از کجا آمد تا اینچنین سایه مرگ را بر سر شیعیان پاکستان بگسترد؟ اساساً این گروه چه اهدافی دارد، از کجا حمایت می شود، نیروهایش چند نفرند و کجا آموزش می بینند، رهبرانش چه کسانی هستند و ... .
اگرچه شناخت چنین گروههای ایدئولوژیکی نیازمند ساعت ها مطالعه و بحث است اما شاید این گزارش که از چندین منبع مختلف تهیه شده است بتواند حداقل پاسخ برخی سوالات را ولو به صورت اجمالی، برای ما روشن کند:
لشکر جنگوی؛ زاده یک گروه ضد شیعی دیگر به نام سپاه صحابه
گروه تروریستی «لشکر جنگوی» در دهه 1990 میلادی توسط سه تن از اعضای برجسته «سپاه صحابه پاکستان» به نام های ریاض بسرا، اکرم لاهوری و مالک عشاق تأسیس شد. این گروه نام خود را از «حق نواز جنگوی» موسس سپاه صحابه برگرفته است.
سپاه صحابه که پاکستانی ها آن را به کنایه «سپاه یزید» می خوانند، خود یکی از مهمترین گروههای ضدشیعی در منطقه به شمار می رود که در اوایل دهه 1980 میلادی با هدف مقابله با انقلاب اسلامی ایران و جلوگیری از گسترش تشیع در پاکستان شکل گرفت. این گروه نیز در ابتدا به فعالیت های تروریستی بر علیه شیعیان دست می زد اما مدتی است که با تشکیل یک حزب به نام «اهل السنة و الجماعة» وارد عرصه سیاسی پاکستان شد؛ هرچند دولت پاکستان در سال 2012 فعالیت این حزب را غیرقانونی اعلام کرد.
کارشناسان و مورخان سیاسی در مورد زمان دقیق و نحوه مشتق شدن لشکر جنگوی از سپاه صحابه اختلاف نظر دارند. برخی می گویند این گروه در سال 1990 و پس از ترور حق نواز جنگوی، موسس و رهبر سپاه صحابه توسط شبه نظامیان شیعی، موجودیت خود را اعلام کرد اما اعضای آن تا سال 1995 خود را یکی از شاخه های سپاه صحابه می دانستند. به گفته این دسته از کارشناسان، پس از آنکه در سال 1995 رهبران سپاه صحابه تصمیم گرفتند با رهبران شیعیان پاکستان به گفتگو بنشینند، لشکر جنگوی راه خود را از این گروه جدا کرد و به گروهی مستقل بدل شد.
برخی دیگر از مورخان سیاسی ضمن تأیید اختلافات بین موسسان لشکر جنگوی و برخی از رهبران سپاه صحابه بر سر گفتگو با شیعیان، زمان تأسیس این لشکر تروریستی را سال 1994 یعنی همان سالی که ریاض بسرا، موسس اصلی این گروه از زندان دولتی پاکستان گریخت، می دانند. به رغم اختلاف نظرها در خصوص زمان و نحوه تشکیل لشکر جنگوی، اکثر کارشناسان متفقاً بر این باورند که لشکر جنگوی و سپاه صحابه هنوز هم روابط نزدیکی با هم دارند و با همکاری یکدیگر بر علیه شیعیان توطئه می کنند.
عقاید، اهداف و تاکتیک های لشکر جنگوی
لشکر جنگوی اساساً یک گروه تکفیری است، بدین معنا که هر فرد یا گروهی که نگرشی متفاوت نسبت به نگرش این گروه به اسلام داشته باشد را کافر می پندارد. این تفکر باعث شده است که اعضای این گروه به راحتی قتل عام مخالفانشان، به ویژه شیعیان را برای خود توجیه کنند.
به طور سنتی، لشکر جنگوی به شیعیان، احمدی ها و برلوی ها (از فرقه های نسبتاً گمنام اهل تسنن) حساسیت ویژه ای داشته و کمر به قتل پیروان این مذاهب اسلامی بسته است. آنها همچنین فعالان گروههای مخالف، مقامات دولتی و شهروندان مهم غیر دیوبندی، از جمله پزشکان، تجار و اندیشمندان را نیز در لیست سیاه خود قرار داده و هر از گاهی به این افراد نیز حمله می کنند.
لشکر جنگوی بارها به مساجد و عبادتگاههای شیعیان و سایر فرقه های غیردیوبندی در پاکستان حمله کرده و از طرفی در سال 1999 نیز اقدام به ترور نواز شریف، نخست وزیر سنی مذهب کشور نموده است. همچنین در پرونده این گروه چندین فقره سوء قصد به دیپلمات ها، شهروندان و امکان متعلق به جمهوری اسلامی ایران در پاکستان دیده می شود.
این گروه که تعداد نیروهای شبه نظامی اش بین 300 تا 1000 نفر تخمین زده می شود، در سال های اولیه فعالیت تروریستی خود، با استفاده از موتورسیکلت و با روش یک نفر راننده و یک نفر تیرانداز به کشتار مخالفانش می پرداخت. در ادامه آنها به تدریج استفاده از بمب های ساعتی، نارنجک های دستی و سلاح های خودکار را نیز در دستور کار خود قرار دادند. البته چندین مورد بمب گذاری انتحاری نیز از سوی فدائیان این گروه انجام شده است.
شبه نظامیان لشکر جنگوی عموماً پیش از اعزام به عملیات تروریستی، در کمپ های تمرینی گروه (احتمالاً در اطراف کراچی، منطقه پنجاب، وزیرستان شمالی و حتی در افغانستان) آموزش می بینند. گفته می شود که اعضای این گروه معمولاً به زیرگروههای 8 نفره تقسیم می شوند و اعضای هر زیرگروه پس از انجام عملیات تروریستی مخفی گاه اولیه خود را ترک نموده و از هم جدا می شوند.
شبه نظامیان لشکر جنگوی یاد گرفته اند که مرگ را به دستگیر شدن توسط نیروهای امنیتی ترجیح دهند. آنها از سنین جوانی طوری در مدارس دیوبندیه تربیت شده اند که حتی حاضرند در زندان بمیرند اما همدستان تروریست خود را لو ندهند.
روابط لشکر جنگوی با دولت پاکستان
اعضای لشکر جنگوی از اوایل دهه 1980 میلادی یعنی زمانی که هنوز مستقل نشده بودند و زیر پرچم سپاه صحابه به فعالیت می پرداختند، تا سال 1998 میلادی تحت حمایت مالی و سیاسی دولت مرکزی پاکستان قرار داشتند.
ارتشبد محمد ضیاء الحق، رئیس جمهور پاکستان در دهه 1980 میلادی، همواره روی کمک گروههای افراطی برای مقابله با گسترش نفوذ حکومت انقلابی و شیعی ایران در پاکستان و نیز در راستای بر هم زدن توازن در درگیری های کشورش با هند بر سر منطقه کشمیر حساب می کرد و به همین دلیل هیچ حمایتی را از آنها دریغ نمی نمود. گروههای افراطی نیز با کمال میل از حمایت های دولت استقبال نموده و سعی می کردند تا آنجا که ایدئولوژی شان اجازه می داد، با دولت همکاری کنند.
روابط خوب دولت با گروههای افراطی در سال های بعد از ریاست جمهوری ضیاء الحق نیز ادامه یافت و گروه تروریستی لشکر جنگوی که در دهه 1990 میلادی از سپاه صحابه مستقل شده بود نیز از این حمایت ها بهره مند بود تا اینکه در سال 1998 یعنی در زمان نخست وزیری نواز شریف و در آغاز فرماندهی ارتشبد پرویز مشرف بر ارتش پاکستان، روابط این گروه با دولت مرکزی به تیرگی گرایید و نظامیان پاکستان شروع به سرکوب نیروهای آن کردند.
در ادامه، اعضای لشکر جنگوی با ترور نافرجام نواز شریف و ارتشبد مشرف، به تغییر موضع دولت نسبت به خود واکنش نشان دادند و خشونت های آنها کار را به جایی رساند که در سال 2001 پرویز مشرف که دیگر رئیس جمهور پاکستان شده بود، لشکر جنگوی را در لیست گروههای تروریستی قرار دهد؛ لیستی که یک سال بعد نام سپاه صحابه هم به آن اضافه شد.
از سال 2008 و پس از به قدرت رسیدن رئیس جمهور آصف علی زرداری که یک سیاستمدار شیعه مذهب است، شبه نظامیان لشکر جنگوی بر شدت فعالیت های خود افزودند و حملات بیشتری را بر علیه وابستگان دولت ترتیب دادند.
ارتباط لشکر جنگوی با سایر گروههای تروریستی فعال در پاکستان و افغانستان
هنوز هم برخی از کارشناسان سیاسی شک دارند که آیا یک جدایی واقعی بین لشکر جنگوی و سپاه صحابه رخ داده است یا خیر. اعضای لشکر جنگوی به آرمان های ضدشیعی رهبر سپاه صحابه کاملاً وفادارند و حتی نام وی را بر گروه خود نهاده اند. دیدگاههای مذهبی لشکر جنگوی با سپاه صحابه کاملاً یکسان است و تنها تفاوت آنها شاید گرایش شدیدتر لشکر جنگوی به خشونت باشد.
لشکر جنگوی و والد آن یعنی سپاه صحابه، طی دهه 1990 میلادی ارتباط تنگاتنگی نیز با طالبان داشته اند. طالبان نیز به مانند این دو گروه به فرقه دیوبندیه تعلق دارد و از نظام آموزش مذهبی مشابهی پیروی می کند. همه آنها در دشمنی با شیعیان و حکومت شیعی ایران با یکدیگر اتفاق نظر دارند.
شبه نظامیان لشکر جنگوی، طالبان را در قتل عام مردم قوم هزار افغانستان در سال 1998 یاری کردند و حتی گفته می شود که ملا عمر، رهبر نامرئی گونه طالبان، در آن زمان نیروهای مورد نیاز خود را به واسطه لشکر جنگوی و سپاه صحابه، از مدارس مذهبی دیوبندیه در پاکستان تأمین می کرده است.
بسیاری از رهبران گروه تروریستی القاعده نیز زنده ماندنشان در قائله حمله آمریکا به افغانستان را مدیون چریک های لشکر جنگوی هستند. شیخ احمد سلیم، یکی از رهبران القاعده که بعدها به دست نیروهای آمریکایی اسیر شد، در بازجویی های خود اعتراف کرده بود که اعضای لشکر جنگوی برای نیروهای القاعده پاسپورت، بلیت جعلی و پول تهیه کرده و حتی آنها را در خارج کردن مقادیر زیادی طلا از مرزهای افغانستان یاری نموده اند.
مهمترین فعالیت های تروریستی لشکر جنگوی
اکثر فعالیت های تروریستی لشکر جنگوی بر روی شیعیان پاکستان متمرکز بوده است اما در سال های اولیه تأسیس این گروه، سایرین نیز گاهی قربانی خشونت این گروه شده اند. اهم فعالیت های تروریستی این گروه بنیادگرا را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
1997: به قتل رساندن 4 کارگر آمریکایی شاغل در تأسیسات نفتی بندر کراچی
1999: تلاش نافرجام برای ترور نواز شریف، نخست وزیر و پرویز مشرف، فرمانده وقت ارتش پاکستان
2002: بمب گذاری در یک اتوبوس حامل شهروندان اروپایی که به کشته شدن 15 نفر از جمله 11 تبعه فرانسه انجامید.
2002: بمب گذاری در کلیسای پروتستان اسلام آباد که به کشته و زخمی شدن 45 نفر منجر شد.
2007: اتهام دست داشتن در ترور بی نظیر بوتو، نخست وزیر سابق و سیاستمدار برجسته شیعی مذهب پاکستان در شهر راولپندی و قتل 15 شهروند دیگر ظرف چند دقیقه پس از ترور
سپتامبر 2011: دزدیدن یک اتوبوس حامل تعدادی از شیعیان پاکستانی که برای زیارت عازم ایران بودند، در نزدیکی شهر موستونگ در ایالت بلوچستان و کشتن 26 نفر از سرنشینان اتوبوس
دسامبر 2011: اتهام دست داشتن در انفجار بقعه متبرکه ابوفاضل در کابل افغانستان که به کشته شدن 59 تن از شیعیانی که برای عزاداری روز عاشورا در آنجا جمع شده بودند، انجامید.
ژوئن 2012: قتل عام 13 نفر از شیعیانی که از سفر زیارتی مشهد مقدس در ایران بازمی گشتند. حداقل 20 نفر نیز در این حادثه زخمی شدند.
ژانویه 2013: چندین فقره بمب گذاری در مناطق پرجمعیت شیعه نشین شهر کویته در استان بلوچستان پاکستان که 130 کشته و بیش از 260 زخمی بر جای گذاشت.
فوریه 2013: بمب گذاری در بازار اصلی منطقه شیعه نشین هزاره در حومه کویته که بر اساس آمارهای اولیه بیش از 80 کشته و 200 زخمی بر جای گذاشته است.
منابع:
مرکز مطالعات گروههای شبه نظامی دانشگاه استنفورد آمریکا (منبع اصلی)
پایگاه اینترنتی شبکه خبری بی بی سی
پایگاه خبری انگلیسی زبان «داون» پاکستان
پورتال مطالعات تروریسم در جنوب آسیا (SATP)
پایگاه اینترنتی آژانس امنیت ملی استرالیا
پایگاه اینترنتی روزنامه نیویورک تایمز آمریکا
پایگاه اینترنتی شبکه خبری سی ان ان